دانلود و خرید کتاب افسانه خارستان لی باردوگو ترجمه بهناز ولی‌پور
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب افسانه خارستان

کتاب افسانه خارستان

معرفی کتاب افسانه خارستان

کتاب افسانه خارستان نوشتۀ لی باردوگو از نویسندگان پرفروش نیویورک‌تایمز است. این کتاب در سال ۲۰۱۷ نامزد جایزه گودریدز شده است. این کتاب در سال ۲۰۲۰ نامزد جایزه کارولینای جنوبی در زمینه ادبیات نوجوانان شده است.

درباره کتاب افسانه خارستان

افسانه خارستان شامل شش داستان است که با الهام از قصه‌های پریان و حکایت‌های محلی، شما را به سرزمین‌های آشنا و درعین‌حال عجیب می‌برد، به دنیایی که میلیون‌ها نفر به‌واسطۀ داستان‌های گریشا با آن مانوس شده‌اند.

سفر به دنیایی دلگیر با شهرهای جن‌زده، جنگل‌های حریص، حیوانات سخنگو، آدمک‌های شیرینی زنجبیلی. جایی که صدای یک پری دریایی جوان می‌تواند طوفان‌هایی سهمگین را فرابخواند و یک رودخانه می‌تواند دستورهای یک پسر عاشق را به بهایی گزاف انجام دهد.

نویسندۀ مجموعه رمان‌های پرفروش سه‌گانة گریشا در این کتاب داستان‌هایی کوتاه را در فضایی تلخ و تاریک، مملو از خیانت، انتقام، فداکاری و عشق به تصویر می‌کشد.

خواندن کتاب افسانه خارستان را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟

اگر شما جزو کسانی هستید که داستان‌های افسانه‌های جن و پری را مطالعه می‌کنید، مطالعه این کتاب به شما پیشنهاد می‌شود.

درباره لی باردوگو

لی باردوگو در سال ۱۹۷۵ در اورشلیم متولد شده است و در لس آنجلس بزرگ شد. رمان‌نویس اهل ایالات متحده آمریکا است که بیشتر به خاطر رمان‌های گریشاورس، به ویژه دوگانه شش کلاغ و سه‌گانه سایه و استخوان شناخته میشود. او در اورشلیم به دنیا آمد و در لس آنجلس بزرگ شد و در سال ۱۹۹۷ در رشتۀ زبان انگلیسی از دانشگاه ییل فارغ‌التحصیل شد و قبل از انتشار اولین رمانش، در شغل‌هایی همچون روزنامه‌نگاری، گریم و جلوه‌های ویژه فعالیت داشت. باردوگو اولین رمان خود را در سال 2012 به چاپ رساند.

بخش‌هایی از کتاب افسانه خارستان

در آن سال که تابستان بسیار کش آمد و سنگینی گرما چون جنازه‌ای بر روی چمنزار افتاد علف‌های بلند زیر آفتاب بی‌رحم خشک و پلاسیده شدند، جانوران در دشت‌های خشک و تفتیده مردند و تنها حشرات از این اوضاع راضی بودند. در این سال ملکه دره غربی دچار دردسری شد.

همه ما داستان ملکه شدن او را می‌دانیم، این که چگونه با وجود سرووضع مندرس و جایگاه اجتماعی ضعیفش، زیبایی او توجه شاهزاده را جلب کرد و او را به قصر بردند، جایی که لباس‌هایش همه از طلا بود و موهایش را با جواهرات می‌بافتند و همه مجبور شدند در مقابل دختری زانو بزنند که پیش‌ازاین فقط یک خدمتکار بود.

و این جریان پیش از آن که شاهزاده به سلطنت برسد روی داده بود، زمانی که هنوز سرکش و بی‌پروا بود و هر روز بعدازظهر سوار بر اسب سرخش به شکار می‌رفت و در همان دوران بود که دست به این اقدام دون شأن اجتماعی‌اش زد. با انتخاب عروسی از میان روستاییان به‌جای ازدواجی به‌منظور تحکیم یک اتحاد سیاسی، باعث آزردگی پدرش شد. مادرش سال‌ها پیش فوت کرده بود، بنابراین بدون صلاحدید یک بزرگ‌تر دست به این اقدام زد. مردم از کارهای عجیب او و همسر دوست‌داشتنی‌اش لذت می‌بردند. برای مدتی این زوج بسیار خوشبخت بودند. همسرش شاهزاده کوچولویی تپل‌مپل به دنیا آورد که سرخوشانه در گهواره‌اش غان‌وغون می‌کرد و باگذشت هر روز دوست‌داشتنی‌تر می‌شد.

فاطمه.م
۱۴۰۰/۱۱/۰۷

کتاب مجموعه شش داستان کوتاه فانتزی درباره جادوگران، هیولاها، پری های دریایی و اهریمنی ترین موجود، انسانهاست، داستان ها به نوعی بازروایت واژگونه افسانه های روسی است، در سه گانه سایه و استخوان از همین نویسنده به دو سه داستانش

- بیشتر
کتیبه سپید
۱۴۰۰/۱۰/۲۷

این یه کتاب افسانه‌ای توی ژانر فانتزیه. ایده قشنگی برای داستانش داره. شیوه روایتش هم روی وقایع و اتفاقاتی که می‌افته، تمرکز داره. از اون کتاب‌ها نیست که با توصیف‌های طولانی حوصله آدم رو سر ببره. من رو یاد یکی

- بیشتر
گمشده در دنیای کتاب ها :(
۱۴۰۲/۰۵/۰۳

کتاب خیلی خوبی بود .مجموعا شش داستان داخلش هست که همشون چاشنی فانتزی دارن. راجبع پریان جادوگران ...... درکل خوب بود . ارزش خوندن رو داره.

علی
۱۴۰۱/۰۷/۲۱

داستان های کوتاه از دنیای خیالی گریشا. نیاز به خوندن هیچ کتابی پیش از این کتاب نیست ولی اگر به دنیای گریشا و شش کلاغ و نیکولای علاقه مند هستید ، حتما بخونید.

کاربر ۲۹۴۹۸۳۴
۱۴۰۰/۱۱/۲۹

بعد از خوندن سه گانه گریشا این کتاب رو بخونید

که استفاده از یک چیز یه معنای مالکیت آن نیست.
مریم
این که توانسته‌ای از یک دام بگریزی دلیلی نمی‌شود که بتوانی از بعدی هم بگریزی.
مریم
- پدرم هرگز لطف را به من یاد نداد. - و نمی‌توانی یاد بگیری؟
مریم
طبیب گلویش را که معاینه کرد گفت: «آها! در شکم مادرت که بودی آیا وقتی می‌خوابید پنجره‌ها باز بودند؟» مادر گفت: «بله چون در آن تابستان هوا بسیار گرم بود.» طبیب گفت: «که این طور. موضوع بسیار ساده است. مادرت هر بار در زمان خواب یک تکه از آسمان شب را می‌بلعید و تمام آن فضای خالی اکنون در وجود توست. فقط یک تکه از خورشید را که بخوری آسمان پر می‌شود و دیگر احساس خالی بودن نمی‌کنی.»
نرگس میرفیضی

حجم

۱۹۱٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۵۴ صفحه

حجم

۱۹۱٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۵۴ صفحه

قیمت:
۷۵,۰۰۰
تومان