کتاب با خودت خوب باش، انسان زیبا

کتاب با خودت خوب باش، انسان زیبا نوشتهٔ بیهان بوداک و ترجمهٔ فائزه پورعلی و کیارش ملکی قرابقلو و ویراستهٔ سمانه عباسی است و انتشارات نسل نواندیش آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب با خودت خوب باش، انسان زیبا

انسان‌ها زخم‌های روحی‌ مختلفی دارند. بعضی را از تجربیات گذشتۀ خود می‌آورند، بعضی را از اطرافیان خود، بعضی هم صدمات روحی و روانی ناشی از زندگی خود شخص هستند. عموماً این دسته از صدمات به اندازۀ آسیب‌های جسمی جلب توجه نمی‌کنند. ممکن است طی سالیان سال منبع ایجاد آسیب‌های روحی خود را متوجه نشوید. مدام از خود می‌پرسید «این درد و رنج از کجا آمده است؟» اولین راه برای درمان این دردها پیدا کردن منبع آن است. هدف از نگارش این کتاب توجه به منبع و راه‌های درمان این دردهاست. تو برای رسیدن به نقطه‌ای که اکنون در آن هستی، اتفاق‌های زیادی را تجربه کرده‌ای.

هر مسئله‌ای آرام‌آرام شخصیت تو را شکل داده است؛ خانواده‌ای که در آن متولد شده‌ای، رویکرد پدر و مادر به تو، محبتی که به تو داده یا نداده‌اند، اعتمادی که با آن‌ها برقرار کرده‌ای، رویکرد جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنی به تو، رفتاری که در شرایط سخت و دشوار با تو انجام شده است. تجربه‌های آسیب‌زایت در برابر همۀ وقایع زندگی مکانیسم‌های دفاعی‌ای در تو ایجاد می‌کند که تعیین‌کنندۀ همۀ چیزی است که تو اکنون تجربه و احساس می‌کنی. تو مثل سابق کند نیستی، به‌سرعت فکر می‌کنی، به‌سرعت زندگی می‌کنی. در این روند سریع که همه‌چیز در حال وقوع است، منبع مشکلاتت را پیدا نکرده‌ای و به‌جای اینکه به خودت نگاه کنی، به دنبال راه‌حل در پیرامون خود هستی. اولین کار ممکن در مواجهه با مشکلات و رهاشدن از بار گذشته توجه به سنگریزه‌هایی است که در جیبت قرار دارد و سپس جمع‌وجورکردن و رهاشدن از آن‌هاست. دومین قدم، رهاشدن از چیزهایی است که درحال‌حاضر روی تو اثر منفی دارند و درنهایت گشودن درِ تحول شخصی و تعادل روحی به روی خود است.

انسان زیبا، آنچه در تو نیست نمی‌توانی در انسان دیگری و در شیء دیگری پیدا کنی. نقطۀ شروع هر مسیر برای انسان باید خودش باشد. هرگونه تلاش، ابتکار عمل و تغییر که از درون خود انسان شروع نشده باشد، با شکست مواجه خواهد شد. هدف این کتاب یاددادن چیزی به تو نیست. نقش نویسنده در زندگی تو فقط یک یادآوری است؛ یادآوری چیزهایی که می‌دانستی، اما فراموش کرده‌ای، چیزهایی که در اعماق روح خود گم کرده‌ای و یادآوری کم و کاستی‌هایت.

اگر تو برای خودت کاری نمی‌کنی، پس چه کسی برای تو قدمی خواهد برداشت؟ اگر خودت زخم‌هایت را نبندی، چه کسی به تو کمک خواهد کرد؟ اگر احساس می‌کنی برای دیگران بی‌اهمیتی، در وهلۀ اول باید این سؤال را از خودت بپرسی: آیا من برای خودم مهم هستم؟

خواندن کتاب با خودت خوب باش، انسان زیبا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به کسانی که می‌خواهند با خود واقعی‌شان آشتی کنند پیشنهاد می‌کنیم.

درباره بیهان بوداک

بیهان بوداک مقطع ابتدایی و دبیرستان را در آنکارا و تحصیلات دانشگاهی‌اش را در رشتۀ روان‌شناسی در دانشگاه استانبول به پایان رسانده است.

