کتاب بیندیشید و بیافرینید
معرفی کتاب بیندیشید و بیافرینید
کتاب بیندیشید و بیافرینید؛ راز خوشبختی و شکوفایی در زندگی نوشتهٔ صفیالله عالیپور است و نشر میراث ماندگار آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب بیندیشید و بیافرینید
اگر میخواهید خوب زندگی کنید و زندگیتان سرشار از موفقیت و آرامش باشد، کتاب درستی را انتخاب کردهاید. این کتاب حاصل سالها تجربه و مطالعه و استفاده از منابع زیادی است تا شما را یاری کند که بدانید آنچه را به دنبالش میگردید در کجا بجویید و چگونه آن را بیابید. اگر میخواهید در معنویت سیر کنید و زندگی سرشار از معنویت داشته باشید یا اگر برای مادیات دلتنگی میکنید راه بهدستآوردنش را در این کتاب خواهید یافت. هر آنچه را که به دنبالش هستید خواهید یافت فقط باید بخواهید.
در این راه از راهنماییهای این کتاب استفاده کنید. سلامتی، ثروت، موفقیت، آرامش، خوشبختی واقعی و هر آنچه به دنبالش هستید را در این کتاب خواهید یافت. این کتاب با نثری روان و با زبانی ساده و به دور از کلمات عجیب و غریب نوشته شده تا برای همهٔ افراد جامعه قابل استفاده باشد. در نوشتن این کتاب نویسنده از تجارب خود و راه پر فراز و نشیب زندگیاش و متون روانشناسی و خودیاری و کتابهای موفقیت و جذب خواستهها و همچنین اندرزها و حکمتهای نهج البلاغه، آیات قرآن، کتابهای قدیمی و کتابهای دیگری نیز استفاده کرده است تا شما با هر سلیقهای که هستید بتوانید از مطالب این کتاب برای رسیدن به هر آنچه که در زندگی به دنبالش هستید استفاده کنید. این کتاب میتواند راهگشایی برای رسیدن به هر آنچه که میخواهید، باشد و شما را به سوی حقیقت وجودیتان راهنمایی کند.
خواندن کتاب بیندیشید و بیافرینید را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به هرکسی که میخواهد تغییری در زندگیاش به وجود آورد پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب بیندیشید و بیافرینید
بیشتر مردم فکر میکنند هنگامی که فردی به دنیا میآید سرنوشت او را از قبل نوشته اند و او راهی را میرود که از پیش تعیین شده است و هر اتفاقی که در زندگی او اتفاق میافتد به نوعی از قبل تعیین شده است و ما انسانها در مقابل سرنوشت کاری نمیتوانیم انجام دهیم و باید راضی به سرنوشت خود باشیم و آن را بپذیریم. و اغلب میشنویم که وقتی کسی در زندگی به مشکل، بیماری و یا شکستی مبتلا میشود بیان میکند که این هم سرنوشت ما بوده و باید با آن کنار بیاییم. یا بعضا افرادی را میبینیم که در فقر و فلاکت دست و پا میزنند و وقتی به یکی از آنها میگویی چرا کاری نمیکنی تا از این وضعیت نجات یابی، لبخند تلخی میزند و میگوید که بالاخره سرنوشت ما هم این طور است و کاری نمیشود کرد. اما باید به شما بگویم که سرنوشت هیچ کس از قبل نوشته نشده است.
درست است که ما میگوییم خدا از گذشته، حال و آیندهی ما باخبر است و میداند که هر کسی در طول زندگی اش چه کارهایی را انجام خواهد داد اما این به معنی آن نیست که خدا این سرنوشت را برای هر انسانی رقم زده است و انسان ناچار به پیروی از چنین سرنوشتی است بلکه این بدان معناست که خدا میداند که هر فردی در زندگی به واسطهی اختیاری که دارد چگونه زندگی خواهد کردو این اصلا به معنای محکوم بودن به سرنوشت از پیش تعیین شده نیست. (البته خداوند رحمان در یک طرح کلی برای انسان خیر و نیکی و بهترینها و رسیدن به کمال که همان نزدیکی به خداوند قادر و تواناست را خواسته است اما اختیار را به دست انسان داد تا خود او نوع زندگی اش را انتخاب کند). اگر ما محکوم به سرنوشت از پیش تعیین شده و جبر آن بودیم آیا نظام پاداش و جزائی که خدا آن را به ما وعده داده است معنی داشت؟
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه