کتاب زن در نگاه صوفی
معرفی کتاب زن در نگاه صوفی
کتاب زن در نگاه صوفی نوشتهٔ سلیمان اولوداغ و ترجمهٔ رحیم کوشش است و نشر سبزان آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب زن در نگاه صوفی
در کتاب زن در نگاه صوفی سعی شده است که با رویکردی متفاوت، یعنی از دیدگاه تصوف، به زن پرداخته شود. تلاش بر این است که چگونگی رویکرد پیشگامان و پیروان جریانهای گوناگون تصوف به این موضوع از آغاز تا روزگار ما نشان داده شود، دیدگاههای اندیشمندان بزرگ عرصهٔ تصوف در این مورد بیان شده و خطوط کلی آن روشن شود.
ارزیابی متصوفه و اهل طریقت از زن گاهی بیش از اندازه به زیان او، اما در موارد بسیاری نیز به سود اوست. در زمانها، مکانها و میان اقوام و طریقتهای گوناگون، رویکرد اندیشمندان تصوف به زن، بسته به مشرب آنها و طریقتی که از آن پیروی میکنند، در موارد اندکی بسیار متفاوت به نظر میرسد؛ اما در موارد بسیاری نیز میان آنها تفاوت چندانی نمیتوان دید. دیدگاههایی که در تصوف در ارتباط با زن ارائه شدهاند، به همان اندازه که متعدد و متفاوت هستند، متناقض نیز به نظر میرسند. زن که گاهی همانند شیطان به تصویر کشیده می شود، در مواردی نیز به صورت فرشتهای درمیآید. از این جهت، در موضوع زن نمیتوان به صورت مطلق گفت «نگاه صوفیه به زن این گونه است» و لازم است این موضوع به صورت گسترده مورد بررسی قرار گیرد.
صوفیه و اهل طریقت در محدودهٔ جغرافیایی بزرگی پراکنده شدهاند، بنابراین، همانند تمام موضوعات دیگر، در این مورد نیز لازم است وجود دیدگاههای متعدد و متفاوت در آنها امری طبیعی به شمار آید.
در کتاب زن در نگاه صوفی بعد از درآمد و نگاه کلی که حاوی نظر نویسنده دربارهٔ زن و تصوف است مطالب زیر را میخوانیم:
بعد اعتقادی مسئله، زنگریزی، زن و فرزند، ازدواج از نظر صوفی، زن و مصیبت، رابطه جنسی، زن و عشق، تصویر عروس و داماد، حوریان در تصوف، تقوا و زن، زنی که با قرآن کریم سخن میگفت، زنانی که شیخ روزگار خود بودند، آه از این مردها! پاکدامنی و گذشت زن، زیرکی و تیزهوشی زن، مردانگی و زنانگی، مردانگی، رجزخوانی، زنانی که به مردان درس دادهاند، کنیزکی که به ارباب خود درس داد، زنانی که به فرشتگان درس دادند، زن در نگاه ابن عربی، فضایل زنان عارف، الهام و زن، حال وجد و زن، معراج یک زن، زنان پذیرفتهدعا، زن و راز و نیاز، عبادت شبانه، اولیای سیاه، زن زردروی، زنان عارف و حجاب، صدای زن، زن و مرگ، زنان عاشقی که از اولیاءالله بودند، نیکی به انسان، دلسوزی نسبت به جانداران و دوستداشتن حیوانات، مهماننوازی ، اولیای کوچک، زنان عارفی که در سواحل، کرانه رودها، بیابانها و بر سر کوهها دیده شدهاند، زنانی که به سیاحت میرفتند، زن در طریقتها، زن در طریقت یَسَوی، زن در سلسلة نقشبندیه، زن در سلسلهٔ بکتاشیه، زن در فرقهٔ مولویه، زن در نگاه اهل فتوت، زن از نگاه عشاقیان، زن از نظر فرقهٔ جراحیه، زنان ملامتیمشرب، تکیهها، زاویهها و زنان، زن و نعت، زن و اهل بیت، آرامگاهها، یک حکایت عاشقانه کهن: عبدالرزاق، پیوست یک: ابجد عشق ، پیوست دو: زنان صوفی شاعر.
