دانلود و خرید کتاب شهر خفتگان در طالع نحس سید سعید جدیری
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب شهر خفتگان در طالع نحس اثر سید سعید جدیری

کتاب شهر خفتگان در طالع نحس

امتیاز:
۳.۹از ۳۰ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب شهر خفتگان در طالع نحس

«شهر خفتگان در طالع نحس» نوشته سید سعید جدیری( -۱۳۶۶)، نویسنده جوان ایرانی است. این کتاب داستانی فانتزی در قالب رمان‌های نوجوانان دارد.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

«با صدای بسیار وحشتناکی که به مغزم چنگ می‌‌انداخت، داخل یک دهکده سرسبز روی چمن‌ها پرت شدم و سرم به شدت با زمین اصابت کرد. در یک لحظه احساس کردم که دیگر چشمانم جایی را نمی‌بیند، دستهایم را برروی سرم فشار داده و چشمانم را بستم، بعد از گذشت چند دقیقه آن‌ها را باز کرده و نگاهی به اطرافم انداختم. روبروی دهکده بر روی یک فلش چوبی نوشته شده بود... دهکده....

بقیه کلمات خوانده نمی‌شد به سمت آن رفته و متوجه شدم که بقیه کلمات با یک شیء نوک تیز تراشیده شده بود و زیر آن با یک خط نامفهوم نوشته شده بود «سکوت» کمی به تابلو و به جایی که در آن‌جا افتاده بودم نگاه کردم؛ ناگهان یک عصای عجیب را روی زمین دیدم، به طرف آن رفتم؛ به نظرم آن عصا یک عصای معمولی نبود زیرا شکل و ساختار آن بسیار پیچیده به نظر می‌رسید، خواستم که آن‌را از روی زمین بردارم که احساس عجیبی کل وجودم را در بر‌گرفت. چشمانم بسته شد و با بی‌حالی روی زمین افتادم، چند دقیقه به همین منوال گذشت تا دوباره توانستم از جایم بلند شوم، قسمت فوقانی بدنم به شدت می‌سوخت تا حدی که مجبور به درآوردن پیراهنم شدم و با صحنه عجیبی روبرو شدم. آن قسمت از بدنم به شکل پوست مار در آمده بود و برق عجیبی داشت. خیلی آرام دست برده و آن‌جا را لمس کردم.

نگاه دقیق‌تری به آن عصا انداختم. جنس چوب آن عجیب به نظر می‌رسید، در قسمت فوقانی عصا سه شکل در هم فرو رفته به چشم می‌خورد، یکی از آن سه شکل شبیه به سر یک تمساح بود و دیگری شبیه به سر اژدها، اما شکل سوم شبیه به سر یک پلنگ بود که در میان دندان‌هایش الماس بزرگی را نگه داشته بود که داخل آن الماس محو و مه آلود به نظر می‌رسید.»

تهانو (دریای زمین ۴)
پیمان اسماعیلیان
سابریل (رمان‌‌های سه‌گانه پادشاهی کهن ۱)
گارت نیکس
شهر خفتگان در پسر عموهای افسانه‌ای
سید سعید جدیری
شهر خفتگان در‌ گردنبند جادویی (جلد سوم)
آزاد تیموری
شهر خفتگان در‌ نفرین جادوگر پیر
سید سعید جدیری
قلب سلحشور؛ صاحبان سریران (جلد اول)
نغمه تفلیسی
پسران نشان‌دار؛ سرانجام مرگ
جوزف فازمن
پسران نشان‌دار؛ تغییر و عطش
جوزف فازمن
پیشتازان و اربابان مرگ - جلد دوم- هفت
نیما کهندانی
میدگارد ۳
احمدرضا صالحی‌سیف‌آبادی
میدگارد ۴
احمدرضا صالحی‌سیف‌آبادی
دانش آتش
ماریا وی اسنایدر
میدگارد ۵
احمدرضا صالحی‌سیف‌آبادی
پسران نشان‌دار؛ افسانه‌ی شهر هزار گنبد
جوزف فازمن
پیشتازان و اربابان مرگ - جلد نخست -طلوع تاریکی
نیما کهندانی
عِدِن، فرزند اهریمن؛ جلد دوم
آرمان میرزایی
پنج‌گانه پادشاهی جهان؛ جلد سوم
نیما کهندانی
میدگارد ۲
احمدرضا صالحی‌سیف‌آبادی
دسیسه‌ی عاشقانه (جلد اول)
احمدرضا صالحی‌سیف‌آبادی
پیشتازان و اربابان مرگ -جلد سوم-رستاخیز تاریکی
نیما کهندانی

