کتاب اصول کاربردی آموزش مهارت های زندگی
معرفی کتاب اصول کاربردی آموزش مهارت های زندگی
کتاب اصول کاربردی آموزش مهارت های زندگی نوشتهٔ اعظم فاضلی (کارشناس ارشد روانشناسی بالینی، مشاور و معلم) است. انتشارات ارجمند این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر والدین و معلمان را راهنمایی میکند. کتاب حاضر چاپ دوم این اثر است.
درباره کتاب اصول کاربردی آموزش مهارت های زندگی
کتاب اصول کاربردی آموزش مهارت های زندگی برای یادگیری مهارتهای زندگی تدوین شده است و والدین و مربیان تربیتی میتوانند با مطالعۀ آن هر یک از مهارتها را به کودکان و دانشآموزانشان آموزش دهند. در برخی از فصلها فعالیتهایی گنجانده شده که با اجرای آن میتوان مهارتها را بهنحو مؤثرتری به کودکان آموزش داد.
آموزش مهارتهای زندگی را باید از همان سنین کودکی یعنی از سالهای آخر مهدکودک و شروع دبستان آغاز کرد تا کودکان بتوانند از آنها بهصورت ابزار پیشگیری در همۀ آسیبهای اجتماعی استفاده کنند؛ در واقع هدف نهایی مهارتهای زندگی این است که افراد بتوانند با کفایت و مسئولیت زندگی خود را پذیرفته و شایستگی خود را به منصۀ ظهور برسانند. بنابراین میتوان گفت مجموعهٔ مهارتهای زندگی هم هدف پیشگیرانه دارد و هم مشکلات را کنترل و مدیریت میکند.
کتاب اصول کاربردی آموزش مهارت های زندگی نوشتهٔ اعظم فاضلی در ۱۳ فصل نوشته شده است.
خواندن کتاب اصول کاربردی آموزش مهارت های زندگی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به افرادی که وظیفهٔ تربیت کودکان را بر عهده دارند پیشنهاد میکنیم.
بخشهایی از کتاب اصول کاربردی آموزش مهارت های زندگی
«تفکر سیال یا واگرا یعنی ارائهٔ راهحلهای جدید در مسئله. در تفکر سیال خلاقیت مطرح است. فردی که دارای تفکر سیال است سعی میکند عناصر و اجزای نامربوط را به هم متصل کند. در تفکر سیال جواب قطعی وجود ندارد و تعداد زیادی جواب وجود دارد که از نظر منطقی ممکن است هر کدام از آنها بهگونهای درست باشد. هرچه تفکری انعطافپذیرتر، اصیلتر و سیالتر باشد، واگرایی آن بیشتر و درنتیجه این نوع تفکر خلاقتر است. آزمونهای متفاوتی برای اندازهگیری ابعاد مختلف تفکر خلاق وجود دارد.
بهطور مثال برای اندازهگیری انعطافپذیری تفکر کلمهای مثل «آجر» به کودک گفته میشود و او باید در مدت ۸ دقیقه تمام موارد استفادهٔ آجر را بیان کند. کودکی که انعطافپذیری و واگرایی کمی دارد به طور معمول اینگونه پاسخ میدهد: برای ساختن خانه ـ ساختن طویله ـ ساختن مدرسه ـ ساختن دودکش ـ ساختن اجاق و… . همهٔ این پاسخها به طبقهٔ واحدی از استفاده از آجر یعنی ساختن، مربوط میشود. اما کودکی که تفکر واگرا دارد پاسخهایش متفاوت است. او معمولاً میگوید برای گذاشتن جلوی در ـ پرتاب کردن به یک شخص ـ درست کردن قفسهٔ کتاب ـ کوبیدن به میخ ـ درستکردن دروازههای فوتبال و….
مثال دیگر اینکه داستانی مثل داستان زیر را برای کودک میخوانیم تا عنوانی برای آن انتخاب کند.
«داستان درمورد گیر افتادن پسری بهدست آدمخوارها است. در این داستان شاهزاده خانم قبیلهٔ آدمخوارها، به پسرک میگوید که باید در کنار آنها بماند و بردهٔ او شود تا پس از چند سال او را آزاد کند. پسرک دو راه بیشتر ندارد یا باید بماند و غلامی کند و یا بمیرد. او از ماندن امتناع میکند و زنده زنده پخته میشود.»
پاسخهای کودکانی که تفکر واگرا ندارند اینطور است: شکست شاهزاده خانم ـ خورده شدن بهوسیله وحشیها ـ شاهزاده خانم و پسرک. اما کودکان با تفکر واگرا معمولاً اینگونه پاسخ میدهند: داستان دیگ ـ شام خوشمزه ـ مرگ بهتر از بردگی ـ جایزهٔ داغ برای آزادی ـ رهایی به قمیت مرگ.
در آزمونهای سنجش سیالی، سرعت و تعداد پاسخهای داده شده ملاک سیالی فکر هستند که تعدد پاسخها در اکثر مواقع باعث افزایش احتمال واگرا بودن تفکر میشود.
در زیر سؤالاتی با هدف تمرین و تقویت تفکر واگرا مطرح میشود. باتوجه به پاسخهای داده شده و مدت زمان صرف شده میتوانید میزان واگرا بودن تفکر کودکان را بررسی کنید.»
حجم
۱۱۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
حجم
۱۱۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه