کتاب نقش ترکان و مغولان در قلمرو فرهنگ ایران
معرفی کتاب نقش ترکان و مغولان در قلمرو فرهنگ ایران
کتاب نقش ترکان و مغولان در قلمرو فرهنگ ایران نوشتهٔ محمدتقی امامی خویی با ویراستاری ملیحه سرخی کوهی خیلی در انتشارات نگارستان اندیشه چاپ شده است.
درباره کتاب نقش ترکان و مغولان در قلمرو فرهنگ ایران
مغولان نیز پس از اتمام تخریبات اولیه با ایجاد نظام قدرتمند در آسیا و تأمین امنیت دوباره راههای جاده ابریشم باعث گسترش تجارت آسیا و اروپا شدند. سیاحان اروپایی توانستند از راه روسیه و آلتیناردو تا چین، سرای خوارزم، اُترار و آلمالیق رفتوآمد داشته باشند؛ بهطوری که درآمد مغولان در تبریز از پادشاهی فرانسه بیشتر شده بود. شهرهای تخریب شده بهتدریج از نو احداث شدند و تجارت و ارتباطات دنیای اسلام نسبت به گذشته افزایش یافت. گسترش این ارتباطات و ورود قطبنما، دستگاه چاپ و باروت به اروپا تمدن اروپا را دگرگون ساخت. یاسای مغولی در باور و اندیشههای فکری قلمروهای فتح شده دخالت نکرد؛ به همین دلیل صاحبان ادیان مختلف از اسلام، مسیحیت، یهودی و شمنیسم در حضور خاقانها به مناظره میپرداختند. دنیای مسیحیت با ارسال هیئتهای سیاسی و مذهبی سعی در کشاندن مغولان به سوی مسیحیت و استفاده از آنها علیه دنیای اسلام داشت، اما این کوشش آنها با شکست مواجه شد. با گسترش راههای تجاری در کریمه و در کنارههای رودخانه ایدیل (ولگا) مراکز جدید اسلام به وجود آمدند و باعث مسلمان شدن بخش مهمی از اهالی قفقاز شد. تمام منطقه دشت بهصورت مملکت اسلامی درآمد. در جنوب و شمال صحراهای آسیای مرکزی اسلام به گسترش خود ادامه داد.
کتاب نقش ترکان و مغولان در قلمرو فرهنگ ایران را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این اثر به علاقهمندان به تاریخ ایران پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب نقش ترکان و مغولان در قلمرو فرهنگ ایران
«به علت وابسته بودن شرق و غرب به تجارت جهانی، شرایط جغرافیایی موجب اهمیت سیاسی کوچنشینان صحرا میشد؛ چنانکه با گرفتن خراج، امنیت کاروانها را برای عبور از صحرا در مقابل غارتگران تأمین میکردند؛ که یک نوع درآمد برای اهالی صحرا بود. البته اساس اقتصاد کوچنشینان را گله تشکیل میداد. در مواقع خشکسالی و تلف شدن گوسفندان، به وضع بدی دچار میشدند؛ بهطوری که بیشتر حملات اقوام صحرا بهخصوص ترکان و مغولان به سوی چین، در مواقع خشکسالی و یا ضعف کانونهای ثروت بوده است. از طرفی گسترش تمدن به کانونهای زیست صحرانشینان، زمینۀ تشکّل و حرکت آنها را فراهم میآورد. آنها پس از حمله به کانونهای متمدن، تصاحب ثروت و تقسیم مراتع میتوانستند در مقابل همدیگر قرار بگیرند. هستی این اتحاد به میزان غارت و چپاول بستگی داشت. تشکلها میتوانستند مقاصد سیاسی را نیز دنبال کنند که خود مقاصد سیاسی تعقیب کنندۀ مقاصد اقتصادی بود.
در رأس نظام اجتماعی ترکان، رئیس قبیله قرار داشت که وظیفهاش رسیدگی به مشکلات، ارتباط با قبایل، پیدا کردن اقامتگاه، راهنمایی در حملات و غارتها و شکار بوده است. برابری در قبیله حکم میکرد که رئیس قبیله نیز در مجالس قبیله نظر خود را بیان کند. افتخار رئیس قبیله براساس اصل و نسب نبوده، بلکه تنها مسئلۀ مدیریت و ادارۀ ثروت قبیله مطرح بود. حملات کوچنشینان به کانونهای متمدن، تا قرن شانزدهم میلادی به صورت بیوقفه ادامه داشت، ولی پس از به وجود آمدن سلاحهای آتشین و برتری نظامی شهرنشینان، نقش صحرانشینان در تاریخ کمرنگ شد و ارتباط آنها را با یکجانشینان بیشتر کرد. تنها عامل برتری صحرا، نظامی بود و در سایر موارد صحرانشین نسبت به زندگی شهری غبطه میخورد و در آرزوی استفاده از نعمتهای شهری بوده است. این حملات آنها گاهی با فتوحات همراه بوده و گاهی با وارد شدن به کانونهای متمدن، از امکانات آنها استفاده میکردند. بیشتر امپراتوریهای صحرا عمر زیادی نداشتند.»
حجم
۴۱۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۷۸ صفحه
حجم
۴۱۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۷۸ صفحه