کتاب پرتره ها و اشخاص
معرفی کتاب پرتره ها و اشخاص
کتاب پرتره ها و اشخاص؛ یک تحقیق فلسفی نوشتهٔ سینتیا فریلند و ترجمهٔ حسین عظیمی است و نشر چشمه آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب پرتره ها و اشخاص
سینتیا فریلند فیلسوفِ هنر است و در زمینهٔ زیباشناسی، فلسفهٔ باستان، فلسفهٔ فیلم و نظریهٔ فمینیستی مینویسد. پرترهها و اشخاص را یکی از مهمترین کتابهایش میدانند که به قول خودش تلاشی است برای پُر کردن جای خالی تأمل فلسفی در ماهیت شخص انسان و توانایی هنر در به دست آوردن و بازنماییاش. و دلیلش همین است که به زعم فریلند، فیلسوفان در طول تاریخ پرتره را جدی نگرفتهاند، یا درستتر اینکه جدی نگرفتهاند. هرچند به قول او پرتره یکی از عامترین و کهنترین اَشکال هنری است و پرتره نمایانگر تلاشهای جدیِ شماری از بهترین هنرمندان جهان در مطالعهٔ مردم (مطالعهٔ دیگران و یا خود هنرمندان) است. همینها او را به نتیجهٔ دیگری هم رسانده؛ اینکه در پرتره، هم هنرمند و هم مشاهدهکننده درگیر مسئله دیرپای فلسفیِ ارتباط ذهن و بدن میشوند. پرترهها و اشخاص بر پایهٔ این نکتهها شکل گرفته و به شیوهای نامعمول شروع میشود؛ چرا که فریلندِ فیلسوف کتابش را با بخشی دربارهٔ حیوانات شروع میکند که در نظر بسیاری قاعدتاً نمیشود تصویرشان را در شمار پرترهها جای داد، اما کار مهم او از همینجا شروع میشود که پرترهها و اشخاص را از خلال فصلی که به حیوانات میپردازد شروع میکند و به ارزشِ پرترهها برای ارتباط با ازدسترفتهها میرسد.
فصل دوم بر یکی از مهمترین دلایل ارزشمندیِ پرترهها برای انسان یعنی حفظ ارتباط با درگذشتگان، متمرکز است. در فصل سوم به این مسئله پرداخته شده که هنرمندان پرترهپرداز چگونه ظاهر بیرونی و منش درونی اشخاصی را مینمایانند که ترسیم میکنند. این موضوع شامل بحثی خواهد بود در زمینهٔ آنچه انواع پرتره دربارهٔ سلف و طبیعت شخص نشان میدهند.
در فصل چهارم تلاشهای هنرمندان برای فراهم کردن شاخصههای بیانگرتری از زندگی درونی بررسی میشود که ویژگیهای روانشناختی و کیفیات عاطفی سوژههای زندهشان را منتقل میکنند. فصل پنجم که به سلفپرتره اختصاص دارد، بر سه هنرمند، رمبرانت، سزان و کالو، متمرکز است؛ هنرمندانی که پروژهٔ مادامالعمر خودمداقهگریِ تصویری را دنبال کردهاند. نویسنده از کارهای آنها به عنوان نمونهای آزمایشی برای به چالش کشیدن اعتبار یکی از محبوبترین و رایجترین نظریههای مربوط به سلف، یعنی نگاه روایی، استفاده میکند.
در فصل ششم، صمیمیت، پرترههای هنرمندان از آشنایانشان بررسی میشود که قاعدتاً باید بتوانند بهترین بازنماییِ ممکن را از آن افراد به دست دهند؛ فرزندان، والدین، یاران و همسران آنها. در فصل هفتم به چالشهایی پرداخته شده که هنرمندان متأخر در سنت پستمدرنیسم یا هنرمندانی که در کاوشهایشان دربارهٔ هویت از روشهای علمی جدید بهره میبرند، پیشِ روی دیدگاههای استاندارد درمورد سلف قرار دادهاند.
در نهایت، نویسنده در مؤخره دوباره به موضوع کیمیاگری بازمیگردد و میکوشد با توضیح اینکه هنرمند چگونه میتواند با تغییر شکل مادهٔ بیجان، شخصیت و زندگی را به نمایش بگذارد، تناقض پرترهپردازی را حل کند.
خواندن کتاب پرتره ها و اشخاص را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران و دانشجویان هنر و همچنین فلسفهٔ هنر پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب پرتره ها و اشخاص
گربهها دیگر گونهٔ شناختهشدهٔ حیوانات اهلی مونساند، پس اجازه دهید با کلامی دربارهٔ آنها آغاز کنم. طبیعتاً گربهها در هنر فرهنگها و دورههای زمانی مختلف نقش مهمی بازی کردهاند (مثلاً خدا ـ گربهٔ مصریای مثل باستِت را در نظر بگیرید یا گربههای موجود در نقاشیها و باسمههای چوبی معروف ژاپنی). در مصر باستان حتی مومیاییهایی از گربهها وجود داشته است. بااینحال، در بیشتر نمونههای تاریخ هنر، گربهها در نقش نوعی نماد ظاهر شدهاند نه افراد متمایز. مثلاً در نقاشی ژانری هلندی از زندگی روزمره اغلب شاهد گربهای هستیم که به ماهی یا گوشتِ روی میز خیره شده یا حتی نقشهای برای دزدیدن مقداری از آن در سر دارد. در این مورد مثل هر جای دیگر ارزش نمادین گربه کاملاً منفی و نشاندهندهٔ حرص و پیگیری موذیانهٔ خوددوستی است. گربه در فعالیتهایش برای شکار اغلب بیرحم جلوه میکند و در بیشتر هنرها، مثلاً در ادبیات و در تاریخ، (مخصوصاً اگر سیاه باشد) همدست جادوگران است. این را مثلاً در برخی از گراورهای گویا در مورد دیوانگی یا گردهمایی جادوگران میبینیم. گربهٔ سیاهی که با پشت قوسداده، درحالیکه گویی زیرلب میغرد، نزدیک پاهای المپیا ی بدنام و بحثآفرین مانه نشان داده شده است نیز میتواند القاگر بهرهمندی المپیا از قدرتهای نامشروع باشد. به همین ترتیب، در پرترهٔ فوقالعاده غریب گویا از پسربچهای که در حضور سه گربهٔ کمینکرده در پسزمینه، با بند در حال کنترل یک زاغچه است، گربه نماد خطر شرارت انسانی است که معصومیت را تهدید میکند. چشمهای درشت گربهها که گویی از میان تاریکی به پرنده خیره شده و منتظر آغاز حملهاند، بهنوعی بر تهدید پیشِ رو گواهی میدهند.
حتی وقتی گربهها در آثار امپرسیونیستهایی چون بونار و رنوار به شکلی مثبتتر و مهربانتر تصویر میشوند، از آنجا که مستعد القای شهوت و کامخواهیاند، به نظر میرسد همچنان نقش نمادینی دارند که تا اندازهای وهمانگیز است. به همین دلیل است که گربهها در تصاویر زنان و دختران جوان بهکرات ظاهر میشوند، اما حضورشان در تجسم مردان نسبتاً نادر است. بهویژه به نظر میرسد کارهای رنوار بر وجود پیوندی آشکار میان موهای صاف و براق گربه و تن لطیف دختران زیبای دمبختی دلالت میکنند، که رنوار عاشق به تصویر کشیدنشان است.
حجم
۱٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۲۸ صفحه
حجم
۱٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۲۸ صفحه