کتاب شکل پذیری نیروهای موسیقی
معرفی کتاب شکل پذیری نیروهای موسیقی
کتاب الکترونیکی «شکل پذیری نیروهای موسیقی» نوشتهٔ ارنست توخ با ترجمه محسن الهامیان در نشر افکار چاپ شده است. این کتاب حاوی مجموعهای از بررسیها و عقایدی است که در طول سالها تجربهٔ نویسنده بهعنوان آهنگساز و آموزگار جمعآوری شده است. ترتیب قرار گرفتن مطالب در کتاب با توجه به میزان علاقه و پرسوجوی شاگردان در طی سالها شکل گرفته است. در نهایت، انگیزهای که باعث شد تا ارنست توخ افکارش را بهصورت این کتاب ارائه کند، پاسخی است که از مجموعۀ مقالاتی گرفت که با عنوان «شکلپذیری نیروهای موسیقی» در دانشگاه هاروارد در ۱۹۴۴ ارائه شد.
درباره کتاب شکل پذیری نیروهای موسیقی
آنهایی که قبلاً با مباحثی از تئوری مقدماتی موسیقی آشنا هستند، یا به گفتهای اصول پایهای هارمونی سنتی را بهطور عمومی آموختهاند، ممکن است در برخورد با آموزههای سطح بالای موسیقی متوجه نقص دانش خود شوند. فرض بر این است که خواننده با دانشی از مطالب اولیه آشناست؛ کتاب برای توضیح مطلب اولیه یا برای توضیح اصطلاحاتی که در صورت لزوم میتوان در هر لغتنامهای پیدا کرد، متوقف نمیشود. ترجیحاً روی مطالبی متمرکز خواهم شد که در یک کتاب معمولی یافت نمیشود.
این کتاب برای عاشقان موسیقی که آرزو دارند تا درک [قدردانی] بهتری در معیار وسیع از موسیقی داشته باشند؛ و نیز برای موزیسینهای فعال و آماتورهایی که در برخورد با موسیقیِ پیشرفتهتر، از ناقص بودن اطلاعات موسیقی خود آگاه هستند؛ و بالاخره برای تمام کسانی که علاقه دارند تا دستی در کار آهنگسازی داشته باشند، نوشته شده است. بهعلاوه، کتاب میتواند بهعنوان مدخلی برای آموزش یا بهصورت خودآموز مورد استفاده قرار گیرد.
تئوری موسیقی در طول زمان به بعضی مطالعات و آنالیزهای جداگانه مثل هارمونی، کنترپوان و نظایر آن تقسیم شده و با هر یک بهطور فردی برخورد شده است. در تقسیم تئوری به این شاخهها از آغاز تا انتها باید مناسبات درونی این رشتهها، تأثیرگذاری مدام آنها و وابستگی متقابل آنها را در نظر بگیریم.
کتاب شکل پذیری نیروهای موسیقی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به همهٔ دوستداران موسیقی پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب شکل پذیری نیروهای موسیقی
تغییرات وارد شده به نسخۀ اصلی تنها در یک نقطۀ اساسی است، در جایی شوپن کمپوزیسیون را به آکوردهای سنتی سهصدایی محدود کرده، دو نمونۀ تغییر یافته ترکیباتِ تُنی را نشان میدهد که خارج از این دستهبندی هستند.
از نظر کلی تفاوتی بین نسخۀ اصلی و دو واریانت وجود ندارد. کارکرد موزیکال عبارت بهطور موقت تونالیته را معلق و بعد از اپیزود کوتاهی مجدداً آن را برقرار نموده است که در هر سه نسخه یک شکل است. حفظ خلوص سبک که اجازۀ جایگزینیچنین ناسازگاریهایی با بقیه کمپوزیسیون را میدهد، نباید چشم ما را روی اعتبار مسئلۀ مورد بحث ببندد. پس زیاد هم در واریانتها به خلوص سبک فکر نکنیم.
نمیتوان این ترکیبهای جایگزین شده را «آکورد» دانست و نیز نباید این عبارت از نسخۀ شوپن را «مودولاسیون» [گذر] از میان تونالیتههای متفاوت نامید - با هیچ یک از تونالیتههای برقرار شده و هیچ یک از آکوردهایی که بهطور رسمی جایگذاری شدهاند، نمیتوان نسخۀ اصلی را دارای آکورد مطبوع و دو واریانت را هم تنها حاوی آکوردهای نامطبوع دانست.
بار دیگر تمام مسئلۀ مطبوع-نامطبوع فرو میپاشد، استدلال آن به بعد از نقطۀ پایانی منتقل میشود.
صورت قضیۀ عبارتْ قابل لمس نیست و نمیتوان آن را با مطبوع و نامطبوع تفسیر کرد، بلکه تنها میتوان گفت از برخورد نتها در حین حرکت شکل گرفته است، هر یک از صداها حرکتی افقی دارند و نیروی حرکتی خودشان را بهوجود میآورند که طی آن نتها با هم برخورد میکنند.
این نمونهها درکی واقعی و ذاتی از هارمونی را به نمایش میگذارند. بهطور کلی میتوان هارمونی را ترکیبی از سه یا تعداد بیشتری تُن دانست، در یک سطح مقطع در زمانهایی که حرکت را متوقف میکنیم یا در زمانهایی کوتاه و بهدفعات حرکت را متوقف میکنیم، این درک از آکورد بهعنوان یک موقعیت لحظهای واقع میشود که ترکیبی ناشی از حرکت صداها است.
در مواردی خاص، موقعیتهای لحظهای در میانۀ یک حرکت با نیروی حرکتی، بسته به موقعیت گاهی میتواند به یک هارمونی بیانجامد، فقدان چنین لحظاتی میتواند هارمونی را به عاملی خنثی تبدیل کند.
وقتی نمایش فیلم در لحظهای خاص متوقف میشود، ممکن است مردمی را نشان دهد که بهشکل خشنی با سر و دست اشاره میکنند و صورت آنها بهصورت ترحمآمیزی در هم ریخته است. تصویر یک روزنامه ممکن است شناگری را نشان دهد که با پرش از روی تختۀ پرش وسط زمین و هوا گیر کرده و تخته هنوز مرتعش است. یک مجسمه، سوارکاری را پشت اسب نشان میدهد؛ اسب روی پاهایش بلند شده و شیهه میکشد، سوارکار به جلو خم شده و کمر را سفت کرده است. از این صحنههای فیلم شاید برای تبلیغ در پوستر استفادهکنیم، بدون آنکه به این مطلب فکر کنیم که مردم هنوز آرام نگرفتهاند؛ روزنامه که بهطور اتفاقی توجه ما را به خود جلب کرده با وجودی که مدت زمانی است کنار گذاشته شده؛ شیرجهزننده هنوز میان زمین و آسمان معلق یا تختۀ پرش هنوز در هوا مرتعش است؛ و یا مجسمۀ سوارکار یک محصول تولیدی بوده و کسی از فشاری که به سوارکار آمده، شگفتزده نیست. عادی بودن این تصاویر به این دلیل است که تصویرسازی ذهن ما بهطور خودکار و تجربی لحظات گم شدهای را که در حرکات واقعی از دست رفته بازسازی میکند. این تصاویر نمادهای قابل رویت هستند.
حجم
۱۳٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۱۸ صفحه
حجم
۱۳٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۱۸ صفحه