دانلود و خرید کتاب جذبه ستاره ها اما داناهیو ترجمه پروانه عزیزی
تصویر جلد کتاب جذبه ستاره ها

کتاب جذبه ستاره ها

نویسنده:اما داناهیو
دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب جذبه ستاره ها

کتاب جذبه ستاره ها نوشتهٔ اما داناهیو و ترجمهٔ پروانه عزیزی است. انتشارات دیدار این رمان امریکایی را روانهٔ بازار کرده است. این اثر روایتی از بزرگ‌ترین همه‌گیری قرن بیستم است.

درباره کتاب جذبه ستاره ها

نویسندهٔ کتاب جذبه ستاره ها، در اکتبر ۲۰۱۸ با الهام از صدمین سال شیوع آنفلوآنزای بزرگ، نوشتن این رمان را شروع کرد. درست پس از اینکه آخرین پیش‌نویس آن را به ناشر تحویل داد، در مارس ۲۰۲۰، ویروس کووید - ۱۹ همه‌چیز را تغییر داد. نویسنده از نمایندگانش و باقی کسانی که باعث شدند رمان او ظرف ۴ ماه منتشر شود، سپاس‌گزار شد. همه‌گیری آنفلوآنزا در سال ۱۹۱۸ بیش‌تر از جنگ جهانی اول کشته بر جای گذاشت، طبق تخمین‌ها، بیش‌تر از ۳ تا ۶ درصد نژاد انسانی را تلف کرد. رمان «جذبهٔ ستاره‌ها» داستانی است که با حقایق پیوند خورده است. تقریباً همهٔ جزئیات زندگی «بریدی سویینی» از برخی شواهد نسبتاً دلخراش گزارش «رایان» در سال ۲۰۰۹ از پرورشگاه‌های ایرلند اقتباس شده است. او، «جولیا پاور» و دیگر شخصیت‌های کتاب، به‌استثنای «دکتر کاتلین لین» را نویسنده خلق کرده است.

خواندن کتاب جذبه ستاره ها را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

درباره اما داناهیو

اِما داناهیو در سال ۱۹۶۹ در دوبلین، ایرلند جنوبی، به دنیا آمد. او پیش از زندگی در لندن و اونتاریو همراه با شریک زندگی و ۲ فرزند، ۸ سال را در کمبریج گذراند و دکتری خود را در ادبیات قرن هجدهم از آنجا گرفت. قلم او را در ژانرهای گوناگون می‌آزماید؛ از نوشتن تاریخ ادبی، بیوگرافی و نمایشنامه‌های رادیویی گرفته تا داستان‌های پریان و داستان‌های کوتاه، اما با این نویسنده رمان‌هایش شناخته شده است؛ رمان‌های تاریخی («شگفتی»، «لباس گشاد زنانه»، «نقاب زندگی»، «فرود» و «نامهٔ مهروموم‌شده») و معاصر («جذبهٔ ستاره‌ها»، «خویشاوند»، «برشته»، «شنل» و «فرود»). داستان پرفروش جهانی اما داناهیو، «اتاق»، در سال ۲۰۱۰ بهترین کتاب نیویورک‌تایمز بود و به دریافت جایزه‌های «من بوکر»، «کامن ولت» و «اورنج» نائل شد. اقتباس سینمایی این داستان، به‌کارگردانی «لنی آبراهامسون»، نامزد دریافت ۴ جایزهٔ اسکار شد.

بخشی از کتاب جذبه ستاره ها

««در خواب دیدم که زندگی زیباست.» این جمله از یک آهنگ قدیمی مدام در سرم تکرار می‌شد.

«در خواب دیدم که زندگی زیباست، اما ناگه از خواب پریدم...»

زنگ گوش‌خراش ساعت مرا از خواب بیدار کرده بود. دکمه‌اش را پایین زدم و به خودم گفتم: «پاشو!»

پاهایم هیچ یاری نکردند. نخ‌هایی که دست‌ها را به پاهای عروسک خیمه‌شب‌بازی متصل می‌کرد، به‌ظاهر بریده یا حداقل درهم تنیده شده بود.

با خودم کلنجار رفتم، فکر کردم تیم باید چای را دم کرده باشد.

خود را سرزنش کردم. مری اوراهیلی، آنر وایت، دلیا گرت؛ همه به من نیاز داشتند.

همان‌طور که خواهر فینیگان در مغز ما فرو کرده بود: «اول بیمار، دوم بیمارستان، آخر خودمان.»

