دانلود و خرید کتاب اسپرسو (جلد اول) هما پوراصفهانی
تصویر جلد کتاب اسپرسو (جلد اول)

کتاب اسپرسو (جلد اول)

انتشارات:انتشارات سخن
امتیاز:
۳.۳از ۷۶ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب اسپرسو (جلد اول)

کتاب اسپرسو (جلد اول) نوشتهٔ هما پوراصفهانی در نشر سخن چاپ شده است. پیش از خواندن این اثر، لازم است کتاب‌های قرار نبود، ذهن خالی، سیگار شکلاتی و شکلات تلخ مطالعه شود.

درباره کتاب اسپرسو (جلد اول)

اسپرسو نام مأموریتی سرّی است. سه سرگرد قبلی پرونده به شکل عجیبی ناپدید می‌شوند و به جای تمام آن‌ها فقط دو شاخه ارکیده بر جای می‌ماند. سرگرد فرزام عظیمی نیا مسئول این پرونده مخوف می‌شود. سرگرد شهراد شاهد، سرگرد اردلان فانی، سرگرد روحان کاویان به این پرونده می‌پیوندند و دکتر آرتان تهرانی نیز به‌عنوان مشاور و روان‌شناس به گروه ملحق می‌شود. در ادامه شخصیت جدیدی با نام هارمونی به داستان اضافه می‌شود. باید دید درنهایت پیروز این میدان چه کسی است.

کتاب اسپرسو (جلد اول) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به رمان‌های جنایی ایرانی پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب اسپرسو (جلد اول)

«خسته و کوفته از کلاس برگشت و همین که داخل خانه شد مشغول درآوردن لباس‌هایش شد. دلش یک دوش آب گرم دلچسب می‌خواست. گاهی حس می‌کرد به طور کل از دنیا و آدمیانش دور شده. خسته بود از هر اتفاقی که اطرافش می‌افتاد. دلش می‌خواست غاری پیدا کند و برای مدتی طولانی درون آن بخزد و بیرون هم نیاید. دلش خیلی تنگ بود! برای خیلی‌هایی که دیگر نبودند. دیگر آن‌ها را نداشت. بعضی بودند و می‌خواستند نباشند و بعضی نبودند و می‌خواستند باشند. صدای هوهوی باد که پشت پنجره می‌پیچید بیشتر کلافه‌اش می‌کرد. خواست راه بیفتد سمت حمام که چشمش به چراغ چشمک‌زن تلفن افتاد. دکمه پیغام ضبط شده تلفن را زد و راهی آشپزخانه کوچک و مختصرش شد. همین‌طور که دستش را دراز کرده بود تا در یخچال را باز کند و بطری نوشیدنی‌اش را بردارد، با شنیدن صدای درمانده او در جا خشکش زد:

ــ سلام. زیاد وقت ندارم. مختصر می‌گم. برات یه ایمیل فرستادم. همین الان. می‌دونم دیر به دیر ایمیل چک می‌کنی. فقط بجنب! به کمکت نیاز دارم.

و بعد از آن بوق ممتد! دستش روی در یخچال خشک شد. بعد از سال‌ها از او فقط همین نصیبش شده بود؟ یعنی چه اتفاقی برایش افتاده بود؟ چه اتفاق مهمی که به یاد او افتاده بود؟ باز کجای زندگی‌اش گند زده بود؟ بی‌خیال خوردن آب، درحالی‌که کلاه از روی سرش برمی‌داشت، راهی تک کاناپه وسط نشیمن کوچک خانه شد. لپ‌تاپش بی‌قید روی میز رها شده بود. کلاهش را پرت کرد گوشهٔ کاناپه و نشست. لپ‌تاپ را برداشت، روی پایش آن را باز کرد و به سرعت وارد صفحه ایمیلش شد. قلبش تند تند می‌زد و می‌دانست این اصلاً خوب نیست. بی‌تردید صفحه ایمیل‌هایش را گشود و با دیدن ایمیل او بی‌تاب بازش کرد. چندین‌بار ایمیل را از اول تا آخر خواند. چیز زیادی دستگیرش نشد. پوزخند روی لبش نشست و زیر لب غرید:

ــ همیشه همین‌طور بوده و هست...

او فقط درخواست کمک کرده بود. همین! توضیحاتی هم که داده بود این‌قدر مبهم بود که او چیزی از آن‌ها سر درنمی‌آورد. از جا برخاست. باید به کمک او می‌شتافت. مطمئن بود اگر قضیه حیاتی نبود او به سراغش نمی‌آمد. نفسش را فوت کرد و راهی حمام شد. کارهای زیادی برای انجام دادن داشت.»

کاربر 1168638
۱۴۰۱/۰۹/۲۰

واقعا درک نمیکنم خانم پور اصفهانیو،انگار توی سن ۱۵ سالگی گیر کردن و توی اون سن دارن رمان مینویسن. یه بار با نوشتن رمان قرار نبود و شخصیت ارتان و ترسا معروف شدن ،دیگه دست از سر این شخصیت ور نمیدارن

- بیشتر
امین
۱۴۰۱/۰۶/۰۱

ضعیف

zazal
۱۴۰۱/۰۹/۲۴

درسته کتابای این نویسنده دور از واقعیته اما من به شخصه کتاب هایی منو از دنیای واقعی دور میکنن و داستان تخیلی دارن بشدت دوست دارم از اینکه ذهنم تو ی عالمه دیگه پرسه بزنه لذت میبرم و اینکه شخصیت

- بیشتر
ماهی
۱۴۰۱/۰۷/۰۳

دیگه خیلی شبیه خاله بازی بود . من تمام رمان های هما رو خوندم . بنظرم این کارش خیلی ضعیف بود . تکرار و چیکدای از رمان‌های دیگه ش بود یه قسمت های از رمان بنظرم تکراری بود و شبیه به کارای

- بیشتر
نرگس
۱۴۰۱/۰۳/۳۰

مثل کتابهای دیگه ایشون عالی ومن دوست دارم

Qazale
۱۴۰۱/۰۴/۲۷

واقعا شما رو میکشونه توو دنیای پر کشش داستان...✨

bahar
۱۴۰۱/۰۴/۱۹

سلام این کتاب درون طاقچه بی نهایت هستش؟

نیلوفر،یه دخترکتابخون وعشق کتاب
۱۴۰۳/۰۱/۲۸

خیلی جذاب بود

zsh
۱۴۰۲/۰۴/۲۰

افتضاح و وقت گیر. متاسفم

کاربر 6651478
۱۴۰۳/۰۶/۰۳

عالی🌹🌹

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۵۴٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۶۴۰ صفحه

حجم

۳۵۴٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۶۴۰ صفحه

قیمت:
۱۲۰,۰۰۰
۳۶,۰۰۰
۷۰%
تومان