کتاب چگونه برای ادامه زندگی مشترکمان تصمیم بگیریم؟
معرفی کتاب چگونه برای ادامه زندگی مشترکمان تصمیم بگیریم؟
کتاب چگونه برای ادامه زندگی مشترکمان تصمیم بگیریم؟ نوشتهٔ آلن دو باتن و ترجمهٔ معصومه عباسیان است و انتشارات کتابسرای نیک آن را منتشر کرده است. این کتاب به خوانندگان شیوههایی را ارائه میدهد که انتخاب کنند در زندگی مشترکشان بمانند یا نه.
درباره کتاب چگونه برای ادامه زندگی مشترکمان تصمیم بگیریم؟
شاید شما هم از آن زوجهایی باشید که در زندگی مشترکتان مشکلات زیادی دارید؛ اما نمیدانید باید مشکلات را حل کنید و ادامه دهید یا اینکه به زندگی مشترکتان خاتمه دهید؟ انتخاب هر کدام از این راهها مسئولیت سنگینی بر دوش شما میگذارد و عواقبی هم دارد.
ممکن است یک روز با دیدن نکات مثبت همسرتان تصمیم بگیرید در این زندگی بمانید و فردا با دعوایی که بینتان پیش میآید، قید این رابطه را بزنید. اما واقعاً در این وضعیت باید چه کرد؟ آلن دو باتن سعی کرده است در این کتاب شرحی از این وضعیت ارائه داده و سپس توضیح دهد که چگونه میتوان این مشکل یا مسئله را حل کرد.
برخی مواقع، بهخاطر ناامیدی ناشی از عدم قطعیتِ رنجآور دربارهٔ اینکه آیا بهتر است در زندگی مشترک بمانیم یا آن را تمام کنیم، احتمالاً کنجکاوانه در آن زندگی میمانیم و به این شکل، شرایط حتی بدتر از چیزی که بود میشود. اگر همسر ما آشکارا کاری هولناک انجام داده بود، اگر به طرز مصیبتباری ناخوشایند بود و نمیتوانستیم بیش از یک دقیقه در حضور او تاب بیاوریم، مخلص کلام، اگر ما و ایشان متقابلاً یکدیگر را تحقیر میکردیم، دستکم برایمان روشن میشد که در ادامه چه باید بکنیم.
اما وضعیت ما معمولاً با مجموعهای از حقایق عجیب پیچیده میشود: بعضی مواقع شریک زندگیمان را دوست داریم، با هم میخندیم، برای یکدیگر احترام قائلیم، او شب گذشته به نظرمان بسیار جذاب رسیده، فکر میکنیم در مصاحبت فوقالعاده است و به نود و نه درصد افرادی که هر روز از مسیر ما عبور میکنند برتری دارد. کلافهکننده اینکه هرچه تلاش کنیم، نمیتوانیم از او متنفر باشیم.
در دورهٔ تعلیق میان دوگانهٔ ماندن یا رفتن کاملاً تنهایید. جامعه برای افرادی که رها شدهاند صبر و حوصلهٔ زیادی دارد و تمایل شدیدی به کسانی دارد که درگیر روابط جدی هستند، اما این حالت سردرگمی و دوگانگی ممکن است یکباره احساسی ناخوشایند و خستهکننده ایجاد کند. در مواجهه با بیشتر مردم، صرفاً مجبوریم جبههٔ شجاعانهای داشته باشیم و سکوت کنیم. آنها اصلاً نمیدانند که ما چقدر نشخوار فکری میکنیم و چه رنجی تحمل میکنیم. وقتی از شریک زندگیمان تعریف میکنند، لبخند بیجانی میزنیم و میگوییم که چقدر در آن لحظه با هم خوشحال هستیم
کتاب چگونه برای ادامه زندگی مشترکمان تصمیم بگیریم؟ تلاشی است برای کمک به ما برای غلبه بر این لختی. ما برای انجام کاری که مدتهای مدیدی در فکرش بودیم احتمالاً در جستوجوی مجوزی هستیم و امیدواریم که این کتاب به کار ما مشروعیت ببخشد. اما همچنین ممکن است در مواردی ایدهٔ ترککردنْ آشکارا ترسیم بشود، با آن مخالفت بشود و میل تازهای برای امید و توافق به وجود بیاید. بهترین راه برای اینکه طبع خودمان را کشف کنیم این است که ببینیم با چه بخشی از مطالب کتاب موافقیم و کدام مطالب خودبهخود فریاد اعتراضمان را برمیانگیزاند.