آن آهنگ هم‌چنان اذیتم می‌کرد: «در خواب دیدم که زندگی زیباست، اما ناگه از خواب پریدم...»

به بریدی با آن هالهٔ قرمز فرفری‌اش فکر کردم. دیشب اصلاً به فکرم نرسیده بود که بپرسم آیا می‌خواهد دوباره برگردد یا نه. شاید اولین روز او را برای همیشه از بیمارستان ترسانده بود.

در سرم تکرار شد: «ولی ناگه از خواب پریدم...»

«ولی ناگه از خواب پریدم...»

بیدار شدم و دریافتم که زندگی وظیفه است. همین.

در تاریکی دست و پایم را از تخت بیرون آوردم. با اسفنج و آب سرد تنم را شستم و مسواک زدم.

زاغیِ تیم با پاهای وصله‌پینه روی میز آشپزخانه این‌ور و آن‌ور می‌پرید، جیغ و دادش مثل آژیر پلیس بود. در چشم‌هایش ذکاوتی ترسناک موج می‌زد. فکر کردم دو تا که شد، خاطرجمع است. آیا زاغی با وجود هم‌نشینی ساکت مثل برادرم، تنها بود؟

ــ صبح به‌خیر تیم.

او هر دو تکهٔ نان تست را به من داد.

ــ روی گونه‌ت چیه؟

تیم شانه بالا انداخت که یعنی شاید لکهٔ مربا یا لک پوست‌اش باشد.

ــ بیا جلو تا ببینم.

دست برادرم جلو آمد تا مرا از خودش دور کند.

به او گفتم: «بذار کارم رو بکنم.»

سرش را ثابت نگه داشتم، بعد چرخاندمش تا بهتر ببینم. خراشی بود که زیرش کبودی کوچکی از کبود به بنفش تغییر رنگ داده بود. «تیم صورتت به جایی خورده؟»

سرش را به تأیید تکان داد.

ــ نکنه یکی از اون لات‌های خیابون بهت حمله کرده؟

در خود فرو رفت.

زمان عجیبی برای یک سرباز کهنه‌کار معلول در دوبلین بود. ممکن بود پیرمردی دست تیم را برای خدمت به کشور بفشارد و در همان حال بیوه‌ای پیدا شود که، به‌بهانهٔ تن‌پروری، او را به باد تمسخر بگیرد، چون هیچ جایی از بدنش را در جنگ از دست نداده است. شاید رهگذری فریاد می‌زد که تیم کثیف است و او این طاعون جدید خانگی را اولین بار به سواحل این‌جا آورده است. اما حدسم این بود که یکی از جوان‌های سبزپوش فعلی و شورشی آینده دیروز او را عروسک امپراتوری خطاب کرده و آشغال به طرفش پرتاب کرده.»

معرفی نویسنده
عکس اما داناهیو
اما داناهیو

اما داناهیو نمایشنامه‌نویس، مورخ ادبی، رمان‌نویس و فیلم‌نامه‌نویس ایرلندی-کانادایی است. او در سال ۱۹۶۹ در دوبلین (ایرلند) به‌دنیا آمد.‌ اما کوچکترین فرزند از هشت فرزند فرانسیس و دنیس داناهیو است. پدرش «دنیس داناهیو» منتقد ادبی است. اما‌ داناهیو در مدارس صومعه کاتولیک در دوبلین درس خواند و در سال ۱۹۹۰ مدرک درجه یک لیسانس زبان انگلیسی و فرانسه را از دانشگاه کالج دوبلین کسب کرد.‌ سپس به انگلستان نقل مکان کرد.‌ در سال ۱۹۹۷ دکترای خود را (درباره مفهوم دوستی زن و مرد در داستان‌های انگلیسی قرن هجدهم) از دانشگاه کمبریج دریافت کرد و از ۲۳سالگی به‌عنوان نویسنده مشغول به کار شد.

HD
۱۴۰۳/۰۶/۲۶

خیلی خیلی خیلی ملموس بود، با تجربه‌هایی که ما تو دوره‌ی همه‌گیری کووید ۱۹ تجربه کردیم، حرف‌های مسئول‌ها، فشار کاری پرستارها و کادر درمان، و فضای اجتماعی و فردی. در مجموع عالی بود.

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۳۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۲۰ صفحه

حجم

۳۳۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۲۰ صفحه

قیمت:
۹۰,۰۰۰
۲۷,۰۰۰
۷۰%
تومان