دانلود و خرید کتاب کشتی پهلو گرفته سیدمهدی شجاعی
تصویر جلد کتاب کشتی پهلو گرفته

کتاب کشتی پهلو گرفته

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۷از ۶۵ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب کشتی پهلو گرفته

کتاب کشتی پهلو گرفته نوشتۀ مهدی شجاعی است. این کتاب را انتشارات کتاب نیستان منتشر کرده است.

درباره کتاب کشتی پهلو گرفته

کشتی پهلوگرفته، پرفروش‌ترین اثر سید مهدی شجاعی و همچنین پرتیراژترین کتاب ادبیات داستانی ایران - طبق آمار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بیش از ششصد هزار - ، ضمن مروری بر نقاط عطف حیات حضرت فاطمة زهرا (س)، روایت مصائب زندگی ایشان از زبان اطرافیانشان و نیز شخص خودشان است. در واقع می‌توان گفت این کتاب مرثیه‌ای است منثور از زبان و دل صاحبان عزای فاطمی. کتاب از ۱۴ فصل تشکیل‌یافته و راوی اول‌شخص در هرکدام از فصول، یکی از وابستگان حضرت فاطمه (س) هستند؛ فصل اول حضرت رسول، فصل دوم حضرت خدیجه (س)، فصل سوم خود حضرت زهرا (س)، فصل چهارم حضرت امیرالمؤمنین علی (ع)، فصل پنجم امام حسن (ع)، فصل ششم امام حسین (ع)، فصل هفتم مجدداً حضرت زهرا (س)، فصل هشتم حضرت زینب (س)، فصل نهم فضه، فصل دهم حضرت ام کلثوم (س)، فصل یازدهم اسماء، فصل دوازدهم برای بار سوم حضرت فاطمه (س)، فصل سیزدهم مجدداً حضرت امیر (ع) و فصل چهارم از زبان آسمان روایت می‌شود.

خواندن کتاب کشتی پهلو گرفته را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟

علاقه‌مندان به کتاب‌های تاریخ اسلام می‌توانند از مخاطبان این کتاب باشند.

درباره سید مهدی شجاعی

سید مهدی شجاعی نویسنده و روزنامه‌نگار در سال ۱۳۳۹ در تهران متولد شد، وقتی جوان بود تحصیلاتش را در رشته‌‌های ادبیات نمایشی و حقوق هم‌زمان شروع کرد و به دلیل علاقه‌اش به نوشتن تحصیلاتش را ناتمام گذاشت. او در روزنامه‌‌های مختلف و مطبوعات مثل صفحات هنری و فرهنگی روزنامة جمهوری اسلامی، ماهنامة صحیفه و مجلة رشد جوانان فعالیتش را دنبال کرد و مدتی هم سرپرست انتشارات برگ را برعهده داشت، پس از نقد‌های اجتماعی او که در مجله منتشر کرد، مجبور به متوقف کردن فعالیت این ماهنامه شد و بعد از تعطیلی این نشریه انتشارات نیستان را تأسیس کرد.

او علاوه بر فعالیت در نشریه‌های متفاوت چند فیلم‌نامه هم نیز نوشته است و با کارگردانانی چون مجید مجیدی، بهزاد بهزاد پور همکاری داشته و فیلم‌نامه‌هایی از جمله: پدر، چشم خفاش، دیروز بارانی و ... نیز از فعالیت‌های سینمایی او است. او به‌عنوان داور در جشنواره فیلم فجر، جشنواره تئاتر فجر، جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان و جشنواره مطبوعات هم حضور داشته است. او در کتاب‌های کودک و نوجوان نیز پرکار بوده، از جمله پهلوان و فیل، قصۀ پلنگ سفید و ...

بخش‌هایی از کتاب کشتی پهلو گرفته

روزگار غریبی است دخترم! دنیا از آن غریب‌تر!

