دانلود و خرید کتاب فرصتی برای زندگی سسلیا آهرن ترجمه شهناز رافعی
تصویر جلد کتاب فرصتی برای زندگی

کتاب فرصتی برای زندگی

نویسنده:سسلیا آهرن
انتشارات:انتشارات آگه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب فرصتی برای زندگی

کتاب فرصتی برای زندگی نوشته سسلیا آهرن است و با ترجمه شهناز رافعی در انتشارات آگه منتشر شده است.

درباره کتاب فرصتی برای زندگی

لوسی سیلچستر به ظاهر خوب است، کاملاً خوب است. اما اگر خوب است چرا از بین همه مردم بدبخت، فقیر و پریشان دنیا، این او است که نامه‌ای دریافت می‌کند که از او می‌خواهد یک قرار ملاقات با زندگی را تنظیم کند؟ نامه زیر چشمی در قرار می‌گیرد مانند بقیه چیزهای زندگی او نادیده گرفته. او شغلی دارد که دوست ندارد. خانواده‌ای دارد که در واقع دوست دارد به دیدارش برود - اگر در دستش یک اسلحه باشد. او در تمام زندگی‌اش فقط موفق شده زمان خود را بین کمک به دوستانش، کار کردن روی ماشینش (که او را سباستین صدا می‌کند) و غذا دادن به گربه‌اش تقسیم کند. آنقدر سرش شلوغ است که هر جلسه و هر جلسه‌ای را قبل از تمام شدن ترک می‌کند. اما یک چیز وجود دارد که او نمی تواند ناتمام یا بدون مراقبت رها کند. و این زندگی او است. 

این کتاب رمان جذابی‌ است که شما را به ملاقات به زندگی می‌برد.

خواندن کتاب فرصتی برای زندگی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات داستانی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب فرصتی برای زندگی

مارپیچ‌های سه‌گانهٔ زندگی. می‌دانستم آن‌ها نماد چه چیزی هستند. بعد از دریافت دو نامهٔ مشابه قبلی در موردشان در گوگل جست‌وجو کرده بودم. تا آن لحظه موفق نشده بودم قرار ملاقاتی برای هیچ‌یک از درخواست‌ها بگذارم. حتی با شماره‌ای که برای قرار ملاقات مجدد و یا لغو آن‌ها داده شده بود هم تماس نگرفته بودم. نامه را نادیده گرفتم و آن را زیر قسمتی از فرش که چراغ‌های درخت کریسمس آن را سوزانده بود گذاشتم، البته فکر می‌کنم گذاشتم و بعد آن را فراموش کردم. هیچ‌وقت کارهایی را که نباید انجام می‌دادی فراموش نمی‌کنی. آن‌ها مانند دزدی که محلی را برای دزدی‌های آینده زیرنظر می‌گیرد، در ذهن باقی می‌مانند و در سایهٔ افکار تیره کمین می‌کنند و به‌محض این‌که سرت را می‌چرخانی تا با آن‌ها روبه‌رو شوی، خود را مخفی می‌کنند، یا مانند چهرهٔ آشنایی در جمعیت هستند که با یک نظر می‌شناسی ولی بلافاصله آن را گم می‌کنی. جملهٔ آزاردهندهٔ «خوب کجاست؟» برای همیشه در ذهن می‌ماند و در تک‌تک افکار هشیارانه‌ات مخفی می‌شود. کار بدی که انجام داده‌ای همواره با توست.

یک ماه پس از دومین نامه، این نامه به دست‌ام رسید، با تعیین قرار ملاقات مجدد و بدون این‌که از بی‌پاسخ‌ماندن نامه‌های قبلی چیزی بگوید. درست مثل مادرم بود، اشاره‌نکردن مؤدبانه به بی‌توجهی‌های من حال‌ام را بیش‌تر دگرگون می‌کرد.

گوشهٔ کاغذ مزین را بین شست و انگشتِ اشاره‌ام گرفتم و سرم را کج کردم تا آن را بخوانم اما نامه از دست‌ام افتاد. گربه‌ام دوباره روی آن ادرار کرده بود. واقعآ طعنه‌آمیز بود. گربه را مقصر نمی‌دانستم. نگه‌داری غیرقانونی یک حیوان خانگی در یک آسمان‌خراش در وسط شهر و داشتن شغل تمام‌وقت به گربهٔ بیچاره فرصتی نمی‌داد که از آپارتمان خارج شود و خودش را راحت کند. در تلاشی برای فرار از احساس گناه، تصاویری از کشورهای دیگر را گوشه‌وکنار آپارتمان‌ام قرار داده بودم، عکس‌هایی از علف، دریا، صندوق پست، سنگریزه، ترافیک، پارک، تعدادی گربه و جین کلی. مسلمآ تصویر آخری را برای خودم گذاشته بودم ولی امیدوار بودم بقیه نیاز شدید گربه برای بیرون رفتن، هوای تازه، پیداکردن دوست، عاشق‌شدن و یا جست‌وخیز را برآورده کند.

از آن‌جایی که من پنج روز در هفته از هشت صبح تا اغلب هشت شب سر کار بودم و گاهی اصلا خانه نمی‌آمدم، به توصیهٔ مربی حیوانات به گربه‌ام یاد داده بودم، خود را روی کاغذ تخلیه کند تا او هم عادت کند از سطل آشغال استفاده کند. و این نامه که تنها تکه‌کاغذ باقی‌مانده روی زمین بود، مسلمآ باعث سردرگمی گربه شده بود. من او را که با نگرانی دور اتاق می‌چرخید تماشا می‌کردم. گویی می‌دانست کارش اشتباه بوده، می‌دانست کاری را کرده که نباید انجام می‌داده است.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۵۳٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۷۳ صفحه

حجم

۳۵۳٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۷۳ صفحه

قیمت:
۹۶,۰۰۰
تومان