کتاب قلعه حیوانات
معرفی کتاب قلعه حیوانات
کتاب قلعه حیوانات نوشتهٔ جورج اورول و ترجمهٔ سمانه فلاح است. انتشارات طاهریان این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر با زبان نمادین به شرایط حاکم بر شوروی اشاره دارد. خوببودن روابط انگلیس و شوروی باعث شد این رمان تا سال ۱۹۴۵ مجوز انتشار نداشته باشد، اما پس از انتشار و در اواخر دههٔ ۱۹۵۰ به شهرت رسید.
درباره کتاب قلعه حیوانات
قصهٔ کتاب قلعه حیوانات از شبی در یک مزرعه آغاز میشود که در آن خوکی به نام «میجر پیر» حیوانات را گرد میآورد و از ظلمی که انسان بر حیوانات روا داشته، برای آنان سخن میگوید. او حیوانات را به شورش علیه انسان دعوت میکند. این قصه نشان میدهد انقلاب بلشویکی که در ابتدا یک آرمان بود، چطور در دوران استالین به خشونت رسید. جورج ارول اظهار داشته است که قصد داشته کتابی با زبان ساده بنویسد تا به مردم انگلستان که قرنها از سنت آزادی و عدالت بهرهمند بودند، نشان دهد یک نظام تمامیتخواه چگونه نظامی است.
در این کتاب با گروهی از حیوانات که در یک مزرعه زندگی میکنند، روبهرو هستیم. این حیوانات بـرای سرنگونی اربابان انسانی استعمارگر خود، بهدنبال راهاندازی جامعهای برابر هســتند. نویسنده در کتاب قلعه حیوانات ایدههای جالبتوجهی گنجانده است؛ برای نمونه نگاه کنیم به قواعدی که پس از پیروزی انقلاب حیوانات، تحتعنوان قانون اساسی و معروف به «هفت فرمان» بر روی دیوار مزرعه نوشته میشود که شامل بندهای زیر است:
همهٔ آنها که روی دوپا راه میروند، دشمن هستند.
همهٔ آنها که چهارپا یا بالدار هستند، دوستند.
هیچ حیوانی حق پوشیدن لباس را ندارد.
هیچ حیوانی حق خوابیدن در تخت را ندارد.
هیچ حیوانی حق نوشیدن الکل را ندارد.
هیچ حیوانی حق کشتن حیوان دیگری را ندارد.
همهٔ حیوانات با هم برابرند.
البته در طول داستان، مشخص میشود که همهٔ این «هفت فرمان»، به مرور زمان، با تحریف و تغییر مواجه میشود. در اواخر داستان، ۶ فرمان نخست از روی دیوار پاک شده و تنها جملهٔ هفتم بهاینصورت تحریف میشود: «همهٔ حیوانات با هم برابرند، اما بعضی برابرترند».
این اثر یکی از کتابهای مجموعهٔ «ماندگارترین داستانهای دنیا» در انتشارات طاهریان است که قصه را همراه با مجموعهای از تصویرسازیها ارائه کرده است.
خواندن کتاب قلعه حیوانات را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران قصههای سیاسی، تمثیلی و نمادین پیشنهاد میکنیم.
درباره جورج اورول
اریک آرتور بلر با نام مستعار جورج اورول در ۲۵ ژوئن ۱۹۰۳ در شهر موتیهاری در بیهار در هند متولد شد. او داستاننویس، روزنامهنگار، منتقد ادبی و شاعری انگلیسی بود که بیشتر برای ۲ رمان سرشناس و پرفروشش «مزرعهٔ حیوانات» و «۱۹۸۴» شناخته شد. هر دوی این کتابها به وضعیت حکومتهای دیکتاتوری میپردازند.
جرج اورول مدتی بهعنوان پلیس سلطنتی هند در برمه فعالیت میکرد. زندگی در هند و انگلیس سبب شد تا با فقر آشنا شود و این آشنایی، دیدگاهی جدید به او و کارهایش بخشید. اورول در دوران جوانی همیشه بهدنبال کسب تجربههای تازه بود؛ به همین دلیل مدتی کنار فقرا، افراد بیخانمان و کارگرانِ فصلی لندن و پاریس زندگی کرد؛ او حتی مدتی در آشپزخانهٔ یک هتل در بخش ظرفشویی کار میکرد. در همین زمان بود که تصمیم گرفت شروع به نوشتن تجربیات خودش از زندگی در فقر کند. کتابهای «آس و پاس در لندن» و «پاریس و دختر کشیش» حاصل همین تجربیات او هستند.