این چه دنیایی است که دختر رسول خدا را در خویش تاب نمی‌آورد؟

این چه روزگاری است که «راز آفرینش زن» را در خود تحمل نمی‌کند؟

این چه عالمی است که دُردانۀ خدا را از خویش می‌راند؟

روزگار غریبی است دخترم! دنیا از آن غریب‌تر!

آنجا جای تو نیست، دنیا هرگز جای تو نبوده است. بیا دخترم، بیا، تو از آغاز هم دنیایی نبودی. تو از بهشت آمده بودی، تو از بهشت آمده بودی ...

آن روزها که مرا در حرا باخدا خلوتی دوست‌داشتنی بود، جبرئیل؛ این قاصد میان عاشق و معشوق، این رابط میان عابد و معبود، این مَلَک خوب و پاک و صمیمی، این امین رازهای من و پیام‌های خداوند، پیام آورد که معبود، چهل شبانه‌روز تو را می‌خواند، یک خلوت مدام چهل‌روزه از تو می‌طلبد ...

و من که جان می‌سپردم به پیام‌های الهی و آتش اشتیاقم زبانه می‌کشید با دَمِ خداوندی، انگار خدا با همه بزرگی‌اش از آن من شده باشد، بال درآوردم و جانم را در التهاب آن پیام عاشقانه گداختم.

آری، جز خدا و جبرئیل و شوی تو کسی چه می‌دانست حرا یعنی چه؟ کسی چه می‌داند خلوت باخدا یعنی چه؟

معرفی نویسنده
عکس سیدمهدی شجاعی
سیدمهدی شجاعی
ایرانی

سید مهدی شجاعی نویسنده، رمان‌نویس، روزنامه‌نگار و فیلمنامه‌نویس فعال و مشهور ایرانی است. او در دوران نویسندگی خود بیشتر به داستان‌نویسی پرداخت و داستان‌های کوتاه و بلند زیادی در حوزه‌ی ادبیات کودک و نوجوان و همچنین ادبیات مذهبی نوشت. شجاعی در دوران کار حرفه‌ای خود به عنوان فیلمنامه‌نویس نیز فعالیت داشته و تاکنون از فیلمنامه‌های او در تلویزیون و سینما، چندین فیلم ساخته شده است. سیدمهدی شجاعی به دلیل نوشتن کتاب‌های برجسته‌ در زمینه‌های معنوی و اجتماعی نیز شهرت دارد.

.......
۱۴۰۰/۱۲/۰۷

بسیار زیباست...از خوندنش لذت میبرید

"مُسٰافِرِمٰاھ؛
۱۴۰۱/۰۱/۰۴

سوختم😭 فوق العاده بود... روضه ای تمام عیار

aftab gardoon
۱۴۰۱/۰۹/۲۴

فوق العاده بود. لازمه هر بچه شیعه ای این کتاب و مطالعه کنه

جواد
۱۴۰۰/۱۲/۲۳

نسخه چاپی کتاب را سال ها پیش خواندم. فوق العاده است،فوق العاده...

marzie hasibi
۱۴۰۱/۱۰/۰۴

من این کتاب را چند بار خوندم به همه هم سفارش کردم که بخونند ولی دراین ایام فاطمیه دوباره می خوندم چون لذت می برم

کاربر ۵۲۱۰۴۶۹
۱۴۰۱/۰۷/۲۲

عااالیه وقتی میخونی انگار اونجا هستی همه وقایع را حس میکنی

زهرا بانو
۱۴۰۱/۱۰/۰۸

کتاب کشتی پهلو گرفته ، بسیااااار زیبا و دلنشین و خواندنی بود. متن کتاب به بهترین نحو ممکن نگارش شده بودند. هر جمله از کتاب مانند پری بود که با خواندنش روح انسان نوازش میشد. روایت زندگی حضرت زهرا (س) قبل از تولد

