کتاب شعرهای خواندنی فرخی سیستانی

کتاب شعرهای خواندنی فرخی سیستانی برگزیده و شرح احسان عظیمی است و نشر پیدایش آن را منتشر کرده است. این کتاب از مجموعهٔ تازه‌هایی از ادبیات کهن ایران برای نوجوانان است.

درباره کتاب شعرهای خواندنی فرخی سیستانی

نامش علی و کنیه‌اش ابوالحسن بود؛ روستازاده‌ای باصفا از مردم سیستان. علاقه‌اش به شعر، سبب آشنایی علی نوجوان با دیوان شاعران بزرگ شد. این الفت تا آنجا پیش رفت که احساس کرد خود نیز می‌تواند شعر بگوید. او شاعری را از سرودن شعرهای ساده آغاز کرد. به‌زودی او دیگر خود را شاعری بزرگ می‌دانست که در شهرش امکان پیشرفت نداشت؛ پس بار سفر بست تا هنرش را در شهر و دیاری بزرگ‌تر عرضه کند. او به دربار چغانیان راه یافت و توانست آنجا جایگاهی درخور کسب کند.

فرخی در قرن چهارم و پنجم می‌زیسته است. پدرش در خدمت سلسلهٔ صفاریان بوده است. خودش نخست به دربار چغانیان راه یافت و سپس در دربار غزنویان و در خدمت سلطان محمود بسیار ارج و قرب یافته و به سبب شعرهایش هدیه‌های گرانبهایی گرفته است. تا آنجا که خدمتکاران فراوان داشته و بسیار اشرافی می‌زیسته است.

فرخی به سبب حضورش در لشکرکشی‌های محمود غزنوی، اشعار حماسی نیز سروده است.

سال فوت او را ۴۲۹ هجری قمری نوشته‌اند. به راستی او شاعری توانا و چیره‌دست و استاد اشعار سهل و ممتنع بود و از این روی پیشرو سعدی به شمار می‌رود.

شعر فرخی بسیار روان و مطبوع است و این از نکات مهم شعری اوست با اینکه او در دوره‌ای زندگی می‌کند که هنوز شاعران از قید بعضی پیچیدگی‌ها بیرون نیامده‌اند، شعرش را از اصطلاحات و ویژگی‌های شعری پیچیده دور نگاه می‌دارد و آن را یکدست و روان به ما عرضه می‌دارد. شعر فرخی تأثیر فراوانی روی شاعران پس از او به جا گذاشته است. سعدی ۲۰۰ سال بعد از فرخی شعر می‌سراید و شعر را به بالاترین قله‌های آن می‌رساند، اما در حقیقت او نیز پیرو همین سبک ساده و روان فرخی است.

به هر روی، فرخی در میان شاعران معاصر خود شاعری برجسته و با همان خلق و خوی روستایی است با اشعاری خالی از پیرایه‌های سخت و سخنانی بسیار روان و دلنشین. او موسیقی را نیز به‌خوبی می‌داند و ظاهراً صدایی خوش نیز داشته؛ و این همه، در کمال و برجستگی شعر او تأثیر فراوانی داشته است.

خواندن کتاب شعرهای خواندنی فرخی سیستانی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به همهٔ نوجوانان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب شعرهای خواندنی فرخی سیستانی

«به حقِّ آن که مرا هیچ کس به جایِ تو نیست

جفا مکن، که مرا طاقتِ جفایِ تو نیست

جفا چه باید کردن بر آن که در تنِ او

روانِ شیرین، شیرین‌تر از هوایِ تو نیست

بنفشه مویا، یک موی نیست بر تنِ من

که همچو بُرده دلِ من هوانمای تو نیست

به جانِ تو و به مهرِ تو و به محبتِ تو

که دیده بر کَنَم ار دیده در رضایِ تو نیست

تو را خوش است و تو را هر کسی به جای من است

مرا بتر که مرا هیچ کس به جایِ تو نیست

توضیحات

بیت ۱)

به حقّ: به سزای، به پاداشِ / به جای تو: در جایگاه تو / جفا: ظلم

ـ ای دوست، به پاداش اینکه هیچ کس برای من جایگاه تو را ندارد، به من ظلم و ستم نکن که من طاقت جفای تو را ندارم.

بیت ۲)

روان: جان / هوا: عشق

ـ چرا باید بر آن کس که تو برایش عزیزتر از جانش هستی، جفا و ستم بکنی؟!

بیت ۳)

بُرده دل: دلِ رفته، عاشق / هوانما: مشتاق، شیفته

ـ ای که مویت طراوت بنفشه را دارد، هیچ موی بر تنم نیست که چون دلِ من گرفتار تو نباشد.

* با تمام وجود تو را می‌خواهم.

بیت ۴)

ـ سوگند به جان، به عشق و به دلدادگی‌ام؛ اگر راضی به نگاه من نباشی چشمانم را از کاسه درخواهم آورد!

بیت ۵)

بتر: بدتر

ـ خوش به حالت که برای تو هر کسی می‌تواند جای مرا بگیرد! و بدا به حال من که برایم، هیچ کسی جایگاه تو را ندارد.»