کتاب قانون سیاست است
معرفی کتاب قانون سیاست است
کتاب قانون سیاست است نوشتهٔ دانکن کندی، بودوین باکرت، میرو سیرار، مارتین لاگلین و مارتین جرابک و ترجمهٔ حبیباله فاضلی است و انتشارات نگارستان اندیشه آن را منتشر کرده است که مجموعهای از مقالات در حوزۀ حقوق و علوم سیاسی است.
دربارهٔ کتاب قانون سیاست است
پرسش ابتدایی در کتاب این است که چه نسبتی میان سیاست و قانون وجود دارد. هر یک از نویسندگان مقالات، از اساتید برجستهٔ سیاست و حقوق دانشگاههای آمریکا و اروپا هستند و در تلاشند تا پاسخ این پرسش را با مثالهای متعدد و مختلف تحلیل کنند. ایدهٔ غالب در کتاب این است که سرشت قانون و حقوق تابعی از گفتمانها و اتفاقات سیاسی است. در این کتاب سه مرحلهٔ جهانیسازی حقوق و رویکرد قانونمحور از سال ۱۸۵۰ تا ۲۰۰۰ و همچنین نسبت میان حقوق و سیاست و امر سیاسی و امر حقوقی مورد بررسی قرار میگیرند.
خواندن کتاب قانون سیاست است را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به علاقهمندان به رشتههای حقوق، علوم سیاسی و علوم اجتماعی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب قانون سیاست است
«آگاهی حقوق مدرن دستاورد مشترک نظریه پردازان حقوقی و تحلیلگران سیاسی دو جناح چپ و راست است. در واقع در هر دورهای فلسفهٔ حقوق مسلطی به معنای متعارفش وجود نداشت بلکه مکاتب متنوعی در کنار هم ادامه حیات دادهاند. حقوق طبیعی و اثبات گرایی در نهاد گفتمان فکری هر دورهای وجود داشت و با گذشت زمان انواع رویکردهای عملی نیز در زیر گفتمان فکری گسترده و متکثر هر دوره به راحتی جای میگرفتند. در هر دورهای آنچه که جهانی شده مجموعهٔ معینی از اصول و قوانین حقوقی نبود بلکه زمینهای فراهم شد که حقوقدانان و قانونگذاران بتوانند تعداد نامحدودی قوانین و مقررات متنوع را برای مدیریت و ادارهٔ وضعیتها استخراج کنند. به عبارت دیگر حتی آنگاه که قانونگذاران و مدیران منکر قانونگذاری خاص بودند و صرفا مدعی بهرهگیری از قوانین یک حوزه در حوزهٔ دیگر بودند اما در عمل تنوع نامحدودی را رقم می زدند.
پارادایم فکری هر دوره ای دارای نظام واژگانی، مفاهیم ، برنامه های سازمانی، شیوه های انجام استدلال و برهانهای ویژه خاص خود است. این رویه در همهٔ حوزهها جاری بود، علمای حقوق آنگاه که برای مخاطبان عمومی غیر متخصص می نوشتند تا آثار کوتاه تخصصی، آراء قضایی، رسالهها و آثار نظری رویکرد حقوقی قالب آن دوره دیده میشد. حقوقدانان هر دوره ای با بهرهگیری از ظرفیتهای فکری آن دوره نظام فکری پیشین را نقد کرده و مفهومسازی جدیدی انجام میدادند و همهٔ حوزههای حقوق به طور اساسی مورد بازنگری و اصلاح قرار می گرفت.
پس از انقلاب فرانسه و تسخیر اروپای غربی توسط ناپلئون، استقلال آمریکای لاتین از اسپانیا و پس از اواسط قرن نوزدهم در روسیه اشکال مختلف کار نیمهآزاد از قبیل بردگی بیمواجب و کار بردهخریداریشده برچیده شد. بردهداری در بسیاری از کشورهای آمریکایی طی قرن نوزده شکوفا شد و این مسأله تا ۱۸۶۳ در آمریکا، تا ۱۸۷۱ در برزیل و در نهایت تا ۱۸۸۶ در کوبا باقی ماند و پس از آن ناپدید شد. در این مرحله، آنچه که از خانواده حقوقی باقی مانده بود همان «خانواده» بود. برخلاف کشورهای حوزه آتلانتیک شمالی که ایدئولوژی جمهوری و مزارع کوچک در آن شکل گرفت، در نیمکره جنوبی که به صورت معمول حاشیه سرمایه داری تصور می شود مناسبات به گونه ای دیگر بود و مزارع کوچک (بورژوازی) قوام نیافت. در این کشورها کشتار وامراض اروپایی از بین رفت ، بیشتر قبایل شکارچی و عشایر که به جوامع قبیله ای و دولت های کوچک تبدیل شده بودند به مستعمره تبدیل شدند. همزمان، امپراتوری های پیشا سرمایه داری فرو پاشیدند و به واحدهای جدید دولت- ملت یا مستعمره تبدیل شدند.»
حجم
۳۶۶٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۸۴ صفحه
حجم
۳۶۶٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۸۴ صفحه