کتاب آقای گریشکاوتس و شش داستان
معرفی کتاب آقای گریشکاوتس و شش داستان
کتاب آقای گریشکاوتس و شش داستان نوشتهٔ یوگنی والریویچ گریشکاوتس و ترجمهٔ رضوان حسنزاده و مهناز دارمی است و انتشارات کتاب نیستان آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب آقای گریشکاوتس و شش داستان
یوگنی والِریِویچ گریشکاوتس نمایشنامهنویس، کارگردان تئاتر، بازیگر سینما، موزیسین و نویسندهٔ ادبی در سال ۱۹۶۷ در روسیه چشم به جهان گشود. این کتاب گزیدهای از ۶ داستان کوتاه است و خاطرات زندگی نویسنده در دورههای کودکی، نوجوانی و جوانی را شامل میشود. بارزترین ویژگی تمام آثار ادبی گریشکاوتس، صمیمیت، صداقت و پاکی کودکانهٔ قلم اوست. او در تکتک آثار، جملات و حتی کلماتی که به کار میبرد، در پی یک هدف است؛ اینکه به بشریت یادآوری کند که همهٔ ما انسانیم و در وهلهٔ اول به انسانیت انسانها باید احترام گذاشت. او در داستانهایش زندگی و شخصیت انسانهایی را به تصویر میکشد که گاهی ما آنها را تنها چند سال، ماه، هفته، روز و یا حتی چند لحظه میبینیم، با آنها ارتباط داریم و ممکن است دیگر هیچ وقت آنها را نبینیم، اما همین انسانهای عادی میتوانند تأثیری عمیق بر تمام زندگی و قلبمان بگذارند. آنها تا آخر عمر بر نحوهٔ زندگی، جهانبینی و چگونگی رفتار و کردارمان تأثیر میگذارند و تا همیشه در دل و خاطرمان میمانند.
گریشکاوتس نویسندهای است که بدون شک هر خوانندهای را مجذوب خود میکند و آدمی با خواندن هر اثر او یاد لحظاتی از زندگی خود میافتد که بیتردید جزء بهترین لحظات زندگیاش محسوب میشوند که غباری از روزمرگی زندگی بر آنها نشسته و گریشکاوتس گویی آن غبار را به کنار زده و ما را بار دیگر به دنیای شیرین خاطرات زندگیمان میبرد.
شعار اصلی آثار گریشکاوتس در این خلاصه شده که زندگی انسانها پر از لحظات بسیار کوچک و گذرایی است که بسیار سریع میگذرند و دیگر هیچ وقت باز نمیگردند. حال آنکه اگر انسانها چشمهایشان را خوب باز کنند و بنگرند، متوجه خواهند شد که خوشبختی حقیقی زندگیشان در آن لحظات به ظاهر ناچیز و فراموششده نهفته است. او سعی میکند که در آثارش این لحظات کوچک و فراموششده در زندگیهای مدرن و صنعتی قرن ۲۱ را برای مخاطبان یادآوری کند تا بذر امید و شادی را در دل خستهٔ قرن ۲۱ بپاشد و مخاطبانش را به صلح و دوستی و انسانیت دعوت نماید. آثار او مملو از حوادث و اتفاقات ناچیزی است که بسیاری از ما در زندگی به آنها توجه نمیکنیم: دعواهای سادهٔ خانوادگی، بیخوابیهای مزمن هرروزه، شکستن شیشهٔ مربا یا ترشی در آشپزخانه و از این قبیل اتفاقات که همواره به صورت خاصی مورد توجه گریشکاوتس هستند. مخاطب با خواندن داستانهایش به این نتیجه میرسد که «آری، زندگیام اینقدرها هم پوچ و بیمعنی نیست! بلکه پر از چیزهای کوچک و فراموششدهای است که میتوان به آنها عشق ورزید!»
نام داستانهای این مجموعه عبارت است از: داروین، هشتاد کیلومتری شهر، رئیس دانشکده، دانکوف، حسد، میخالیچ، همسایهٔ بالایی، پایینی و بغلی ما
خواندن کتاب آقای گریشکاوتس و شش داستان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران داستان کوتاه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب آقای گریشکاوتس و شش داستان
من آشنایی چندانی با زندگی روستایی ندارم. اگر دقیقتر بگویم، اصلاً درک درستی از آن ندارم. هرچند زندگی در روستا را تجربه کردهام. والدینم خانهای در روستا داشتند که به آن «ویلا» میگفتیم. اما شباهتی به ویلاهای معمولی حومهٔ مسکو نداشت، فقط یک خانهٔ تابستانی بود؛ یک خانهٔ قدیمی روستایی ساختهشده از تیرهای چوبی با شیروانی چوبی، مانند یک خانهٔ واقعی سیبریایی. این خانه در وسط روستای کالبیخا قرار داشت؛ کالبیخا روستایی با چهل خانه بود که بر تپهای ساحلی در قسمت چپ رودخانهٔ توم به شکل زیبایی گسترده شده بود. از شهر کِمروف تا کالبیخا دقیقاً هشتاد کیلومتر فاصله بود. ما حدود پانزده سال صاحب این خانه در روستا بودیم و در این مدت هر وقت به کالبیخا میرفتیم، از نزدیک شاهد این زندگی روستایی بودم.
خانهای که ما همیشه آن را به عنوان «خانۀمان» مینامیم، هنوز به همان صورت در روستای کالبیخا پابرجاست. اگر روزی به آنجا بروید به راحتی آن را پیدا خواهید کرد. خانهای بسیار بزرگ است که در خود مرکز روستا قرار دارد و میتوان عنوان «تیموفِیِف» که از حروف حکاکیشدهٔ چوبی ساخته شده است را روی پنجرهٔ مرکزی عمارت خواند. این نام خانوادگی آن شخصی ا است که قدیمترها این خانه را ساخته و مدتها قبل از آنکه والدینم آن را بخرند فوت شده بود.
اینکه به چه علت پدر و مادرم به کالبیخا آمدند و این مکان را پسندیدند و تصمیم گرفتند آنجا خانه بخرند، اصلاً مهم نیست. اما آنها با اینکه کاملاً شهرنشین بودند، این کار را کردند و این تصمیم عجیب و غریب و خیلی مهم را گرفتند.
حجم
۱۶۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۹۶ صفحه
حجم
۱۶۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۹۶ صفحه