پس از اتمام مقطع لیسانس، اولین فوق لیسانسش را در دانشگاه قاضی آنکارا در گرایش مشاوره و روان‌شناسی گرفته و از پایان‌نامه‌اش با موضوع روابط عاطفی دفاع کرده است. فوق لیسانس دومش را در گرایش روان‌شناسی بالینی در دانشگاه استانبول به پایان رسانده است. بیهان بوداک متأهل و پدر دو فرزند است.

سال‌های زیادی در بیمارستانی وابسته به وزارت بهداشت و سلامت ترکیه مشغول به کار بود و سپس استعفا داد و از آن به بعد فعالیت‌های روان‌درمانی‌اش را در مطب خصوصی خود دنبال کرد. بیهان بوداک در سال ۲۰۱۸ در گردهمایی تدکس با موضوع «آن چیزی که نقداً خریداری کرده‌ای خوشحالی نیست!» سخنرانی کرد. بیش از سیصد سخنرانی در مؤسسات و شهرهای مختلف در حوزۀ توسعۀ فردی انجام داده است و درحال‌حاضر هم به فعالیت خود ادامه می‌دهد.

همچنین در بسیاری از شبکه‌های تلویزیونی و برنامه‌های رادیویی در این زمینه برنامه اجرا کرده و در بعضی از کارتون‌های کودکان نیز به‌عنوان گوینده فعالیت داشته است.

به غیر از کمک روان‌شناختی به مراجعان خود، برای انسان‌هایی که به دلایل مختلف از کمک‌گرفتن از روان‌شناسان خودداری می‌کنند، کانالی در یوتیوب به نام «روان‌شناسی عامه‌پسند» ایجاد کرده است و درمورد مراقبه‌های شخصی ویدیو تهیه می‌کند. این ویدیوها که در این کانال ساخته شده است تا امروز به دست بیش از دومیلیون نفر دنبال‌کنندۀ کانال او در شبکه‌های اجتماعی رسیده و بیش از سی‌میلیون بازدید داشته است.

بخشی از کتاب با خودت خوب باش، انسان زیبا

«در زمان دبیرستان یکی از بهترین تفریحاتم پیدا کردن یک صندلی خالی در میدان کیزیل‌آی آنکارا و نشستن و تماشای افراد در حال گذر بود. انسان‌های مختلفی رد می‌شدند. زوج‌هایی که به‌قدری نزدیک باهم راه می‌رفتند که از میان آن‌ها هوا هم عبور نمی‌کرد، انسان‌هایی که هیچ علامتی از خوشبختی در چهره‌هایشان دیده نمی‌شد و با عجله در حال رسیدن به جایی بودند، انسان‌هایی که گیج و سرگردان در حال گذشتن بودند و انسان‌هایی که صورتشان خندان و چشم‌هایشان درخشان بود... برای خودم یک سرگرمی ایجاد کرده بودم؛ شخصی را انتخاب می‌کردم و با یک نگاه به حالت چهره و رفتارش، تلاش می‌کردم حدس بزنم که چه افکاری در سر دارد و می‌خواهد به کجا برود. برای من بررسی انسان‌ها به این شکل خیلی لذت‌بخش بود. بعدها، با اشتیاق زیاد و درحالی‌که خانواده‌ام مخالف بودند، روان‌شناس شدم. کاری که برای سرگرمی می‌کردم، دیگر شغل من شده بود.

حالا به‌عنوان یک روان‌شناس به بررسی انسان‌ها می‌پردازم. سیزده سال است که به‌طور فعال این مسیر را ادامه می‌دهم. تا امروز تجربۀ بیش از ۱۲ هزار جلسۀ روان‌درمانی را در کارنامه‌ام دارم. در بدترین اتفاق‌هایی که ممکن است برای یک شخص رخ دهد، در کنارش بوده و همراهی‌اش کرده‌ام. موقع شنیدن حرف‌هایشان با سرگذشت‌های حیرت‌انگیزی مواجه شده‌ام. بعد از جلسات روان‌درمانی به خودم می‌گویم چه خوب که این شغل را انتخاب کرده‌ام.

همۀ انسان‌ها دوست دارند از مشکلات کوچک و بزرگی که ناشی از زخم‌های روحی دوران کودکی یا بزرگسالی است، رهایی یابند. غالباً پشت همۀ این مشکلات انسان‌های اطراف قرار دارند. بعد از کار کردن با افراد زیادی این را می‌توانم به‌یقین بگویم که بهترین محافظ برای یک شخص خود اوست.»