- بیشتر
تهمینه
۱۴۰۱/۱۰/۰۶

خدا خیر بدهد جناب شجاعی را بارها این کتاب خواندم و هر بار به نویسنده غبطه خوردم

ن والقلم وما یسطرون
۱۴۰۱/۱۰/۰۶

الهم صل علی فاطمه وابیها وبعلها وبنیها وسرالمستودع فیها بعدد ما احاط به علمک

mahroo
۱۴۰۱/۱۰/۱۱

خیلییییی قشنگه 🥺 خیلی خلاقانه وقایع بعد از فوت پیامبر و شهادت حضرت زهرا رو به تصویر کشیده 💚 هر قسمت داستان از دید یک نفر گفته میشه، پیامبر، حضرت خدیجه، امام حسین و امام حسن، حضرت علی و ...

- بیشتر
علی به باران می‌ماند، بر مؤمن و کافر بی‌مضایقه می‌بارد.
feri
مردمی که به سوی آفتاب، کلوخ پرتاب می‌کنند، لایق ظلمت‌اند.
علی دائمی
آن شب که به معراج رفته بودم، دیدم که بر در بهشت به زیباترین خط نوشته است: خدایی جز خدای بی‌همتا نیست، محمد (ص) پیامبر خداست. علی معشوق خداست. فاطمه، حسن و حسین برگزیدگان خدا هستند و لعنت خدا بر آنان که کنیه‌ورز این عزیزانِ خدا باشند.
همچنان خواهم خواند...
حسن‌جان! این هنوز ابتدای مصیبت است، رود مصیبت از بستر حیات تو عبور می‌کند. مظلومیت جامه‌ای است که پس از پدر قاعدهٔ تن تو می‌شود. تو مظلوم مضاعف تاریخ می‌شوی که مظلومیتت نیز در پردهٔ استتار می‌ماند.
علی دائمی
از علی خواستی - مظلومانه و متواضعانه - که تو را شبانه دفن کند و مقبره‌ات را از چشم همگان مخفی بدارد. می‌خواستی به دشمنانت بگویی دود این آتش ظلمی که شما برافروخته‌اید نه فقط به چشم شما که به چشم تاریخ می‌رود و انسانیت، تا روز حشر از مزار دُردانهٔ خدا، محروم می‌ماند. چه سند مظلومیت جاودانه‌ای! و چه انتقام کریمانه‌ای!
zei.n0w
گفتم: «خموش! عایشه! فاطمه بهشت من است، فاطمه کوثر من است، من از فاطمه بوی بهشت می‌شنوم، فاطمه عین بهشت است، فاطمه جواز بهشت است، رضای من در گرو رضای فاطمه است، رضای خدا در گرو رضای فاطمه است، خشم فاطمه جهنم خداست و رضای فاطمه بهشت خدا.»
zei.n0w
وقتی آتش از در خانه خدا بالا رفت، عمر، آتش‌بیار معرکهٔ ابوبکر، آن‌چنان به در حریم نبوت لگد زد که فریاد تو از میان در و دیوار به آسمان رفت. مادر! مرا از عاشورا مترسان. مرا به کربلا دلداری مده. عاشورا اینجاست! کربلا اینجاست!
الف. میم
علی به باران می‌ماند، بر مؤمن و کافر بی‌مضایقه می‌بارد
نوکر آسید مهدی
از او بپرسید، فرشتگانی که در اشک‌های آن هنگام علی به تبرک غسل می‌کردند، بال و پرشان نسوخت؟
نوکر آسید مهدی
در لحظه‌ای که هارون در کار مشایعت موسی به طوری جاودانه بود، مردم در سقیفهٔ سامری آخرت می‌فروختند بی‌آنکه حتی به عوض دنیا بگیرند.
علی دائمی
گفتم: ـ فاطمه جان! چیزی برای خوردن در خانه هست؟ تو شرمسار و مهربان گفتی: ـ دو روز است که هیچ چیز در خانه برای خوردن نبوده است و کودکان دو روز است که جز گرسنگی، هیچ طعام ندیده‌اند. گفتم که: ـ چرا در این دو روز هیچ نگفته‌ای؟ گفتی: ـ تو اگر می‌داشتی، حتم به خانه می‌آوردی. من شرم می‌کنم از تو چیزی بخواهم که در دست و توان تو نیست.
