دانلود و خرید کتاب سلام بر زندان! هادی خورشاهیان
تصویر جلد کتاب سلام بر زندان!

کتاب سلام بر زندان!

انتشارات:نشر مشکی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۱.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب سلام بر زندان!

کتاب الکترونیکی «سلام بر زندان!» سرودهٔ هادی خورشاهیان در نشر مشکی چاپ شده است. از آثار دیگر هادی خورشاهیان می‌توان به کتاب‌های قیفی که سر گشاد دارد(مروارید)، سرباز و مرز(شرکت نشر قطره)، غزلیات شیرین صائب تبریزی(پیدایش)، این چی چیه؟ یه جغده(خط خطی) اشاره کرد.

درباره کتاب سلام بر زندان!

این مجموعه شعر  از هادی خورشاهیان در قالب غزل سروده شده است. هادی خورشاهیان به سال ۱۳۵۲ در گنبد کاووس به دنیا آمد. او از جمله شاعران و نویسندگانی است که هم برای مخاطب کودک و نوجوان و هم برای مخاطب بزرگسال آثاری دارد. از او تاکون بیش از ۸۰ کتاب در زمینه‌های مختلف ادبیات منتشر شده است. ایشان هم اکنون در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و در حوزه صدور مجوز و سانسور(ممیزی) برای کتاب‌های داستان مشغول به کار است.

کتاب سلام بر زندان! را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به علاقه‌مندان به اشعار معاصر در قالب غزل پیشنهاد می‌کنیم..ک

بخشی از کتاب سلام بر زندان!

باران گرفته با دعای او، مبهوت مانده قوم پیغمبر

می‌آید از آن دور، از تاریخ؛ نقش اساطیر زمان با اوست

سقراطی از اعصار می‌آید، جام شراب و شوکران با اوست

این ابرها سهم خدایانند، از ابر، رعد و برق می‌بارد

وقتی خدای باد می‌آید، تکراری از هفت آسمان با اوست

هم آرش است و هم کمانگیر است، هم نقش پیشانی او تیر است

سیب قشنگی روی سر دارد، از آسمان رنگین‌کمان با اوست

تاریخ را تکرار خواهد کرد، عهد عتیقش را مرتّب کن

از سِفر پیدایش فرود آمد، مردی که تاریخ جهان با اوست

این مرد یک مرد اساطیری‌ست، اسطوره‌ای از بابل و از هند

آوازه‌اش در روم پیچیده‌ست، مردی که نذر جوکیان با اوست

از هفت وادی می‌رود بالا، اهرام مصر آویزه‌ی گوشش

او پلّه پلّه می‌رود بالا، تا آسمان‌ها پلّکان با اوست

او از خدایان اساطیری‌ست، از جوکیان گنگ پامیری‌ست

بودایی از اندوه بوداهاست، حتّی شهود جاودان با اوست

اسطوره‌ای از ماوراءالنهر، ماه بلند و یک پلنگ پیر

حالا پلنگ پیر بر دوشش، ماه بلند و نردبان با اوست

این مرد، مرد سال و ماه ماست، یک بتکده لات و هُبَل دارد

جای خلیل آسمان خالی‌ست، وقتی خدای مهربان با اوست

سیذارتایی پیر و فرزانه‌ست، تا نیروانا می‌رود هر روز

پیر جهان دیده که ضحّاک است، اما دو تا مغز جوان با اوست

باران گرفته با دعای او، مبهوت مانده قوم پیغمبر

غافل از این که حیله‌ای دارد، در مشت‌هایش استخوان با اوست

این مرد یک مرد اساطیری‌ست، میخانه‌ای در پیرهن دارد

رطل گرانش در زمان گم شد، از آن همه یک استکان با اوست.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۴۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۶۴ صفحه

حجم

۴۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۶۴ صفحه

قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان