کتاب ایدئولوژی اصلاحات؛ اصلاحات به روایت حلقه آیین
معرفی کتاب ایدئولوژی اصلاحات؛ اصلاحات به روایت حلقه آیین
کتاب ایدئولوژی اصلاحات؛ اصلاحات به روایت حلقه آیین نوشتهٔ حمیدرضا اسماعیلی است. انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر کوشیده است تا ایدئولوژی سیاسی «حسین بشیریه» و «سعید حجاریان» را تحلیل کند.
درباره کتاب ایدئولوژی اصلاحات؛ اصلاحات به روایت حلقه آیین
کتاب ایدئولوژی اصلاحات؛ اصلاحات به روایت حلقه آیین در ۲ فصل نوشته شده است. فصل اول «آموزههای حسین بشیریه در ساخت ایدئولوژی آیین» و فصل دوم «تأملی بر ایدئولوژی و نظریهپردازیهای سعید حجاریان» نام دارد.
حسین بشیریه در سال ۱۳۳۲ در همدان به دنیا آمد. او مدرس، جامعهشناس، پژوهشگر علوم سیاسی، نویسنده و مترجم است. پژوهشهای او بیشتر در حوزهٔ تئوریهای انقلاب، جامعهشناسی سیاسی، جامعهشناسی سیاسی ایران، توسعهٔ سیاسی و اندیشهٔ سیاسی در غرب بوده است. «گذار به مردم سالاری» و «درسهای دموکراسی برای همه» از مهمترین تألیفات این اندیشمند معاصر ایرانی هستند.
سعید حجاریان کاشانی یکی از فعالان امنیتی سابق و سیاسی کنونی است. او از اعضای دفتر مرکزی «حزب جبههٔ مشارکت ایران اسلامی» و از چهرههای مطرح «جنبش دوم خرداد» و هجده آبان و معروف به تئوریسین جریان اصلاحات است که در سال ۱۳۷۸ توسط سعید عسگر در مقابل شورای شهر تهران مورد سوءقصد قرار گرفت. او از این ترور جان سالم به در برد، اما از آن پس زندگی را بر صندلی چرخدار میگذراند و دچار برخی از اختلالات گفتاری است. کتاب «جمهوریت؛ افسونزدایی از قدرت» از تألیفات سعید حجاریان است.
«حلقهٔ آیین» در آغاز دههٔ ۱۳۷۰ و بدون داشتن نشریهای محفلی تشکیل شد و مباحث آن کموبیش از سوی رسانههای دیگر منتشر میشد. برخی اعضای برجستهٔ حلقهٔ آیین مانند سعید حجاریان هم در «حلقهٔ کیان» عضو بودند و هم با حضور در روزنامهٔ سلام و ۲هفتهنامهٔ «عصر ما» مطالب خود را در این نشریات منتشر میکردند. همچنین مرکز تحقیقات استراتژیک نهاد ریاستجمهوری از مهمترین مراکزی بود که اعضای مهم آیین در آن فعالیت داشتند. در واقع بسیاری از سیاستها و راهبردهایی که در سالهای بعد اعضای این حلقه اتخاذ کردند، محصول پژوهشهایی بود که در آن مرکز صورت گرفت. در پیشگفتار کتاب حاضر نوشته شده است که حلقهٔ آیین را میتوان قدر مشترک ۲ تشکل مهم «جبههٔ دوم خرداد» یعنی «حزب مشارکت» و «سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران» دانست.
خواندن کتاب ایدئولوژی اصلاحات؛ اصلاحات به روایت حلقه آیین را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران تاریخ معاصر ایران پیشنهاد میکنیم.
بخشهایی از کتاب ایدئولوژی اصلاحات؛ اصلاحات به روایت حلقه آیین
«شأن ایدئولوگ و تئوریپرداز بشیریه از نوعی «عملگرایی علمی» و علم معطوف به «پراکسیس» برمیخیزد که ریشه در باورهای مارکسیستی او داشت. اگر مارکس فلسفه را «پندار ذهنی» میخواند و «پراکسیس» را برجای آن مینشاند که جامع نظر و عمل است، بشیریه هم به علم سیاسی که به عمل سیاسی نینجامد انتقاد داشت. او حتی معتقد بود تئوریپردازی انفعالی هم چارهساز نیست و با عبور از آن «باید به پراکسیس و عمل سیاسی رسید».
او به وضعیت علوم سیاسی در ایران اعتراض داشت و از ابعاد متفاوت آن را مطلوب نمیدانست. از مهمترین نقدهای بشیریه در آغاز دههٔ هفتاد این بود که مباحث تدریس در دانشگاهها با مباحث عملی و مسائلی که جامعهٔ ایران با آن درگیر هستند انطباق ندارد. لذا بشیریه به رغم ذهن انتزاعی و تئوریکش تمایل آشکاری به عملگرایی از خود بروز میداد. به این معنا که معتقد بود باید علم سیاست و جامعهشناسی سیاسی را برای دگرگونی و تحول سیاسی به کار گرفت و تنها نباید به درس و بحث در دانشگاه اکتفا کرد. او معتقد بود که از علوم سیاسی باید برای دستیابی به اهدافی مانند «توسعهٔ سیاسی»، «جامعهٔ مدنی» و «دموکراسی» بهره برد، البته با تعاریفی که وی از آنها داشت:
«متأسفانه گرایشی که ما در دانشگاههایمان از غرب گرفتهایم این است که علوم اجتماعی ما خصلتی توصیفگرایانه پیدا کردهاند و راهگشا نیستند، وضعیتهای ایستا را بررسی میکنند و زمینههای پویایی و آینده را در نظر نمیگیرند... علوم اجتماعی با انسان و با مسائل انسانی سروکار دارد و علومی که با دغدغهها، مشکلات، بحرانها و نارساییهای جوامع ارتباطی نداشته باشند و نسبت به چنین مسائلی بیاعتنا باشند به مجموعهای از محفوظات تبدیل میشوند. از همین جهت به نظر میرسد که اتخاذ یک دیدگاه تحمیلی و در عین حال تجویزی برای معضلات توسعه سیاسی و فرهنگی کشورمان ضرورت دارد».
چنانکه روشن است بشیریه در علم سیاست میان هست و باید پل میزند و با ارائهٔ گزارههای توصیفی در پی بیان گزارههای هنجاری و نرماتیو برمیآید که خود تعبیری از ایدئولوژی محسوب میشود. او مانند مارکس که برای حل معضل فلسفهٔ غرب بین تقدم ذهن و عین، پراکسیس را مطرح ساخته بود به دیالکتیک ذهن و عین پناه میبرد.
بشیریه ضمن آنکه علم انسانی بومی را انکار میکند، اما این را هم در نظر میگیرد که هر دانشور و اندیشمندی که در حوزهٔ مسائل سیاسی به بحث و نظر میپردازد باید متناسب با شرایط حاکم بر جامعهاش سخن بگوید:
«علم سیاست در ایران، علم سیاستی نیست که با پیکرهٔ جامعه و نظام سیاسی ایران ارتباط داشته باشد، شاید بتوان گفت در این شرایط «علم» سیاست اصلاً ممکن نیست و فضا پیدا نمیکند... بعد از انقلاب... تنها بعضی گرایشهای ضعیف به بومیکردن وجود داشته است؛ مثل درسهایی دربارهٔ تحولات سیاسی اجتماعی ایران، اسلام و کشورهای منطقه، ولی چارچوب اصلی ترجمه شده است و در آنها بیشتر به تجربهٔ کشورهای غربی اشاره میشود و راجع به خود کشور ایران یا تاریخ سیاسی ایران، این گره و پیوند هنوز ایجاد نشده است».»
حجم
۲۷۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۳۲ صفحه
حجم
۲۷۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۳۲ صفحه