کتاب از دزفول تا سرچشمه
معرفی کتاب از دزفول تا سرچشمه
کتاب از دزفول تا سرچشمه نوشتهٔ غلامرضا درکتانیان است و انتشارات سوره مهر آن را منتشر کرده است. موضوع این کتابْ زندگی و مبارزات شهید حجت الاسلام سید محمد کاظم دانش است.
درباره کتاب از دزفول تا سرچشمه
شهید حجت الاسلام سید محمد کاظم دانش از علما و روحانیان مؤثر در پیروزی انقلاب و نظام بود که توسط منافقین در حادثهٔ هفتم تیر ۱۳۶۰ در مقر حزب جمهوری اسلامی به همراه ۷۱ تن دیگر از مسئولان نظام به درجهٔ رفیع شهادت نائل آمد. کتاب از دزفول تا سرچشمه که خاطراتی از حجتالاسلام شهید سید محمدکاظم دانش است، از تولیدات این حرکت ملی در حوزهٔ هنری خوزستان است که از سال ۱۳۹۶ کار مطالعه، پژوهش، تدوین و نگارش آن به همت دکتر غلامرضا درکتانیان آغاز شد. نویسندهٔ این کتاب از نویسندگان و از پژوهشگران حوزهٔ تاریخ معاصر استان است که آثار متعدد دیگری نیز در کارنامهٔ ایشان دیده میشود. ایشان با حوصله و صبر مثالزدنی خود توانستند ابعاد مختلف سیرهٔ حیات و مبارزات و فعالیتهای این شهید والامقام را به تصویر بکشند.
خواندن کتاب از دزفول تا سرچشمه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به مخاطبان و علاقهمندان به تاریخ معاصر ایران اسلامی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب از دزفول تا سرچشمه
«اجداد سید محمدکاظم دانش از خادمان شرع نبوی بودند که در مواقع بحرانی در کنار مردم بوده و به فراخور موقعیت خود برای کمک به مردم شتافتهاند. پدربزرگ او به روایت شاهدان، نفسی گرم داشت و مستجابالدعوه بود. مرحوم حاج عبدالنبی زربخش در خاطرات خود خاطر نشان کرده است:
در سال ۱۳۲۰ شمسی جنگ دوم شروع شد. قحطسالی به وجود آمد. ارزاق عمومی کم بود و طعام به دست ما نمیرسید و سرمای شدیدی رخ داد. براثر این پدیده برگهای درختان سیاه شده و خشکیدند. پشت سر آن مرض تیفوس و وبا شایع شد. میگفتند در دزفول روزی دهها نفر فوت میکردند. به شکرانهٔ پروردگار و کرامات حضرت دانیال (ع) و به دستور حجتالاسلام آقاسید محمدباقر دانش رحمتاللهعلیه، جد شهید دانش، سرتاسر بازار و پیادهروها را فرش کردند، روضهخوانی برگزار نمودند. این مریضی وارد شهر شوش و حومه نشد. (زربخش، مصاحبه، ۱۳۹۱، ص ۴)
نصرالله اسدزاده، از دیگر شخصیتهایی که با خانوادهٔ شهید دانش ارتباط داشته است، در معرفی پدر و پدربزرگ شهید دانش میگوید:
پدربزرگ شهید دانش، که سید محمدباقر دانش نام داشتند، به خدمتشان نرسیدم، ولی پدر ایشان، سید محمود دانش، را که در این شهر دفتر ازدواج داشتند همین جا به خدمتشان رسیده بودم و مرتباً با ایشان رابطه داشتیم و بسیار مرد متین و خوبی بود. قبر پدربزرگ ایشان در کنار مقبرهٔ دعبل است و آرامگاهی دارد و به طوری که بزرگترهای ما دیدهاند و میگویند اولین مبلغ شهرستان شوش بوده و چشم نابینایی داشتند. ایشان مردم را جمع میکردند در محوطهٔ سایهای، با وجود کمبود امکانات همچون برق و پنکه و این چیزها برایشان احکام اسلامی را میگفته است و بعد از ایشان پدر شهید دانش، حاج سید محمود دانش، بودند که مسجدی هم در اندیمشک داشتند و در روستاها هم تبلیغ میکردند؛ مخصوصاً در روستایی به نام روستای مراد هادی و عملهٔ تیمور بیشتر در آنجا بود و در ماههای محرم و صفر منبر میرفتند و مراسم ازدواج و اینها را هم انجام میداد.»
حجم
۸٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۰۸ صفحه
حجم
۸٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۰۸ صفحه