کتاب نامه و گفتاری با تحصیل کردگان دلسوز
معرفی کتاب نامه و گفتاری با تحصیل کردگان دلسوز
کتاب الکترونیکی «نامه و گفتاری با تحصیل کردگان دلسوز» نوشتهٔ محسن قرائتی در انتشارات حکمت و عرفان چاپ شده است.
درباره کتاب نامه و گفتاری با تحصیل کردگان دلسوز
در این کتاب تحصیلکردگان به برپایی جلساتی برای نسل جدید تشویق میشوند که فواید زیر را به همراه دارد:
۱. ایجاد رابطهای علمی ـ دینی، فکری میان نسل نو و یک دانشمند، آن هم رابطهای دوستانه و عاطفی، بدون حقالتدریس برای استاد و نمره و مدرک برای شاگردان. ۲. پر کردن ایام فراغت با بهترین خوراک علمی. ۳. نجات جوانان و نوجوانانی که آسیبپذیر و در معرض دام شکارچیان انحراف، اعتیاد، هرزگی و بیتفاوتی قرار دارند. ۴. پاسخ صحیح به سؤالات و شبهات آنان. ۵. رشد آنان از طریق تشویق این عزیزان به عرضه کردن طرحها، ابتکارات، مقالات و راهحلها. ۶. بهکار گرفتن نیروهای خلاق در راستای اهدافی که خداوند ما را برای آن آفریده است. ۷. ایجاد رابطه میان نسل نو با سایر بزرگان. ۸. گوش دادن به دردها و خواستههای آنان. ۹. کمک گرفتن از آنان برای هر کاری که خدا پسندانه و ضروری باشد. ۱۰. روشن ساختن گوشهای از اسرار احکام، تجمعات، سیره علما و دانشمندان و زندگی کسانی که نقش الگویی دارند برای آنها. ۱۱. آموزشهای ضروری و نجاتبخش. ۱۲. ایجاد امکانات و زمینهسازی سفرهای مفید. ۱۳. نقل خاطرات حقیقی، شیرین و سازنده. ۱۴. سرکشی بهمراکز رشددهنده. ۱۵. شرکت در نماز جمعه و جماعت. ۱۶. آشنایی با زندگی ساده، تفریح سالم، دوستان خوب، بهرهگیری بهتر و بیشتر از عمر و جلوگیری از هدر دادنها و….
کتاب نامه و گفتاری با تحصیل کردگان دلسوز را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به مطالعهٔ کتابهایی با محوریت ترویج دین پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب نامه و گفتاری با تحصیل کردگان دلسوز
«خوب! اگر ما کار را با نام خدا شروع کنیم:
اولاً وقتی کار را برای خدا شروع کردیم، خدا اثر میگذارد؛ حرف مخلص به دلها نینشیند. مخلص عقدهای نمیشود. کسی گوش داد یا نداد، عصبانی نمیشود. میگوید: "من برای خدا گفتم، حالا گوش دادند الحمد لله، گوش ندادند که هیچ."
نشانهٔ آدم مخلص این است که:
مثلاً اگر شما دیدید بچههای فامیل، بچههای همسایه، در معرض خطر هستند، لازم نیست خود شما رهبری کنید. یک استاد دانشگاه، یک عالم، یک دانشمند، یک دوست را میبینید و میگویید این بچهها آسیبپذیرند، بیا با اینها طرح دوستی بریز و .... تو جلو برو، من کمکت میکنم. لازم نیست من محور باشم، تو محور باش. آدم مخلص نمیخواهد خودش محور باشد. میخواهد حق پیروز بشود؛ ولو با زبان دیگری.
خدا رحمت کند آیت الله شهید سعیدی را! روی منبر بود، یکی از علما وارد شد، فرمود: "مردم! به جدم قسم! این آقائی که وارد شد سوادش از من بیشتر است." از منبر پایین آمد و منبر را به وی داد. آدم مخلص هرگز نمیخواهد خودش محور باشد.
خودمان را نبینیم، فقط خدا را ببینیم، و نسل عزیز را. ببنیم چه کاری میتوانیم بکنیم، که این عزیزان را دریابیم. و البته نباید توقع داشته باشیم که همه، تسلیم ما شوند. آیات زیادی در قرآن داریم که به پیامبر میگوید: تو بگو. –وَإِن تَوَلَّو-. یعنی ممکن است عدهای گوش ندهند. فکر نکن آنهایی هم که گوش نمیدهند، بد هستند، بعداً گوش میدهند. یعنی اگر شاخه را تکان دادی و دیدی بعضی از توتها نمیریزند، نگو اینها توت حرامزاده اند. نه! جمعهٔ بعد میرسند. همهٔ توتهای یک درخت، جمعهٔ اول نمیرسند. یک چوب سفت با اولین ضربهٔ تبر نمیشکند، ممکن است ضربهٔ نهم تبر را که زدی بشکند.»
حجم
۴۳٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۸۷ صفحه
حجم
۴۳٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۸۷ صفحه
نظرات کاربران
کتابی کوتاه. اما کاربردی و با یک دغدغه و حرف مهم! و در عین حال با چاشنی مخصوص روایتهای شیرین حاج آقا قرائتی