خواندن کتاب زن در نگاه صوفی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزهٔ تصوف و عرفان و زنان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب زن در نگاه صوفی
«صوفیانی که ازدواج میکردند، توصیه مینمودند که مردمان خود را بسیار با خانه و زن و فرزند سرگرم نکنند و حتی هیچ به آن نپردازند. رباح بن عمرو قیسی میگفت: «آن که زن خود را همچون زنان بیشوهر و فرزندان خود را همچون فرزندان بیپدر رها نکند و در مزبلههایی که سگان در آن فراهم میآیند، اقامت نگزیند، هرگز نمیتواند به مرتبهٔ صدیقان دست بیابد» (شعرانی، ۱:۴۶). صوفیانی که دقت دیگران را به این نکته جلب میکردند، بهخصوص به این آیه اشاره و به آن اتکا میکردند که «بعضی از زنان و فرزندان دشمنان شما هستند» (تغابن: ۱۴/۶۴). برای مشروع نشان دادن این موضوع، مجموعهای از احادیث نیز نقل میکردند که بعضی از آنها عبارتاند از: «دو قرن بعد از این، نیکوترین شما کسانی خواهند بود که بارشان سبکتر باشد، یعنی صاحب زن و فرزند و اهلوعیال نباشند.»؛ «خداوند اگر بخواهد یکی از بندگان خود را دوست خود گرداند، او را به زن و فرزند سرگرم نمیسازد» (ترمذی، زهد: ۳۵؛ عجلونی، ۱:۳۸۶؛ غزالی، ۲:۲۴).
صوفیانی که نمیخواستند صاحب فرزند شوند، گاهی فراتر میرفتند و حدیثی با این مضمون روایت میکردند: «زمانی فراخواهد رسید که پروردن گربه و سگ برای آدمی از پروردن فرزند سودمندتر خواهد بود» (قوتالقلوب، ۲:۴۹۲).
بعضی از زاهدان و صوفیان، زن را برای زندگی اخروی و روحانی مهلک، زیانبار و نامبارک میشمردند. پرهیز کردن از زن، دوری نمودن از ازدواج و فرزند نخواستن از زمان تابعین آغاز شده و با گذشت زمان، هوادارانی یافته بود. البته در میان صوفیان زاهدمشرب، عابدان، دینداران و حتی فیلسوفان نیز کسانی بودند که ازدواج نکرده بودند و صاحب زن و فرزند شدن را موجب سقوط روحانی و خُسران معنوی نمیدانستند، بلکه از آنرو که امکان نیافته بودند، یا ازدواج نکردن را سبب آزادی و آسودگی میدانستند، به این امر مبادرت نمیورزیدند.
کسانی که اعتقاد دارند زن نیز جزو همان دنیاست که قرآن از آن به بدی یاد میکند، بر این باورند که اگر کسی از ازدواج کردن ناگزیر باشد، بهتر است زن سالخورده را بر زن جوان، کنیز را بر زن آزاد، دختر یتیم را بر دختری که یتیم نیست، زشت را بر زیبا، بیوه را بر دوشیزه و زن نازا را بر زنی که میتواند فرزند به دنیا بیاورد، ترجیح دهند. ابوسلیمان دارانی میگوید: «زهد ورزیدن در همه چیز ممکن است؛ حتی ازدواج کردن یک مرد با یک زن سالخورده نیز از زهد است» (قوتالقلوب، ۲:۵۱۱ و ۱:۵۴۱؛ غزالی، ۲:۲۲ و ۳:۹۶). زهدْ پرهیز کردن از دنیا و مادیات است. حتی اندکی آلودهٔ دنیا شدن نیز آدمی را از آن دور میگرداند. زن نیز جزو دنیاست. از اینرو، اگر کسی از ازدواج کردن ناگزیر باشد، باید با زنی ازدواج کند که دیگران چندان اعتنایی به او ندارند.»
حجم
۱۹۳٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
حجم
۱۹۳٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه