دانلود و خرید کتاب سرنوشت در دست کلوتیلد جووانینو گوارسکی ترجمه هاله ناظمی
تصویر جلد کتاب سرنوشت در دست کلوتیلد

کتاب سرنوشت در دست کلوتیلد

انتشارات:نشر گویا
دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب سرنوشت در دست کلوتیلد

کتاب الکترونیکی سرنوشت در دست کلوتیلد نوشتهٔ جووانینو گوارسکی با ترجمهٔ هاله ناظمی و ویراستاری همدم جلال‌زاده در نشر گویا چاپ شده است. رمان «سرنوشت در دست کلوتیلد» رمانی است عاشقانه و درعین‌حال طنزآمیز که رفتار شخصیت‌های داستان در آن غیرقابل پیش‌بینی و پایان آن هم کاملاً غیرمنتظره است.

درباره کتاب سرنوشت در دست کلوتیلد

فیلیماریو دوبله که متعلق به یکی از خانواده‌های بسیار متمول نِواسلیپ بود، وقتی فقط چندماه داشت، یتیم شد. فیلیماریو پیش از هر چیز مردی سرسخت بود و این ویژگی را به نسبت مساوی از اجداد پدری‌اش و از مادرش جِلسومینا به ارث برده بود.  

وقتی فیلیماریو هجده سال داشت و هنوز مهمان عمو فیلیپ بود، با وجود در اختیار داشتن تمام پول عمو فیلیپ بسیار کسل بود. اما یک روز مشغولیتی پیدا کرد که به نظرش خیلی جالب آمد: آموختن پزشکی. فیلیماریو دو سال تمام با پشتکار درس خواند و سرانجام ناله‌کنان در بستر افتاد. به عقیدهٔ پزشکان او واضح‌ترین و مشخص‌ترین آپاندیسیت ممکن در دنیا را داشت.

نویسنده در این کتاب به‌خوبی از عهده‌ٔ خنداندن خواننده برمی‌آید. البته نه به‌خاطر جدی‌نبودن موضوع، بلکه به این دلیل که بافته‌ای است هیجان‌انگیز از شوخی‌ها، تضادها، شگفتی‌ها و وارونه‌شدن موقعیت‌های مختلفی که در آن‌ها حوادث و ماجراهای عجیب‌وغریبی روی می‌دهد. 

جوانینو گوارسکی، روزنامه‌نگار، کاریکاتوریست، نویسنده و طنزپرداز ایتالیایی است. او در طول جنگ جهانی دوم و پس از آن، منتقد سیاست‌های حاکم بر کشورش بود و بارها زندانی شد.

کتاب سرنوشت در دست کلوتیلد را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به رمان‌هایی با روایت طنزگونه پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب سرنوشت در دست کلوتیلد

آن‌بار، فیلیماریو حسابی تفریح کرد، اما برای فراهم‌آوردن چیز متفاوتی که یکنواختی را از بین ببرد، چه زحماتی که باید متحمل می‌شد! اگر می‌خواست از یک بیماری ناموجود با چنان دقتی شکایت کند که سه شخصیت علمی را بفریبد تا جایی که آنها شکمش را باز کنند، اگر می‌خواست نهایت هراس را در آن سه چهره بازآفریند و تحسین کند، ناچار بود مدت زیادی را صرف مطالعه کند.

آقای فیلیماریو واقعاً به‌ندرت در زندگی‌اش تفریح کرده بود. به جرئت می‌توان گفت که فقط دوبار: بار اول، با دست‌انداختن آن سه شخصیت برجسته و بار دوم، زمانی که شهروندان تِمِرلوتّه۶ را به بازی گرفت.

آن هنگام فیلیماریو ۲۵ ساله بود. روزی، با لباس مبدل به تِمِرلوتّه رفت و مغازهٔ بزرگی در مرکز شهر اجاره کرد. شهر را پر کرد از برگه‌های تبلیغاتی و آگهی‌های بزرگی به روزنامه‌ها داد. مردم باخبر شدند، اما شگفت‌زده ماندند.

مغازهٔ فیلیماریو کاملاً خالی بود. یک میخ بر دیوارهایش نبود و در ویترین‌هایش هم حتا یک سوزن پیدا نمی‌شد. روی تابلو، فقط یک کلمه با حروف بزرگ نوشته شده بود: هیچ چیز.

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۲۸ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۲۸ صفحه

قیمت:
۷۴,۰۰۰
۲۲,۲۰۰
۷۰%
تومان