اورول در در دههٔ ۱۹۳۰ به اسپانیا رفت تا علیه ارتش فاشیست ژنرال فرانکو بجنگد. او در همین زمان درگیر بیماری مزمن ریوی شد. بیماریای که برای او نتیجهٔ جنگ بود. اورول پس از جنگ، کتاب «درود بر کاتالونیا» را بر اساس دیدههای خود در اسپانیا نوشت. زندگی او همواره درگیر اتفاقات جدید بود. کمی بعد از بستریشدن جورج اورول در بیمارستان بهدلیل بیماری مزمن سل که از زمان جنگ با آن درگیر بود، در همان بیمارستانی که بستری شده بود، با «سونیا برونل» ازدواج کرد. بسیاری از منتقدان معتقدند شخصیت سونیا الگوی اورول برای ساخت شخصیت جولیا در کتاب ۱۹۸۴ بوده است. اورول عاشق کشیدن سیگار بود و حتی بعد از بیماری شدید ریهاش که نتیجه جنگ بود، حاضر نشد سیگار را ترک کند؛ به همین دلیل در بیمارستان بستری شد و ۷ ماه پس از چاپ کتاب «۱۹۸۴»، در ۲۱ ژانویه ۱۹۵۰ از دنیا رفت.
برخی از آثار جورج اورول عبارتاند از:
(۱۹۳۴) روزهای برمه/ (۱۹۳۵) دختر کشیش/ (۱۹۳۶) به آسپیدیستراها رسیدگی کن (پول و دیگر هیچ)/ (۱۹۳۹) هوای تازه (گریز)/ (۱۹۴۵) قلعه حیوانات/ (۱۹۴۹) ۱۹۸۴/ (۱۹۳۳) آسوپاسها در پاریس و لندن/ (۱۹۳۷) جاده بهسوی اسکلهٔ ویگان/ (۱۹۳۸) درود بر کاتالونیا.
بخشی از کتاب قلعه حیوانات
«به دنبال کلاور آقای پیل کینگ تون صاحب مزرعهٔ فاکس وود وارد قلعه شد و به کاهدان آمد. آقای پیل کینگ تون بدون معطلی گفت: بسیار خوشحالم که به دیدن شما آمدهام. آمدهام تا سوءتفاهمات میان خود و شما را از بین ببرم. میدانم که حوادث تلخی را پشتسر گذاشتهاید و نظر بدی دربارهٔ من و دیگر افراد این منطقه دارید. اما ما هرگز تلاشها و کوششهای شما را فراموش نمیکنیم. ما از تجهیزات عالی قلعهٔ شما باخبریم. اما به تازگی شنیدهایم که خوکهای اینجا میخواهند کنترل امور قلعه را به عهده بگیرند. اگرچه همهچیز اینجا خوب پیش میرود، اما باید بدانید که فرماندهی خوکها در اینجا کمی غیرطبیعی به نظر میرسد. او میگفت: حیواناتی باید فرمانده شوند که بیشتر کار و فعالیت میکنند. من میخواهم دوباره با شما ارتباط برقرار کنم و از آنجایی که میدانستم فرماندهی خوکها بر قلعه کارساز نخواهد بود، آمدم تا شما را راهنمایی کنم. او ادامه داد و گفت: لازم نیست که برای فرماندهی حیوانات کوچک قلعه، خوکها خیلی خود را به دردسر بیندازند. ما میتوانیم با هم باشیم و با کمک یکدیگر از قلعه مراقبت کنیم. ما چیزهای زیادتری میدانیم و موفقتر از خوکها فرماندهی میکنیم. آقای پیل کینگ تون کمی به عقب رفت و صحبتهای خود را اینگونه به پایان رساند: آقایان، آقایان. من حاضرم شما را با هرچه که بخواهید سیر کنم و شما را در قلعهتان راهنمایی کنم.»
حجم
۱۲۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه
حجم
۱۲۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه
نظرات کاربران
سلام جسارتا کتابهای صوتی رایگان معروف تز رمان و فلسفی و پرببند۸ صوتی رو اطفا حداقل ماهی ۱۰ را بدون دردسر دانلود بشه و بدون نت بشه گوش کرد ممنونم ... هیچی مثل جوینده مساط خانم و با فن بیان