پس از مطالعهٔ این کتاب، شاید تصمیم بگیریم که میخواهیم بمانیم. یا شاید بفهمیم که باید در روزهای آتی گفتوگویی برای پایاندادن به مسائل داشته باشیم. حاصل این مطالعه به هر سمتی که برود، میتوانیم فارغ از هر چیز دیگر امید داشته باشیم که ماجرا حلوفصل بشود. نمیتوانیم به این دوگانگی نامحدود ادامه بدهیم؛ لازم است که یا دوباره به عشق متعهد بشویم یا با مهربانی از آن دل بکنیم. در بهترین حالت، چنانچه بمانیم دلایل قطعی برای انجام این کار داریم و اگر برویم با حداقل تردید و حسرت میرویم.
چگونه برای ادامه زندگی مشترکمان تصمیم بگیریم؟ ابزاری است که آیندهٔ روشنتر و کمتر در تعلیقی را به ما نوید میدهد که مستحقش هستیم.
فصلهای این کتاب از این قرار هستند:
۱: آیا مجازیم از همسرمان بخواهیم که تغییر کند؟
۲: آیا ما واقعاً اینقدر متفاوت هستیم؟
۳: آیا آدمها میتوانند تغییر کنند؟
۴: آیا ارزش دارد بهخاطر رابطهٔ زناشویی از هم جدا بشویم؟
۵: راجع به بچهها چطور؟
۶: آیا همهچیز را آزمودهایم؟
۷: اگر در نهایت تنها بمانم چه؟
۸: اگر همان اشتباهات را تکرار کنم چه؟
۹: آیا میتوانم در عمل با جدایی کنار بیایم؟
۱۰: چه کسی آن دیگری را طرد میکند؟
۱۱: چرا همچنان احساس میکنم گیر افتادهام؟
۱۲: چرا اینقدر گیجکننده است؟
۱۳: چیزی به من بگو تا کمتر از طلاق بترسم
۱۴: آیا باید به تراژدی ختم بشود؟
۱۵: اما من او را وحشتناک نمیدانم
۱۶: آیا اجازه دارم چنین کاری انجام بدهم؟
۱۷: آیا انتظارات من خیلی زیاد است؟
۱۸: چگونه به او بگویم؟
۱۹: چطور حالا او به نظر اینقدر دوستداشتنی میرسد؟
۲۰: چرا اینقدر حسرت گذشته را میخورم؟
۲۱: آیا سازش اشکالی ندارد؟
۲۲: چگونه بفهمم درهای زندگی مشترک بسته شده است؟
۲۳: آیا دارم اشتباه وحشتناکی میکنم؟
خواندن کتاب چگونه برای ادامه زندگی مشترکمان تصمیم بگیریم؟ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به تمام زوجها پیشنهاد میکنیم؛ این کتاب بهویژه برای کسانی که قصد جداشدن دارند مناسب است.
درباره آلن دو باتن
آلن دو باتن، نویسنده، فیلسوف و مجری تلویزیونِ ساکن بریتانیاست و دغدغهاش نوشتن دربارهٔ زندگی روزمره به شیوهای فلسفی است. او در تمام نوشتههایش میکوشد فلسفه را وارد زندگی عادی انسان کند.
آلن دو باتن نویسندهٔ فلسفی در سال ۱۹۶۹ در شهر زوریخ سوئیس به دنیا آمده است. او اکنون در لندن زندگی میکند و مشغول مدیریت در مؤسسه خود یعنی مدرسهٔ زندگی است. این نویسنده اکنون بهعنوان نویسندهٔ فلسفهٔ روزانه شناخته میشود. او دربارهٔ موضوعاتی مینویسد که هرروزه همهٔ انسانها با آن دستوپنجه نرم میکنند. موضوعاتی مانند عشق، سفر، هنر، معماری و ادبیات. کتابهای آلن دو باتن تاکنون به بیشتر از سی زبان دنیا ازجمله فارسی ترجمه شدهاند.
دو باتن دورهٔ دکتری فلسفه را در دانشگاهِ هاروارد آغاز کرد؛ ولی برای نوشتن کتب فلسفی به زبان ساده، آن را نیمهکاره رها کرد. مهمترین کتابهای آلن دو باتن، تسلیبخشیهای فلسفه و هنر سیروسفر نام دارند.
اولین کتاب آلن دو باتن به نام جستارهایی در باب عشق، در سال ۱۹۹۳ زمانی که او ۲۴ سال داشت، منتشر شد. کتابی که خیلی زود در لیست کتابهای پرفروش قرار گرفت و بیش از دو میلیون نسخه از آن به فروش رفت.
آلن دو باتن مؤسس مدرسهای به نام مدرسهٔ زندگی است. او با این باور که فرزندان ما در مدرسه راه و روش زندگیکردن را نمیآموزند مدرسهٔ زندگی را تأسیس کرد. دو باتن معتقد است این فقدان دانش باعث میشود کودکان در زندگی بالغانهشان با مشکلات زیادی مواجه شوند.
موضوعاتی که در مدرسه زندگی تدریس میشوند متنوعاند. اما همهٔ این آموزشها در راستای افزایش خودشناسی هستند. زیرا گردانندگان این مدرسه معتقدند تنها با خودشناسی است که میتوانیم زندگی برتر و رضایتبخشتری داشته باشیم. مجموعهٔ آموزشهای این مدرسه در شش دستهٔ کلی تقسیمبندی میشود. خودشناسی، ارتباطات (Relationships)، کار، آرامش، رفتارهای اجتماعی و فرهنگ و فراغت.
نویسندگان و فیلسوفان باتجربهای هم در این مؤسسه کار میکنند. نکتهٔ جالب این است که باتوجهبه تفاوتِ روشهای یادگیری، مدرسهٔ زندگی آلن دو باتن، آموزهها یا محصولاتش را به روشهای مختلفی، مانند کتاب، کارگاه، ویدئو، جلسه روانکاوی و... ارائه میکند.
آلن دو باتن تاکنون کتابهای بسیاری منتشر کرده است. از میان این آثار، کتابهای جستارهایی در باب عشق، تسلیبخشیهای فلسفه، هنر سیروسفر، اضطراب منزلت، دین برای خداناباوران، سیر عشق، هنر همچون درمان و تعدادی از کتابهای مدرسهٔ زندگی به فارسی ترجمه شدهاند و همهٔ آنها در فهرست پرفروشترین کتابهای بازار قرار گرفتهاند.
بخشی از کتاب چگونه برای ادامه زندگی مشترکمان تصمیم بگیریم؟
«اما من او را وحشتناک نمیدانم
یکی از دلایلی که ممکن است در مورد ماندن یا رفتن گیج بشویم این است که شریک زندگی خود را بهطور ویژهای وحشتناک نمیدانیم. قابل توجه است که ما از او متنفر نیستیم. عجیب است که بدمان نمیآید با او وقت بگذرانیم. به طرز عجیبی، ما هنوز او را به شیوههای گوناگون تحسین میکنیم.
سردرگمی ناشی از این دوگانگی، بهدلیل احترام و مهربانی مدام، همراه با این تصور که باید بهزودی او را ترک کنیم یکی از ایدههای عجیب و غریب، هرچند بسیار رایج، را در ذهن ما ایجاد میکند: اینکه تنها لحظهٔ مشروع برای ترککردن همسرمان زمانی است که دیگر نمیتوانیم او را تحمل کنیم؛ اینکه نفرت و احساس دلبههمخوردگی توجیهِ اصلی برای خروج از ازدواج است؛ اینکه دلیل ترککردن بیزاری است.
این ایده برای هر دو طرف غیرسودمند و بیرحمانه است. وقتی همسرمان ما را ترک میکند این داستان در تاریکترین روایتی که ممکن است ما دربارهٔ خودمان و ارزشمان داشته باشیم میگنجد. البته ما هدف بیزاری قرار گرفتهایم؛ یک نفر ما را نفرتانگیز دانسته است. تمام کلمات شیرینی که هنگام جدایی گفته میشوند هیچ معنایی ندارند. این جدایی فقط یک دلیل میتواند داشته باشد: کسی که ما را ترک میکند از ما منزجر است، چیز وحشتناکی در ما دیده است، ما را حشرهای موذی میداند و نمیتواند حضور ما را تحمل کند. اما تلخیِ داستان طلاق برای آنکه ترک میکند کمتر نیست. کنشگری او در این ماجرا باعث میشود که بهطور ویژهای سنگدل به نظر برسد. فقط یک فرد بسیار عصبانی یا بیتفاوت شریک زندگی خود را در چنین رویدادی قرار میدهد. این تصورات مخاطرهٔ طلاق را بهشدت در هر دو طرف افزایش میدهد.
اما همانطور که دیدیم دلایل کمتر وحشتناکی برای این وجود دارد که چرا آدمهای خوب و مهربان از هم جدا میشوند: زیرا ما برای پرورش شخصیتمان به آزادی نیاز داریم؛ چون به قدر کافی یاد گرفتهایم؛ زیرا احساس میکنیم داریم کسی را که دوست داریم خفه میکنیم یا در برخی اولویتهای اصلی با یکدیگر هماهنگ نیستیم. ترککردن و دوستداشتنِ توأمان کاملاً ممکن است.
ممکن است کسی که برای مدت بسیار طولانی از هر جهت درست رفتار میکرده است حالا اشتباه کند. اینکه ما هنوز نسبت به همسرمان احساس داریم نشانهٔ این نیست که باید با او بمانیم؛ همچنین این واقعیت که ما داریم او را ترک میکنیم شاهدی برای این نیست که باید از او متنفر باشیم. محبتْ احساسِ نابجایی به همسری که از او جدا شدهایم نیست. اگر مجبور میشدیم، میتوانستیم با خوشحالی تا آخر عمر با او بمانیم. اما نه اجباری به این کار داریم و نه موظفیم چنین کنیم. مسئولیت نهایی ما رشد و شکوفایی خودمان است. نباید از این متحیر باشیم که همسر خود را دوستداشتنی میدانیم. میتوانیم نسخهٔ جوانترمان را به خاطر انتخاب عاقلانهاش تحسین کنیم اما درعینحال به کسی که امروز هستیم و فردا باید باشیم احترام بگذاریم.»
حجم
۸۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
حجم
۸۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
نظرات کاربران
بازهم مثل همیشه این نویسنده با مغز من بازی کرد. باز هم منو به فکر فرو برد. کسانی که تجربه طلاق را دارن، شاید مثل من در میانه کتاب، چندباری اشک بریزن. البته کسانی که ازدواج موفق هم دارن باید
این کتاب بخاطر ترجمه ای که داره ممکنه اوایل اون کمی نامفهموم به نظر برسه ولی بسیاربسیار عالی و کاربردی هست.من واقعا سالهای سال توی دوراهی بودم و با خوندن این کتاب تونستم تصمیم قطعی بگیرم.پیشنهاد میکنم کسانی که مثل
با سلام و احترام، محتوای کتاب بسیار عالی و با درایت نگاشته شده است ولی متاسفانه ترجمه آن بینهایت ضعیف بود و باعث گردیده خواندن کتاب روان نباشد که از محتوای اصلی هم دور شود.
اگه نمیدونی توی رابطه بمونی یا نمونی بخونش
مثل سایر کتاب های زندگی مطالب کاربردی رو به صورت خلاصه توضیح داده.
بعد از خواندن این کتاب، خیلی بزرگتر شدم. دو باتن واقعا خودشناسی و آدم شناسی رو به درجه بسیار مطلوبی رسونده. با ظرافت و تیزبینی همه حس ها، احوالات، فکرها، احتمالات، رفتارها رو در تصمیم گیری برای موندن یا رفتن،
آلن دوباتن هر چی بنویسه و از هر چی حرف بزنه قطعا حرف آخر برا منه ..ولی این ترجمه لذت خوندن رو از من گرفت
کتاب مختص و مفیدی است متاسفانه ترجمه مناسبی ندارد مترجم دانش و آگاهی کافی درباره موضوع نداشته و صرفا تلاش کرده مایه ازای پارسی برای کلمات پیدا کند و بسیاری از بخش های مهم کتاب از این بابت بسیار گنگ و نامفهوم
محتوی کتاب عالی بود ولی ترجمه خوب نبود.وظیفه مترجم فقط ترجمه جملات نیست انتقال جمله و مفهوم به زبان قابل فهم مقصد خیلی مهمتره.بعضی جملات رو چندبار باید بخونی تا بفهمی چی شد!
ممنونم از طاقچه و کسانی که پیشنهاد دادن این کتاب رو مطالعه کنم من در آستانه جدایی این کتاب رو خوندم و تصمیم های مهمی برای زندگی مشترکم گرفتم. تصمیم هایی که اضطراب و فشار روانی اجازه نمیداد درست بهشون فکر