کتاب سرگذشت نجوم در ایران
معرفی کتاب سرگذشت نجوم در ایران
کتاب الکترونیکی «سرگذشت نجوم در ایران» نوشتهٔ شکوه حاجی نصرالله و ویراستاری مژگان کلهر در نشر افق چاپ شده است. کتاب سرگذشت نجوم در ایران از مجموعهٔ فرهنگ و تمدن ایرانی نشر افق است.
درباره کتاب سرگذشت نجوم در ایران
کتاب سرگذشت نجوم در ایران از ۸ فصل به ترتیب زیر تشکیل شده است:
نجوم در ایران پیش از تاریخ و آغاز تاریخ
نجوم در ایران باستان
نقش ایرانیها در شكلگیری نجوم تمدن اسلامی
تأثیر آزادی افكار بر پیشرفت علم و ادب
سدهٔ پنجم قمری عصر بیرونی
از رصدخانهٔ مراغه تا رصدخانهٔ سمرقند
دوران صفویه نقطهٔ پایان نجوم دوران اسلامی
نجوم جدید در ایران
این کتاب به سؤالات زیادی از جمله روش طراحی تقویم و بازسازی نمودارهای سپهر سماوی و تفاوت ستارگان در این طراحیها پاسخ میدهد. در تهیهٔ این اثر از آرشیو مدارک علمی مهندس محمد باقری و کتابخانهٔ دکتر مهدی محقق، کتابخانهٔ شورای کتاب کودک، بخش فرهنگنامه (مسئول فرخنده سلطانی) و کتابخانهٔ عمومی شهید چمران (مسئول ابوالفضل پورعرب) استفاده شده است.
کتاب سرگذشت نجوم در ایران را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به نجوم پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب سرگذشت نجوم در ایران
«تصور کنید در منطقهای از فلات ایران گروههایی جدا از هم زندگی میکردند. آنها گاهی به دیدن هم میرفتند، اما چگونه زمان ملاقات را تعیین میکردند؟ شاید روز ملاقات آنها با یکدیگر هنگامی بود که شبِ قبل، قرصِ ماهِ کامل، آسمانِ سیاهِ شب را روشن میکرد. شبهایی که ماه کامل آسمان را روشن میکرد، خوشحال بودند. زیرا فردا هنگامی که خورشید به آسمان میآمد گروهها به دیدار یکدیگر میرفتند.
آثار بهدست آمده از این دوران نشان میدهند؛ انسان، پدیدههای طبیعی را در گذر زمان ثبت و ضبط میکرد. اما این فعالیتها به مفهوم علم نیستند بلکه پدیدهای نزدیک به علماند. در این دوران مهارت عملی انسان برای رفع نیازهایش محور اصلی بقای اوست. او دنیای اطرافش را بهدقت مشاهده میکند، زیرا ادامه زندگی او به دانستههایش دربارهٔ دنیای پیرامونش بستگی دارد. (۷۰:۳۳)
ارتباط روایت جمشید شاه با گاهشماری
ساکنان بومی فلات ایران پیش از آمدن آریاییها به این فلات، در روز اول سال جشن نوروز برکتبخش را برگزار میکردند که ریشهای دینی و آئینی داشته است. اما بعدها این جشن را به جمشید پادشاه جهان که از شاهان اساطیری آریاییست، نسبت دادهاند. روایت جمشید شاه نشان میدهد ساکنان بومی فلات ایران پیش از ورود آریاییها از نوعی سنجش زمان و تعیین اوقات سال آگاه بودند.
آغاز گاهشماری
سالها، سدهها و هزارهها میگذرد. ۱۰ هزار سال پیش از میلاد بر اثر تغییرات آب و هوا، انسانِ فلات ایران، غار را ترک میکند، به دشت میآید و زیر آسمان پناهگاهی برای خود میسازدکه در آن تعدادی بزرگسال و عدهٔ بیشتری کودک زندگی میکردند. در گوشهای از پناهگاه پر از دود، زنان، از پوست جانوران شکار برای اعضای گروه جامه میدوختند. کودکان در اینسو و آنسو بازی میکردند. پیران کنار آتش مینشستند و چرت میزدند. مردی کنار آتش نیزه میساخت. در بیشهزار، زنانی در جستوجوی دانهها و ریشههای خوراکی و مردانی در پی شکار بودند. قبل از اینکه خورشید ناپدید شود زنان با خوراک به پناهگاه بازمیگشتند اما مردان ممکن بود روزها در پی شکار باشند و تا وقتی شکاری به دست نمیآوردند، به پناهگاه باز نمیگشتند.
زنان در جستوجوی خوراک، راز و رمز رویش هر گیاه خوراکی و مغذی و مفید را میآموختند. آنان دریافتند چه زمانی گیاهانِ بهاره میرویند، چه زمانی میوههای تابستانی به بار مینشیند و چه زمانی ریشههای گیاهان قابل خوردناند. این آگاهی آغاز نوعی گاهشماری (تقویم*) یعنی شناسایی زمان و وقت است.»
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه