کتاب انسان، خدا، عشق
معرفی کتاب انسان، خدا، عشق
کتاب انسان، خدا، عشق نوشتهٔ لینیا گلداشمیت و ترجمهٔ مژگان پرندیان است و انتشارات سخن آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب انسان، خدا، عشق
وسعت جهان هستی در تصور انسان نمیگنجد و با اطمینان باید گفت که عشق در بزرگی و عظمت حتی از جهان هستی نیز برتر و بزرگتر است. عشق را خداوند از روز الست رابط بین خود و انسان قرار داده است. انسان است که به قول کتابهای آسمانی از خداوند است و به سوی او باز میگردد و خداوند پیامبران و کتابهای آسمانی را برای هدایت این انسان راندهشده فرستاده است تا او را با زبانها و بیانهای گوناگون شایستهٔ عشق خدا ساخته و به سوی بهشت فراخواناند.
کتاب انسان، خدا، عشق شواهد و نمونههای زیبا و لطیفی از عشق خداوند و انسان را به تصویر کشیده است.
نویسنده این کتاب شخصی است مسیحی، معتقد به ایثار مسیح، بسیار سادهدل و سادهاندیش و دارای ایمان و اعتقادی خالی از ریا، مانند آن چوپانی که خداوند را دارای دست و پا و کفش میاندیشید و در عبادت خالصانه خود پایک او را میمالید و جایک او را میروبید و خداوند هم عبادت و نیایش سادهدلانه او را قبول میداشت و میپذیرفت. لذا در ضمن خواندن این ترجمه تعجب نکنید اگر به چنین مسائلی برخوردید.
خواندن کتاب انسان، خدا، عشق را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به کسانی که میخواهند ظریفترین و لطیفترین جملات و عبارات را دربارهٔ خدا و عشق بخوانند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب انسان، خدا، عشق
««من فوق العادهام.» این جمله را بلند بخوان: «من فوق العادهام.» همین طور که داری این جمله را میگویی فکر کن که با غرور نشستهای و فکر میکنی: «آه ... بله، من واقعآ فوق العاده و زیبا هستم! من کاملا این را احساس میکنم. من بینظیر و فوق العاده هستم ...» یا نه ... آیا با یک حالت بیاعتنایی و نیشدار و دلآزار به خودت میگویی: «بله، خیلی فوق العاده هستم ... فکر نکنم که فوق العاده باشم، واقعا ...».
آیا فکر نمیکنی که تو فوق العاده هستی؟ آیا این را قبول نداری، احساس نمیکنی؟ بله، بدان که از نظر علمی ثابت شده که تو فوق العاده هستی. صحیح است و باور کن، تو فوق العاده هستی.
در یک لحظه از زمان وجود انسانی تو در رحم مادرت شروع شده (لقاح). ژن تو در گذشته ساخته نشده. این AND هویت شخصی تو است. درست مثل یک دیسک کامپیوتر، تمام اطلاعات ژنِ بدن تو را در خودش نگه میدارد.
برای مثال، چشمهای تو چه رنگی دارد، رنگ موهایت، رنگ پوستت، قدت، جنسیتت ... چگونه است، گوشهای تو در چه حالتی قرار گرفته، فرم لبانت، مژههایت، ابروهایت ... و تمام مشخّصات مربوط و مخصوص بدن تو. ژنی که تو داری شبیه هیچ ژن دیگری نزد انسانهای دیگر وجود ندارد. هیچ کس در گذشته ژن تو را نداشته و در حال حاضر هم هیچ کس این ژن را ندارد، در آینده هم هیچ شخصی با این مشخصات به دنیا نخواهد آمد. حتی اگر دوقلویی هم میداشتی چنین ژنی که در وجود تو هست نداشت.
تعجّبانگیزتر اینکه ژن انسان مجموعه اطلاعاتی را در خود نگه میدارد که شاید پنجاه برابر اطلاعاتی باشد که در دایرهٔ المعارف معروف بریتانیکا وجود دارد. دایرهٔ المعارف بریتانیکا شامل ۲۰ کتاب است که از A تا Z اطلاعات دارد. اندازه این کتابها بسیار بزرگ است.
آیا میتوانی تصوّر کنی که این تعداد کتاب را چقدر طول میکشد تا تنها یک بار، نه، بلکه پنجاه بار بخوانی؟ اگر بر فرض بتوانی این کار را بکنی و این اطلاعات را از این کتابها دریافت کنی، بدان که ژن تو تمام آنها را در بدن تو نگاه میدارد و تمام این اطلاعات در وجود تو ذخیره میشود.
هیچ کس طرح شخصیت تو را ندارد و هیچ کس نمیتواند مثل تو باشد و تو هم نمیتوانی کس دیگری باشی. این خیلی ممکن است که در یک لحظه فکر کنی: ای کاش من موهای این دختر را داشتم، یا شکل این یا آن بودم ... ولی اگر من بخواهم سعی کنم کسی دیگری باشم پس منِ من چه میشود؟!
تو تنها کسی هستی که میتوانی تو باشی. اگر بخواهیم احساس کنیم که امروز فوق العاده هستیم یا نه، واقعیت این است که فوق العاده هستیم. احساسات ما مدام در حال تغییر است ولی حقیقت علمی این مسئله عوض نمیشود. این واقعیت همیشه وجود دارد که تو فوق العاده هستی، و واقعیت مهمتر اینکه کسی که تو را خلق کرده میگوید تو فوق العاده هستی.
تو برای خداوند مهم بودی که تو را آفریده است. او تو را در تصوّر خود به وجود آورده است. کتاب مقدس میگوید: «بنابراین، خداوند مرد را در تصور خودش خلق میکند.» مرد در تصور خدا خلق میشود، زن و مرد را خدا خلق میکند، بعد آنها را میآمرزد ... معنی این چیست که خداوند مرد را به وجود آورده یا این چه معنی میدهد که خداوند ما را در تصوّر خودش خلق میکند؟
شاید تصوّر کنی که خدا دست و پا و چشم دارد! ولی این تصوّر فراتر از آن چیزی است که در مغز و باور ما وجود دارد. خدا نسبت به ما احساس هم دارد. کتاب مقدس اشاره میکند که خداوند دلسوزی و مهربانی هم دارد، خوشحال هم میشود، حتی عصبانی هم میشود. حتی عیسی که از جانب خداوند آمده به صورت یک انسان، احساسات خداوندگونه نشان میدهد.
خداوند میتواند احساس خود را کاملا برای ما بیان کند چون او بشر را خدایگونه آفریده است. ولی تصورات خداوند از این هم بیشتر است. خداوند احساسات ما را مثل خودش خلق کرده و برای هر شخصی روحی متفاوت خلق کرده است.
روح تو قسمتی از وجود توست که نه تنها برای همیشه زندگی خواهد کرد بلکه قبل از اینکه خدا بدن تو را در رحم مادر شکل دهد، روحت ساخته شده بوده است. خداوند در کتاب مقدس میگوید: «قبل از اینکه به شما در رحم مادر شکل فیزیکی بدهم، شما را میشناختهام.»
روح ما آدمها رازهای مخصوص به خودش را دارد و این امر مخصوصآ نشان میدهد که ما چگونه موجودی هستیم و نیز موجودیت ما را از جانداران دیگر متمایز میکند. در حقیقت خدا به تو روح داده، تو را قبل از اینکه خلق کند میشناخته و میخواسته با تو یکی و یگانه شود، برای همیشه و به تو بفهماند که فوقالعاده هستی.
پس امروز میخواهم به تو دلگرمی بدهم و بگویم: محکم بایست، سرت را بالا نگه دار، و به یاد داشته باش که تو فوق العاده هستی، بینظیری و شخص خاصّی هستی. نه تنها خدا تو را یک فرد فوق العاده میبیند بلکه علم هم (که آن هم مخلوق خداوند است) این مسئله را ثابت کرده است.»
حجم
۴۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۱۴۸ صفحه
حجم
۴۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۱۴۸ صفحه
نظرات کاربران
این کتاب صحبت های عاشقانه یک فرد مسیحی درباره خداست ومن فهمیدم که عشق به خدا وباور به او به دین خاصی اختصاص ندارد چه بسا انسانی باشد فرسنگ هادور تر از ما وبا دین ومذهبی متفاوت و خدا رو