دانلود و خرید کتاب عاشقی روی خط عابر پیاده حامد محمدی
تصویر جلد کتاب عاشقی روی خط عابر پیاده

کتاب عاشقی روی خط عابر پیاده

نویسنده:حامد محمدی
امتیاز:
۵.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب عاشقی روی خط عابر پیاده

کتاب عاشقی روی خط عابر پیاده نوشتۀ حامد محمدی است. این کتاب را انتشارات کتاب نیستان در سال ۱۳۹۰ منتشر کرده است.

درباره کتاب عاشقی روی خط عابر پیاده

جزئیات موردنظر نویسنده در این مجموعه داستان مسائلی است که بخشی از زندگی روزمره‌اند؛ مسائلی که اغلب از دقت نظر انسان‌های شتاب‌زده جامعه شهری دور می‌مانند. این مسائل از نگاه نویسنده در موقعیت‌هایی مسائل کلیدی زندگی را رقم می‌زنند و در کیفیت توجه انسان به مضامینی که در زندگی تأثیرگذاری دارند، نقش مهمی را ایفا می‌کنند. «رنگ آسمانی چشمانش»، «بی همگان به سر شود»، «تابلوی وایت برد»، «عاشقی روی خط عابر پیاده»، «ماهرو»، «همسایه روبرویی»، «روز هفتم عید»، «بلوار استخر»، و «بهانه‌ای برای بنفشه‌های کوهی»، نام برخی از داستان‌های این کتابند.

خواندن کتاب عاشقی روی خط عابر پیاده را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟

علاقه‌مندان به داستان کوتاه ایرانی می‌توانند از خواندن این کتاب لذت ببرند.

درباره حامد محمدی

حامد محمدی در سال ۱۳۵۸ در تهران متولد شده است. او کارگردان و فیلمنامه‌نویس و نویسنده ایرانی است. او دارنده مدرک لیسانس حقوق بین الملل از دانشگاه تهران است. حامد محمدی در فیلم سینمایی مارمولک که در سال ۱۳۸۲ به کارگردانی کمال تبریزی و تهیه‌کنندگی منوچهر محمدی ساخته شد، در سمت جانشین تهیه‌کننده حضور داشت. او در مقام نویسنده، فعالیت سینماییش را از سال ۱۳۸۷ با فیلم طلا و مس (به کارگردانی همایون اسعدیان) آغاز کرد. فیلمنامهٔ طلا و مس در جشنوارهٔ فیلم فجر و در جشن سینمای ایران نامزد جایزهٔ بهترین فیلمنامه شد و در جشن سینمایی حافظ (جشن خانه سینما) در آن سال تندیس حافظ برای بهترین فیلمنامه را دریافت کرد. فیلمنامۀ طلا و مس در سال ۱۳۸۸ توسط انتشارات کتاب نیستان منتشر شد. فیلمنامهٔ بعدی او به نام حوض نقاشی در سال ۱۳۹۱ به کارگردانی مازیار میری ساخته شد. در سال ۱۳۹۲ اولین فیلم سینمایی خود به نام فرشته‌ها با هم می‌آیند را کارگردانی کرد. او تاکنون چند فیلم سینمایی دیگر و یک مجموعهٔ تلویزیونی کارگردانی کرده و یک مجموعهٔ نمایش خانگی در دست تولید دارد. از حامد محمدی دو مجموعه داستان کوتاه به نام‌های شش و سی و دو دقیقه میدان تجریش و عاشقی روی خط عابر پیاده منتشر شده است.جدیدترین اثر این کارگردان سریالقبله عالم در سال۱۴۰۰ بود که در نهایت در ۲۱مهر۱۴۰۰ متوقف شد.

بخش‌هایی از کتاب عاشقی روی خط عابر پیاده

سن و سالی از هردوتایشان می‌گذشت. بیشتر از پنجاه سال با هم بودند اما هنوز مثل قدیم‌ها رفتار می‌کردند؛ نه اخلاق مشد اکبر تغییر کرده بود نه اخلاق بتول خانم. اما با هم دوست و مهربان بودند. مشد اکبر یک «بتول» می‌گفت که حال همه را خوب می‌کرد. بتول هم مشد اکبر را دوست داشت. ولی از همان قدیم، این دوست‌داشتن‌هایش را به زبان نمی‌آورد؛ برعکسِ مشد اکبر که مهربانی‌هایش را روزی هزار بار تکرار می‌کرد و «بتول جان» از زبانش نمی‌افتاد.

شب بود، اما همه چیز مثل روز، روشن و نورانی. مشد اکبر مدام به آسمان نگاه می‌کرد. همهٔ آدم‌های آنجا، سفیدپوش بودند. همه آرام، و کسی حرفی نمی‌زد. تعداد جوان‌ها خیلی بیشتر از پیرمردها و پیرزن‌ها بود. مشد اکبر هیچ نمی‌گفت، اما از درون داشت آتش می‌گرفت. نمی‌خواست جلوی بتول گریه کند. اما بتول چادر سفیدش را روی صورتش کشیده بود و اشک‌هایش را پاک می‌کرد. زیر لب، برای بچه‌ها و نوه‌ها و همشهری‌هایش دعا می‌کرد؛ هیچ دعایی برای خودش نداشت. مشد اکبر حواسش به همه چیز بود. صلوات شمار فلزی بتول که چند سالی است از دستش نیفتاده، با یک بند مشکی به‌دور دستش پیچیده شده بود.

مشد اکبر، در میان همسن و سالانش، چهره‌ای معمولی و عادی داشت. با این که قدش آن‌قدرها کوتاه نبود، اما سن‌وسال و خمیدگی کمرش، قد او را از بتول خانم کوتاه‌تر نشان می‌داد.

قرص ماه در آسمانْ کامل و فاصله‌اش تا زمین خیلی کم بود. مثل این که می‌خواست خودش را روی زمین پرت کند. مشد اکبر در مسیری که از اتوبوس پیاده شده بودند، هر چند دقیقه یک‌بار به آسمان نگاه می‌کرد و ماه کامل را می‌دید. ماه از لابلای این همه برج بلند و سر به آسمان کشیده دیده می‌شد. مشد اکبر خیلی خوشحال بود که اینجا هم می‌توانست ماه را ببیند. توی روستا هم شب‌هایی که آسمان صاف بود، لذت تماشای ماه را از دست نمی‌داد.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۱۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

حجم

۱۱۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

قیمت:
۳۶,۰۰۰
۱۰,۸۰۰
۷۰%
تومان