کتاب مرا به خانه ام ببر
معرفی کتاب مرا به خانه ام ببر
کتاب مرا به خانه ام ببر نوشتهٔ شادی داودی است. انتشارات پایتخت این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر، از زبان مردی روایت میشود که از همسر خویش جدا میشود؛ از زنی که از او متنفر است.
درباره کتاب مرا به خانه ام ببر
کتاب مرا به خانه ام ببر از زمانی که راوی از یک دفتر ثبت بیرون میآید آغاز میشود و درحالیکه چند سال از روایت آغازین گذشته و اکنون راوی احساس خوشبختی میکند، به پایان میرسد.
این رمان، دربارهٔ مردی جوان به نام «سیاوش» است که صاحب ثروتی عظیم است. او بهخاطر خیانت همسرش پس از ۱۰ سال زندگی مشترک از او جدا میشود. سیاوش اکنون با پسرش «امید» و مادر پیر و بیمارش که به مراقبت نیاز دارد، زندگی میکند.
این مرد جوان، راوی داستان، دوستی صمیمی به نام «مسعود» هم دارد و علاوه بر آگهی در روزنامه از او خواسته تا یک پرستار را برای مراقبت از مادرش و نظافت خانه به او معرفی کند.
این میشود که پایِ «سهیلا گمانی»، دختری ۲۴ساله که در جنوب شرقی تهران زندگی میکند، بهسفارش مسعود، به خانهٔ سیاوش باز میشود.
این، خود، آغاز ماجرایی دیگر به قلم شادی داودی است.
خواندن کتاب مرا به خانه ام ببر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
بخشهایی از کتاب مرا به خانه ام ببر
«از دفتر ثبت که بیرون آمدم حس میکردم تمام وجودم را عصبانیت پر کرده؛ هنوز از او متنفر بودم. وقتی فکر میکردم که چه قدر این سالها زندگیام را در کنار او به تباهی گذراندهام از خودم، از زندگیام، از دنیا بیزار میشدم. صدای کفشهای پاشنهبلندش که پشت سر من از پلهها پایین میآمد باعث میشد حس کنم روی مغزم قدم میزند. با اینکه همین چند دقیقه پیش حکم طلاق در محضر رویت شده و صیغهی طلاق هم جاری شده بود و دیگر هیچ تعلقی نسبت به او نداشتم اما حس نفرت و عصبانیت از تمام وجودم فریاد میزد. دلم میخواست هرچه زودتر این پلههای لعنتی تمام میشد تا دیگر حتی صدای آن کفشهای پاشنهبلندش را هم تا آخر عمر نمیشنیدم.
وقتی از در ساختمان قدم بیرون گذاشتم، روشنایی محیط بیرون مثل تیغی بود که به چشمم وارد میشد. دیگر حتی نمیخواستم برای یک ثانیه هم شده ریختش را ببینم برای همین با عجله به سمت ماشینم رفتم و در همان حال سعی داشتم گره کراواتم را هم شل کنم. « آخ که چهقدر احساس خفگی میکردم! »»
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۷۷ صفحه
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۷۷ صفحه
نظرات کاربران
افتضاح در یک کلمه