علی دائمی
بدانید که آنچه می‌کنید در محضر و منظر خداست.
kosar
انگار که تاریخ را در سرزمین شیعه با خون رقم می‌زنند. با مظلومیت خون.
feri
در شب تاریک جهالت مردم است که می‌توان به خانهٔ دختر پیامبر هجوم برد و آن را به آتش کشید، در روز روشن بصیرت که دست از پا نمی‌توان خطا کرد.
feri
چه می‌خواستند که در محضر شما نمی‌یافتند؟! چه می‌جستند که در شما پیدا نمی‌کردند؟! دنیا می‌خواستند شما بودید، آخرت می‌خواستند شما بودید، سعادت می‌خواستند شما بودید. علم می‌خواستند شما بودید، معرفت می‌خواستند شما بودید، بهشت می‌خواستند شما بودید، حتی اگر مال و منال و شهرت و قدرت می‌خواستند، باز مخزن و گنجینه‌اش در دست شما بود.
نوکر آسید مهدی
و من کلام پیامبر را در زندگی با تو، بیشتر و بهتر از هر کسی دیگر دریافتم که فرمود: «جهاد زن، خوب همسرداری است.»
علی دائمی
روزگار غریبی است دخترم! دنیا از آن غریب‌تر! این چه دنیایی است که دختر رسول خدا را در خویش تاب نمی‌آورد؟ این چه روزگاری است که «راز آفرینش زن» را در خود تحمل نمی‌کند؟ این چه عالمی است که دُردانهٔ خدا را از خویش می‌راند؟ روزگار غریبی است دخترم! دنیا از آن غریب‌تر! آنجا جای تو نیست، دنیا هرگز جای تو نبوده است. بیا دخترم، بیا، تو از آغاز هم دنیایی نبودی. تو از بهشت آمده بودی، تو از بهشت آمده بودی...
العبد
ـ اگر اینها را قبل از بیعت با ابوبکر می‌دانستیم، یقیناً با او بیعت می‌کردیم. حتماً کسی را جز علی برنمی‌گزیدیم ولی... دروغ می‌گفتند، مثل کسی که خود را به خواب زده است و وقتی صدایش می‌کنی، بگوید: من خوابیده‌ام. به همین روشنی، به همین جسارت و به همین وقاحت.
masomeh
وقتی مردم به بن‌بست‌های خیانت پناه برده‌اند و خیابان‌های سیاست را خالی گذاشته‌اند می‌توان در خیابان مدینه‌النبی، به گونهٔ عزیز خدا و دختر رسول خدا سیلی زد آن‌چنان که خون در چشم‌هایش بنشیند و اشک از دیدگانش بریزد.
feri
من نمی‌دانم تو با کدام توان به سوی مسجد دویدی و وقتی علی را در چنگال دشمنان دیدی و شمشیر را بالای سرش فریاد کشیدی: ـ ای ابوبکر! اگر دست از سر پسرعمویم برنداری، سرم را برهنه می‌کنم، گریبان چاک می‌زنم و همه‌تان را نفرین می‌کنم. به خدا نه من از ناقهٔ صالح کم‌ارج‌ترم و نه کودکانم کم‌قدرتر. همه وحشت کردند، ای وای اگر تو نفرین می‌کردی! ای کاش تو نفرین می‌کردی. پدر به سلمان گفت: ـ برو و دختر رسول‌الله را دریاب. اگر او نفرین کند...
الف. میم

حجم

۱۶۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۵

تعداد صفحه‌ها

۱۵۲ صفحه

حجم

۱۶۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۵

تعداد صفحه‌ها

۱۵۲ صفحه

قیمت:
۸۴,۰۰۰
۲۵,۲۰۰
۷۰%
تومان