کتاب تابلویی که هرگز نقاشی نشد
معرفی کتاب تابلویی که هرگز نقاشی نشد
کتاب الکترونیکی «تابلویی که هرگز نقاشی نشد» نوشته ماسیمو بیزوتی با ترجمه سید مهدی موسوی در انتشارات کتاب خورشید به چاپ رسیده است. رمان «تابلویی که هرگز نقاشی نشد» بازتاب افکار نویسنده دربارهٔ عشق، زندگی روزمره و تأثیر روابط عاشقانه بر آن است. نویسنده در این رمان سعی دارد تا آشفتگی ذهنی و دلواپسی ناشی از عشق و طغیان عواطف انسانی را به چالش بکشد و تعبیر جدیدی به آنها ببخشد. در سال ۲۰۱۴ «تابلویی که هرگز نقاشی نشد» را در انتشارات موندادوری منتشر کرد که تا هفتههای متمادی در صدر فهرست پرفروشترین کتابها در ایتالیا باقی ماند.
درباره کتاب تابلویی که هرگز نقاشی نشد
رمانی تأملبرانگیز و پربار که به مفهوم عشق، روابط عاشقانه و آشفتگی حاصل از آن میپردازد. مرد نقاشی به نام پاتریک برای ایجاد تغییر در زندگیاش و دستیابی به نقطه رضایتمندی خود، رم را برای همیشه به مقصد ونیز ترک میکند. او در ملاقات با آدمهای گوناگون هدفش را دنبال میکند و به جستجوی خویشتن میپردازد. از طرفی دیگر پاتریک زن محبوبی را که قبلاً در تابلوی نقاشیاش کشیده بود، جستجو میکند. او که قبل از حرکت به سراغ تابلو در اتاق زیر شیروانی رفته بود، آن را خالی مییابد و حالا میخواهد با پیداکردن آن زن دوباره تصویرش را به تابلو برگرداند.
درباره ماسیمو بیزوتی
ماسیمو بیزوتی در سال ۱۹۷۹ در رم متولد شد. در رشته ادبیات تحصیل کرده است، پیانو مینوازد، آهنگ میسازد و شیفته ادبیات، روانشناسی و فلسفههای شرق است. او به واسطه جملات زیبا و قصاری که در وبلاگ شخصیاش مینوشت، در میان خوانندگان به ویژه جوانان به محبوبیت زیادی دست یافت و سرانجام در سال ۲۰۱۰ اولین کتاب او به چاپ رسید. مسیر معکوس رویاها اثر شناختهشدهٔ اوست. وی قبل از شروع کار بهعنوان نویسنده، چندین کار از جمله بارمن، اپراتور در مرکز تماس و دستیار در یک کلینیک سرپایی را انجام داد.
بخشی از کتاب
تو نمیخواستی از من دور باشی، ولی نمیخواستی خیلی هم نزدیک باشی. پاتریک، وقتی آدم سعی میکند هر چیزی را کنترل کند، همه چیز را از دست میدهد، این اجتنابناپذیر است. کنترل مطلق بهخودیخود تا زمانی بر دیگران تأثیر دارد که دیگران متوجهش نشوند و احساس نکنند که عروسک دستکاری شده برای رسیدن به هدف همیشگی تفاهم هستند. تو مرا درون یک تابلو به دام انداختی و من برای اینکه خودم باشم مجبور بودم فرار کنم. تو ایدهای را که از من داشتی تعقیب میکردی؛ نه برای اینکه بفهمی من واقعاً چه کسی هستم.
...
آزادیای را که خیلی از آن دفاع کردم درون جعبه گذاشتم و کادوپیچ کردم که بهعنوان هدیه به تو بدهم. میدانستم که آن را از من نمیگیری. حالا اصلاً معلوم نیست چند وقت دیگر باید انتظار بکشم تا دوباره به چنین یقینی برسم، در ضمن الآن که نگاه میکنم میبینم که دلم برای تو تنگ نشده، دلم برای بهترین بخشِ خودم که در وجود تو جا گذاشتهام و اصلاً قصد برگشتن ندارد، تنگ شده. - از متن کتاب - ماسّیمو بیزوتّی نویسنده نوظهوری در صحنة ادبیات ایتالیا و جزو محبوبترین وبلاگنویسها در میان جوانان امروز ایتالیایی است.
حجم
۱٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۵۴ صفحه
حجم
۱٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۵۴ صفحه