کتاب ایدئولوژی اصلاحات، اصلاحات به روایت حلقه ملکیان
معرفی کتاب ایدئولوژی اصلاحات، اصلاحات به روایت حلقه ملکیان
کتاب ایدئولوژی اصلاحات، اصلاحات به روایت حلقه ملکیان نوشتۀ حمیدرضا اسماعیلی است. انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی این کتاب را روانۀ بازار کرده است. این کتاب حاوی تحلیل ایدئولوژی و سیاسی «مصطفی ملکیان» است.
درباره کتاب ایدئولوژی اصلاحات، اصلاحات به روایت حلقه ملکیان
کتاب ایدئولوژی اصلاحات، اصلاحات به روایت حلقه ملکیان با دستهبندی و بررسی افکار و نظرات «مصطفی ملکیان»، به نقد و ارزیابی روند تحول فکری او از بنیادگرایی تا پروژۀ عقلانیت و معنویت میپردازد. این کتاب در مجموع جایگاه ملکیان را در ایدئولوژی جریان اصلاحطلبی مشخص کرده است. اصطلاح «حلقۀ ملکیان» در این متن به مجموعهای از محفلهای فکری وابسته به مصطفی ملکیان اشاره دارد که در چند مرکز پژوهشی وابسته به حوزه و دانشگاه فعالیت داشتند. حلقۀ ملکیان پس از دوران اصلاحات نقش مهمی در ساخت ایدئولوژی اصلاحات بر عهده داشت. پس از حوادث سال ۱۳۸۸ نیز ملکیان از جمله نظریهپردازانی بود که همراه با سعید حجاریان تلاش کرد در بازنگری و بازنویسی تعریف اصلاحات مشارکت کند که نتیجۀ آن کتاب چاپنشدهٔ «تقدیر ما تدبیر ما» بود. اگر در «حلقۀ کیان»، ایدئولوگ محوری عبدالکریم سروش بود و در «حلقۀ آیین»، حسین بشیریه، در حلقۀ ملکیان محور و بنیادْ اندیشههای مصطفی ملکیان بود.
خواندن کتاب ایدئولوژی اصلاحات، اصلاحات به روایت حلقه ملکیان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مباحث مربوط به عقلانیت و معنویت پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب ایدئولوژی اصلاحات، اصلاحات به روایت حلقه ملکیان
«ملکیان از سال ۱۳۷۹ از پروژهای اختصاصی با نام عقلانیت و معنویت سخن گفت که پیگیری آن آثار فکری دیگر وی را تحتالشعاع قرارداد و همه را در ذیل همین پروژه درآورد، پروژۀ عقلانیت و معنویت را میتوان هدیۀ ملکیان به ایدئولوژی اصلاحات تلقی کرد در این پژوهش بیشتر مباحث بر روی این پروژه و ابعاد مختلف آن متمرکز خواهد بود. اما پیش از آن لازم است در فصلی جداگانه به آرا و مباحث ملکیان قبل از طرح پروژه مذکور بپردازیم که بیتردید رهیافت عقلانیت و معنویت از درون آن برآمده است. در این دوره ملکیان به بسط همهجانبۀ کلام جدید در مباحث مختلفی چون تصورات از خدا، مسئلۀ، نبوت مقولۀ دین و بسیاری از مفاهیم مندرج در دین پرداخت. او در همین دوره مباحث معرفتشناسی و هستیشناسی معطوف به ایدئولوژی خود را گسترش داد و روایتی از فلسفۀ غرب و تاریخ آن ارائه کرد. در نهایت هم به جریانشناسی فکری و فرهنگی از ایران دهه ۱۳۷۰ پرداخت. بهعبارتدیگر باید گفت پروژۀ عقلانیت و معنویت ماحصل آن مباحث بود و بهنوعی خود را مکمل و حامل نکات مثبت جریانهای فکری و فرهنگی دهۀ هفتاد میدانست. این پروژه را میتوان محصول ایدئولوژی تجددگرایانۀ ملکیان هم دانست و به همین دلیل او در این دوره فراوان به مباحث تجددگرایانه میپردازد.
تفسیری از تاریخ فلسفۀ غرب
مصطفی ملکیان در اواخر دهۀ ۱۳۶۰ تدریس فلسفۀ غرب را در پژوهشکدۀ حوزه و دانشگاه آغاز کرد که تا سال ۱۳۷۳ ادامه یافت. این مباحث در نهایت در یک مجموعه چهارجلدی انتشار یافت. اما به دلیل آنکه ملکیان به دلایلی و از جمله تغییر در برخی باورها و شتابزدگی در القای دروس با انتشار آن مخالف بود از توزیع این کتاب جلوگیری کرد. ملکیان فلسفۀ غرب را از تالس آغاز میکند و در طول این مباحث نگرشهای فلسفی خود را هم آشکار میسازد. او در بیان تاریخ فلسفۀ غرب مانند سروش جلوههایی از ابطال گرایی پوپری را نشان میدهد و بیان میکند که تنها علوم ریاضی را میتوان اثبات کرد و دربارۀ علومتجربی باید از ابطالنشدن سخن گفت.
ملکیان انسانها را بر اساس حالت روانشناختیشان بر سه دسته تقسیم میکند: ۱. انسانهای کنجکاو (در پی حکمت) ۲. انسانهای جاهطلب (در پی موفقیت) ۳. انسانهای طماع (در پی لذت).
او دو پیام مشترک همۀ ادیان را چنین بیان میکند: یک، وضع موجود نامطلوب است دو وضع مطلوب ناموجود است. او این دو پیام را همان مفهوم «نجات» یا «رهایی» عنوان میکند. ملکیان در بیان فلسفۀ سقراط به نگاه منفی او به دموکراسی میپردازد و از قول او میگوید: به نظر سقراط دموکراسی بدترین نوع حکومت است. مردمی که نمیتوانند خیر واقعی را از خیر پنداری تمییز دهند، آن وقت چگونه میتوانند حاکمی را که عالم به خیر واقعی است برگزینند. دموکراسی حکومت جاهلان است، نه مردم بر مردم؛ لذا سقراط به استبداد خیرخواهانه اعتقاد داشت. یعنی کسی که خیر را تمییز میدهد باید باقوت و استبداد هرچهتمامتر آن را به اجرا گذارد ملکیان سپس ادامه میدهد: به نظر میرسد «ولایتفقیه» هم نوعی «استبداد خیرخواهانه» است که به رأی سقراط مشابه است و «همانگونه که در رأی سقراط از «استبداد خیرخواهانه» جای واهمهای نبود، در نظریه ولایتفقیه نیز این گونه است». او همچنین میافزاید: سقراط به دلیل مخالفت با دموکراسی، توسط دموکراتها به مرگ محکوم شد.»
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه