دانلود و خرید کتاب جبر استیفانی گالوا شیدا محبی
تصویر جلد کتاب جبر استیفانی گالوا

کتاب جبر استیفانی گالوا

نویسنده:شیدا محبی
ویراستار:عاطفه خزلی
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب جبر استیفانی گالوا

کتاب جبر استیفانی گالوا اثر شیدا محبی‌نیا است. این کتاب را نشر پایتخت منتشر کرده است.

درباره کتاب جبر استیفانی گالوا

داستان درباره مردی است که در بیمارستان روی یک تخت خوابیده است و با هر خواب به دنیای دیگر و عجیبی می‌رود. دنیایی که در آن دانته و پاپ و گالیله را می‌بیند. دنیایی شبیه به بهشت. ما با مرد به خواب و واقعیت می‌رویم و زندگی‌اش را نگاه می‌کنیم. 

خواندن کتاب جبر استیفانی گالوا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

علاقه‌مندان به داستان‌های ایرانی می‌توانند از خواندن این کتاب لذت ببرند.

بخشی از کتاب جبر استیفانی گالوا

«مشکل اینجاست که ما تعریف‌های متفاوتی از بهشت داریم. هر چه بیشتر حرف می‌زنیم، کم‌تر متقاعد می‌شویم. ملحفه روی سرم می‌کشم و خودم را به خواب می‌زنم. از این که خودم را به خواب زده‌ام، می‌ترسم. یاد روزهایی می‌افتم که خودم را عمداً به حماقت می‌زدم. ملحفه را کنار می‌زنم و زل می‌زنم به دانته. با صدای بلند فریاد می‌زند و می‌خواهد که حداقل قبول کنم، بهشت از نسبیت پیروی می‌کند. سرم را به نشانه تأیید بالا و پایین می‌کنم و حق را به دانته می‌دهم. از این که حق را بدون منطق به او داده‌ام عصبانی می‌شود و محکومم می‌کند به طبقه چهارم برزخ. طبقه تنبل‌هایی که حوصله فکرکردن نداشته‌اند. البته این تصور من است. دانته معتقد است که ما تصوری نسبی داریم. من به معتقد بودن دانته فکر می‌کنم. به این که اعتقاد می‌تواند نسبی باشد یا نه. صدایم را بالا می‌برم و نعره می‌زنم، شاید دانته دست از سرم بردارد. پرستار درحالی‌که با یک‌دست دکمه‌های روپوشش را می‌بندد و با دست دیگر گوشی موبایل را روی گوشش گرفته است، وارد اتاق می‌شود. ورود با شکوهی نیست، اما سعی می‌کنم که بهترین برداشت را از این ورود داشته باشم. چند کلمه با گوشی حرف می‌زند و چشمانش را گرد می‌کند. من قسم می‌خورم که کاری نکرده‌ام. اما او باور نمی‌کند. - صدا از همین‌جا بود. خودم شنیدم نهایت تلاشم را می‌کنم که متقاعدش کنم، اما زرنگ‌تر از این حرف‌هاست. فهمیده است که صدا از میز من بود. بالای سرم ایستاده و طوری نگاهم می‌کند که خجالت بکشم. ولی کور خوانده است. من بابت این مسائل ساده و سطحی خجالت نمی‌کشم. کتاب و دفترم را جمع می‌کنم و از کلاس بیرون می‌روم. این جا گرم است اما داخل کلاس پاییز بود. من پاییز را ترجیح می‌دهم. وارد کلاس که می‌شوم. دانته و پرستار با هم بگومگو می‌کنند. پرستار بی‌خیال دانته می‌شود و از اتاق بیرون می‌رود. دانته زیر لب می‌گوید: «این زنی که حوری نیست، اهل خشمه. باید بفرستمش طبقه سوم برزخ تا حالیش بشه با کی طرفه.» من می‌گویم: «مگه با کی طرفه؟»»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۷۷۹٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۸۱ صفحه

حجم

۷۷۹٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۸۱ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان