دانلود و خرید کتاب ضرب شوق سیدحامد طباطبایی
تصویر جلد کتاب ضرب شوق

کتاب ضرب شوق

امتیاز:
۵.۰از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب ضرب شوق

کتاب ضرب شوق نوشتهٔ سیدحامد طباطبایی است. انتشارات کتاب نیستان این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر مجموعه غزل و رباعی‌های این شاعر معاصر ایرانی را در بر گرفته است.

درباره کتاب ضرب شوق

کتاب ضرب شوق چندین شعر از سید حامد طباطبایی را در خود گنجانده است. عنوان برخی از این شعرها عبارت‌اند از «خنده‌ سرنگون»، «فانوس ساحل»، «خواب و بیدار»، «رسم غزلخوانی» و «سبوی خالی».

غزل در ادبیات فارسی به قالبی از شعر سنتی فارسی گفته می‌شود. غزل‌ها معمولاً بین ۴ تا ۱۲ بیت دارند. مصراع اول بیت نخست با مصراع‌های زوج هم‌قافیه است. موضوع اصلی غزل بیان عواطف و احساسات، ذکر زیبایی و کمال معشوق و شکوه از روزگار است. بیت‌های غزل فارسی از لحاظ مضمون دارای استقلال هستند. در آخرین بیت غزل، شاعر نام شعری یا تخلص خود را می‌آورد و بهترین بیت آن را شاه‌بیت یا بیت‌الغزل می‌گویند.

رباعی یا چهارگانه نیز از قالب‌های شعر فارسی است که در فارسی به آن ترانه و چارانه نیز می‌گویند. رباعی در حقیقت تنها قالب کاملاً فارسی است و نوعی شعر است که در ۴ مصراع جز مصراع سوم دیگر مصراع‌ها هم‌قافیه و یا مترادف هستند. این قالب، یک قالب شعر فارسی است، که در زبان‌های دیگری (از جمله زبان‌های عربی و اردو) نیز مورد استفاده قرار گرفته است. بیشترین تعداد ابیات رباعی توسط «عطار نیشابوری» در کتاب مختارنامه سروده شده است؛ حدود ۴۷۰۰ بیت.

خواندن کتاب ضرب شوق را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران شعر کلاسیک ایران پیشنهاد می‌کنیم.

بخش‌هایی از کتاب ضرب شوق

«آن نامه‌ ننوشته‌ بی‌نام و نشانم

کس را خبری نیست ز غوغای نهانم

مرداب پر از حسرتم ای مرغ مهاجر

بی نغمه‌ تو غرق سکوت است فغانم

در فکر تو در سایه‌ سروی بنشینم

بر یاد تو بر برگ گلی بوسه نشانم

در شرق، طلوع تو و در غرب، غروبم

دور است زمین تو و دیر است زمانم

در جان من و دورتر از نصف جهانی

مانده است خیال تو و خالی است جهانم

باز آی بهار من و نوروز بیاور

تا سبز شوم نغمه زنم خانه تکانم

خورشید تو رفته است و سحر را خبری نیست

تا صبح هنوزم نفسی هست؟... ندانم...»

***

«ساقی اگر ز دُرد و گر از صافِ بی‌غش است

آبی به من رسان که دلم غرق آتش است

از آن قلم که سر نسپارد به تیغ عشق

کی چشمِ بی‌دلانه غزل‌های دلکش است

درد از دلم رمیده و این جسم بی جلا

چون سنگ بر مزار جمادی منقّش است

ای عقل حد شناس و قلم را زمین گذار

ترسیم خط یار نه در حد خط‌کش است

شرمش ز تخته پاره رقصان میان موج

نوحی که در میانه‌ی طوفان مشوّش است

زینِ طلب گذاشته‌ام پشت اژدها

افسار کی حریف چنین رخش سرکش است

سر را به زیر افکن و چشمی به هم گذار

بالای یار هر که ببیند بلاکش است»

***

«تا چند نشسته‌ای به زانوی تعب

کاین دست بود کوته و بر نخل رطب

بر پای توکل به دو بازوی طلب

خورشید اگر فروکشی نیست عجب»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۴۲٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

حجم

۴۲٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

قیمت:
۲۱,۶۰۰
۶,۴۸۰
۷۰%
تومان