نظرات کاربران

Hana
۱۳۹۹/۰۸/۰۲

کتاب خیلی قشنگی بود، من کلش رو یک جا خوندم. واقعا عالی بود. دست نویسنده درد نکنه. 😊🌹🌹

ارمین عبدلی
۱۳۹۹/۰۷/۱۷

سلام کتاب بسیار عالی در دسته بدنی فانتزی بود . این بهترین کتابی بود که بعد از میدگار خواندم به شما توصیه میکنم حتما این مجموعه چهار جلدی را بخوانید.

عارفه
۱۳۹۸/۰۵/۲۸

عالی و بسیار گیرا

صبا
۱۳۹۹/۰۷/۱۷

تلاش خوبی بود شاید این جلد کمی جذابیت کمتری داشته باشه اما رفته رفته بهتر میشه

آروین
۱۳۹۸/۰۵/۱۸

عالیه یه پسره س ک با دوستش میرن خونه مجردی بعد یه پیر زنه میاد ک میگه یه دنیایی هست ک باید نجاتش بدی ولی از من میشنوید خودتون بخونید.اینی هم ک من توضیح دادم خلاصه ی داستانه واقعا عالیه. من

- بیشتر
homayun
۱۳۹۸/۰۳/۰۳

عالیه،عالی

zeinab
۱۳۹۵/۰۵/۲۷

رمان جذاب برای نوجوانان هستش. مثل هری پاتر

کاربر ۵۰۹۳۸۹۸
۱۴۰۲/۰۱/۰۴

یه رمان ایرانی که سعی میکنه سفری تاریخی رو نشون بده بله موضوع جذابیه اما بنظرم میتونست جذاب ترهم نوشته بشه رمان های ایرانی مخصوصا تو این ژانر قدرت اینو دارن که آثار خیلی بهتر و شاهکار تری باشن این

- بیشتر
elaso
۱۴۰۱/۱۱/۱۷

کتاب محتوای تخیلی و مهیج داره و برای کسایی که کتاب هایی مثله هری پاتر و ...میپسندن خیلی قشنگه.

صحرا غلامی
۱۴۰۱/۱۰/۱۲

تصویرسازی نویسنده واقعا عالی بود و قدرت تخیلش.

بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۲)
- من و میلاد و حامد و هیرداد به داخل قلعه می‌ریم و ندا و سارا و هیرداد، همینجا می‌مونن...
Javad Alavi
لباس جنگیش را از تنش خارج کرد و به زیر آرمیتا انداخت تا او بتواند روی آن بخوابد، بعد تصمیم گرفتیم که هر دوی ما از غار خارج شده و کمی در آن‌جا قدم بزنیم و با هم صحبت کنیم. کتم را از تنم بیرون آوردم تا سارا آن‌را زیر سرش بگذارد و بعد به همراه هیرداد از غار خارج شدیم. ندا به سمت میلاد و حامد برگشت و گفت: - لطفا شما هم کمی آقایی کنید و یه چیزی بدین تا منم بذارم زیر سرم و بخوابم... میلاد مشغول در آوردن پیراهنش بود، افسون گفت: - اجازه بدید تا منم یک کاری انجام بدم... او دستانش را به هم کوبید و در یک لحظه کل غار روشن شد، آن‌جا کاملاً تغییر کرد و چندین تختخواب راحت همراه با شمع‌هایی برای روشنائی آن‌جا ظاهر شدند، همه هیجان زده به هم چشم دوخته بودند، من افسون را صدا کردم و او را هم برای همراهی با خودمان به بیرون دعوت کردم،
آروین

حجم

۱۰۷٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۶۷ صفحه

حجم

۱۰۷٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۶۷ صفحه

قیمت:
۳۱,۵۰۰
تومان