کتاب میراث کاغذی
معرفی کتاب میراث کاغذی
کتاب میراث کاغذی نوشتهٔ احسان عبدی است و انتشارات آرنا آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب میراث کاغذی
رمان میراث کاغذی چهارمین اثر تألیفی احسان عبدی، با تمی مستور از «مرگاندیشی آگاهانه» به ضرورت خودآگاهی انسان قبل از وقوع آخرین رویداد زندگیاش اشاره دارد. نویسنده در طول کتاب و از زوایای گوناگون به این مسئله نگریسته و دو مقولهٔ «اثرگذاری در دنیا» و «عشقورزی» را بهعنوان محصول مرگ اندیشی ارائه و در قالب یک داستان بلند، پردازش کرده است.
«میراث کاغذی» با اینکه در سبک رئالیسم نگارش شده، اما در طول رمان نگاه سخت و خشک نویسنده به واقعیات اجتماعی موجب شده تا ادبیات ناتورالیسمی نیز در کتاب نمود واضحی پیدا کند.
خواندن کتاب میراث کاغذی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران داستان ایرانی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب میراث کاغذی
«نوک پنجه را از داخل دمپایی رو بسته و کهنه، بر روی سنگ زرد پوسیدهٔ مزار فشار داد. سپس پایش را به موازات نام حک شده، روی سنگ پرکشده کشید. چندینبار پیاپی به تکرار این کار مداومت ورزید تا بلکه بتواند نام فرد خفته در خاک را مانند سایر نوشتههای سنگ بدرنگ مزار، بزداید و از میان بردارد.
لحظهای نگاه ماتش را از روی سنگ برداشت و گردنش را بالا گرفت و به طرف جاده نگاهی انداخت. مادر و خواهر بزرگش در پشت وانت نیسان و بر روی اسباب و اثاثیه نشسته بودند. نگاه آن دو به دوردستی نامعلوم بود و توجهی به او نداشتند. کمی دلش قرص شد. هنگامی که دید نگاهی متوجه او نیست، زور بیشتری به پنجهٔ پایش آورد و اهتمام بیشتری ورزید تا بلکه بتواند نام و نشانی شخص خفته در خاک را بهطور کامل از روی سنگ محو کند.
حال که رفتنشان از روستا را همیشگی و محرز میدید، نمیخواست هیچ نشانی از آنها بعد از رفتنشان، حتی به نامی از پدربزرگ نیز بر روی سنگقبر و در آن محنتکدهٔ غمبار باقی بماند.
پساز موفقیت حاصل کردن در این کار، سر را به طرف روستا کج کرد. نگاهی به خانههای عموماً متروکهٔ آن انداخت. از گورستان و مزاری که بالای سرش ایستادهبود تا منزلشان راه چندانی نبود. تنها کمی آنطرفتر از جادهٔ شوسهای که بین گورستان و روستا فاصله انداختهبود، خانهٔ زین پس متروکشان قابل مشاهده بود.
از آن فاصله نگاهی به پدرش انداخت که با زنجیری ضخیم و زنگزده، مشغول چفت و بست کردن دروازهٔ بزرگ منزلشان بود. خانه و کاشانهای که حال مجبور به ترکش شدهبودند. کوچی از روی اجبار با سرنوشتی نامعلوم و مجهول که بدون هیچگونه هدف و پشتوانهٔ مالی و تنها از روی اجبار صورت میپذیرفت و هیچطرح و برنامهای را در پی خود نداشت. پدر با تمام قدرت مشغول بستن زنجیر و زدن قفل به دور دستگیرهٔ در بود و عرقریزان هیکل گرد و خپلش را همراه با زنجیر روی در خانه پیچ و تاب داده و به کارش ادامه میداد.»
حجم
۳۶۶٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۴۸ صفحه
حجم
۳۶۶٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۴۸ صفحه
نظرات کاربران
《میراث کاغذی》چکیدهای از ضمیرناخودآگاهم بود و هر آنچه تا کنون بر من گذشته است. از مواجههی پرتکرار با مرگ؛ از تبعیدی خودخواسته در گذشته به یک ناکجاآباد و از انزوایم در آن محیطی غریب و مملو از فقر فرهنگی؛ از
کتاب خیلی خوب و قشنگی بود،گاهی توصیفات و توضیحات حوصله ی آدم رو سر می برد ولی در کل کتاب خیلی خوبی خوندم و باعث شد بارها به مرگ و زندگی و رسالتم در این دنیا فکر کنم..با اینکه می
من رمان زیاد میخونم و با اینکه با همه کتابها همسو میشم اما غیر واقعی بودنشون برام کاملا ملموسه و تا دلتون بخواد اشون ایراد پیدا میکنم.اما این کتاب واقع به دلم نشست و ایرادی حتی از نظر تقدم و
نگاه عمیق به موضوع مرگ برام خیلی جالب یود. موضوعی که به قول نویسنده خیلی از ما بهش نمی خواهیم فکر کنیم
کتاب زیبا و تامل برانگیزی بود. بعد از اتمام کتاب انگیزه ای مضاعف برای مطالعه و تلاش برای خودسازی پیدا کردم. ممنون از نویسنده که با موضوعی متفاوت و جذاب و با لحنی روان و قوی باعث ایجاد جرقه ای
خیلی عالی ،فوقالعاده بود
این کتاب خیلی حرف دل داشت. به نظرم خیلی از حرف ها و احساسات نویسنده واقعی بودند. چون خیلی به دلم نشست. از همه واقعی تر عشق متفاوتی بود که نویسنده ابراز کرده بودند. شک ندارم این خانم واقعی هستند
و بالأخره "میراث کاغذی" اثری متفاوت از سه کتاب قبلی آقای نویسنده. ♡به شدّت بر جان و روحم نشست...♡ و برعکس ِ(آقاجواد)، در طول خواندن ِ(بخوانید نوشیدنِ) این میراث ارزشمند، دچار احساسات متعددی شدم، از شور و شادی و هیجان، و البته غم ِ
تبریک میگم به جناب احسان عبدی. کتاب پربار و تاثیرگذاری بود
کتاب فوق العاده ای بود...داستان بسیار زیبا و جذاب با نثری روان و پر محتوا..گاهی از قدرت قلم نویسنده متعجب می شدم...