کتاب سبک شخصی در رمان
معرفی کتاب سبک شخصی در رمان
کتاب سبک شخصی در رمان نوشتهٔ ریچارد گودمن و فیلیپ ک. جیسون و ترجمهٔ حبیب یوسف زاده است و انتشارات سوره مهر آن را منتشر کرده است. این کتاب نکتههای کاربردی برای نویسندگی به سبک خودتان را به شما ارائه میدهد.
درباره کتاب سبک شخصی در رمان
نویسندگان خلاق روزی متوجه میشوند زبان تنها دوستی است که هرگز آنها را تنها نخواهد گذاشت. لحظهای هست که نویسندگان درمییابند قرار نیست بهتنهایی سفر کنند. بلکه همسفری باوفا و شگفتانگیز همراهشان خواهد بود: واژهها.
زبان متعلق به هیچکس نیست. هر شخصی در هر جای دنیا که متولد میشود، زبان را به ارث میبرد. زبان موهبتی عظیم، پیچیده و پایانناپذیر است. کتاب سبک شخصی در رمان ادای احترامی به این موهبت بزرگ است. هر کدام از فصلهای آن تلاشی برای نمایاندن عمق، نجابت، قدرت و شکوه زبان ماست و اشاراتی هستند در باب قابلیتهای آن.
نویسندهها عاشق کلماتاند و به زبان عشق میورزند. بااینحال، نمیتوانند غنیتر از زبانی باشند که با آن مینویسند. حتی بزرگترین نویسندهها هرگز نمیتوانند به زبان تسلط کامل پیدا کنند.
از هنگامیکه مردان و زنان قلم بر کاغذ نهاده یا تایپ کردهاند، با امواج سرکش اقیانوسِ زبان دست به گریبان بودهاند. بهویژه نویسندگان که مصائب کموبیش همانندی داشتهاند. به این ترتیب، نویسندگان هر عصری، کوچک و بزرگ، از طریق کتابها با نویسندگان پیش از خود ارتباط دارند. کار نویسندگان حفظ این ارتباط است. این مزیت نامحسوس و بیاندازه الهامبخشی است که هر روز با شکوه و عظمت زبان سروکار داشته باشیم. کتاب سبک شخصی در رمان تلاشی است برای پیداکردن این مسیر و رسیدن به سبک شخصی.
خواندن کتاب سبک شخصی در رمان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به کسانی که میخواهند به سبک منحصربهفرد خود در نویسندگی برسند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب سبک شخصی در رمان
«زبان متشکل از صداهایی است که با آنها ارتباط برقرار میکنیم. به بیان دیگر، مجموعهای از صداهای قاعدهمند و دارای الگوست. یا صداهایی حامل معنی. هر چه که هست، چیزی بیش از صدا نیست. وقتی به حرفهای من گوش میکنید، صداها را میشنوید. صداهایی متغیر همراه با وقفه. با تأکید و در بردارنده نوعی آهنگ.
در نوشتن نیز، آهنگی که نویسنده با واژهها پدید میآورد، در جذب مخاطب به نثر او اهمیت زیادی دارد. وقتی نثری را میخوانیم، به نوعی در حال گوشدادن به آن هستیم. چنانکه اِئودورا وِلتی در کتاب آغازهای یک نویسنده آورده است: «از همان کودکی وقتی چیزی را برایم میخواندند، شروع میکردم به خواندن آن برای خودم. هرگز سطری را نخواندهام که نشنیده باشم. همینطور که نگاهم روی جملهها میلغزید، ندایی درونی آن را برایم میخواند.» در واقع آنچه نویسندگان را از همدیگر متمایز میکند، دلایل مختلفی دارد که یکی از آنها صدایی است که با واژههای روی کاغذ ایجاد میکنند. صدایی که ریموند کارور روی صفحه کاغذ پدید میآورد با صدایی که هنری جیمز پدید میآورد، به کلی فرق دارد؛ به عبارت دیگر، یک جمله بسیار فراتر از اطلاعاتی است که منتقل میکند.
جین کاکتئو این مفهوم را به گونه دیگری بیان کرده و گفته است، قبل از آنکه حتی یک کلمه خواندن بلد باشد، فقط با گوشکردن به آهنگ نوشتههای شکسپیر، میتوانست بفهمد که او نویسنده بزرگی است. در بالاترین سطح، صدایی که نویسنده روی کاغذ ایجاد میکند، نوعی موسیقی است. از این روی میتوان گفت یک نوشته، نوعی نُت موسیقی است که همه میتوانند بخوانند. در این نوع موسیقی به جای علایم معمول نُتنویسی همچون باس، تِنور، آکورد و غیره، از حروف و کلمات استفاده میشود و روشهای زیادی برای کنترل صدای کلمات وجود دارد. بعضی از این روشها ظریف هستند و برای چیرهشدن بر آنها تمرین زیادی لازم است. همانطور که برای تسلط به نواختن یک ساز به زمانی طولانی نیاز است. نحوه چینش واژهها در یک جمله، میتواند صدا یا آهنگ خروجی آن را تعیین کند، اما خود آن جمله هم نمیتواند مستقل از متن باشد و در ارتباط با سایر جملههاست. بنابراین موسیقی انفرادی آن- مثل سازی در یک ارکستر بزرگ- در نوای فراگیرتر یک پاراگراف ادغام میشود. یکی دیگر از تعیینکنندههای موسیقی یک متن، نحوه نقطهگذاری جملات است؛ بهطور مثال، من. با. استفاده از. همین. نقطه. کوچک. میتوانم. شما. را. وادار. کنم. این متن. را. با. سرعتی که. دوست. دارم. بخوانید.
در حقیقت، زبان یک ساز موسیقی بزرگ است. سازی متشکل از واژهها که به نوبه خود از هجاهای مختلف پدید آمدهاند. هجاهایی که برخی با تأکید و برخی بدون تأکید و فشار ادا میشوند. واژهها و تأکیدها به نحوی ترکیب میشوند که آهنگ خاصی پدید بیاورند. شروع سمفونی پنجم بتهوون را در نظر بگیرید: دا دا دا دا. این سمفونی بیشتر شور و حال خود را مدیون فشارِ سنگین روی نُت آخر است. برخلاف آنچه مولیر در نمایشنامه «خسیس» از زبان شخصیت بورژوای داستان نقل میکند، ما با استفاده از هجاهای مؤکد و غیرمؤکد، اغلب به صورت شعر- موزون یا سپید- حرف میزنیم. موسیقی نثر، در نوع خود، همان تنوع، گستردگی، زیر و بم و حس و حال آهنگهایی را دارد که با ساز نواخته میشوند.»
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
نظرات کاربران
همزمان با خوندن این کتاب داشتم روی یه داستان کار میکردم و صادقانه بگم؛ خوندنش کمک کرد ایراد کارم رو پیدا کنم و بفهمم چرا هر چیزی که مینویسم دلم رو میزنه و نوشتههام رو دوست ندارم. اما گول اسمش رو