کتاب روابط مصر و ایران
معرفی کتاب روابط مصر و ایران
روابط مصر و ایران؛ بین دوستی و جدایی ۱۹۷۰ - ۱۹۸۱ کتابی نوشته دکتر سعید الصباغ با ترجمه سیده نسترن پزشکی است که در انتشارات ازادمهر به چاپ رسیده است.
درباره کتاب روابط مصر و ایران
مصر کشوری سرشار از تاریخ و نیز عجایب است. کشوری با هزاران سال تاریخ و اهرامی که خود تصویر تاریخاند. از کودکی بهاین کشور علاقهمند بودم. کشوری با بیش از یکصد میلیون نفر جمعیت، ولی، با تاریخی مملو از دگرگونی و سختی و البته، رونق و شکوفایی.
مهمتر از همه، وقتی به مطالعهٔ تاریخ سیاسی معاصر مصر میپردازیم تنشها، تغییرات و گرایشهای مختلف را در آن مییابیم و زمانی که به روابط ایران و مصر مینگریم در دو محور کاملا متضاد از پیوند (وصال) و جدایی (قطیعه) خبر میگیریم.
در این کتاب، دکتر سعید الصباغ به بررسی و تحلیل همین دو محور متضاد می پردازد و در بازهٔ زمانی ما بین ۱۹۷۰-۱۹۸۱، نگاهی عمیق به روابط این دو کشور گاه دوست و گاه دشمن دارد. کار دکتر الصباغ برای محققان علوم سیاسی و مطالعات مصر بسیار مفید و برای افراد علاقهمند در این زمینه نیز جذاب است.
مترجم تا جای ممکن تلاش کرده اصالت اثر حفظ شود و هرگونه تغییر، تبدیل، حذف و اضافه، جعل و تحریف پس از اتمام ترجمه و در طی فرایند چاپ از عهدهٔ مترجم بیرون است. تنها تغییری که در متن نیز توضیح داده شده کاربرد نام خلیج فارس است که استفاده از آن بر پایه اسناد و مدارک تاریخی و دلالتهای متقن بوده است.
درباره سعید الصباغ
دکتر سعید الصباغ متولد سال ۱۹۶۷ م در روستای "شبرا هرس" طوخ در استان قلیوبیه است. وی مدرس دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه عین الشمس بوده و اکنون استادیار دانشکدهٔ زبانها و ترجمه در دانشگاه ملک سعود است.
صباغ در سال ۱۹۸۹ م کارشناسی ادبیات خود را از دانشگاه عین الشمس دریافت کرد. کارشناسی ارشد را در تاریخ سیاسی ایران از دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه عین الشمس اخذ نمود. او دکترای خود را در رشتهٔ روابط مصر و ایران از دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه عین الشمس در سال ۲۰۰۱ م گرفت.
از فعالیتهای علمی وی میتوان گفت علاوه بر این که او عضو هیئت علمی است در نظارت بر روی بسیاری از پایان نامههای علمی کارشناسی ارشد و دکتری استاد راهنما بوده است. به عنوان یک محقق نیز، بین سالهای ۱۹۹۶-۲۰۰۵ م، دستیار تحقیق و سپس پژوهشگر مرکز بحوث الشرق الاوسط (مرکز مطالعات خاورمیانه) وابسته به دانشگاه عین الشمس بوده است. دکتر الصباغ دارای بیش از ده بررسی علمی در مطالعه و تحلیل امور ایران به طور کلی و گرایشهای سیاسی ایرانی به صورت خاص است.
وی سه کتاب با این عناوین به چاپ رسانده است:
۱- تاریخ سیاسی ایران ۱۹۰۰-۱۹۴۱-ریشههای دگرگونی.
۲- رابطهٔ بین قاهره و تهران، رقابت یا همکاری؟
۳- درآمدی بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران (ترجمه از فارسی).
بخشی از کتاب روابط مصر و ایران
پیش گفتار نویسنده
بیش از یک ربع قرن میگذرد و روابط ایران و مصر از زمانی کهاین روابط در سال ۱۹۷۹ م، سال برپایی انقلاب اسلامی به دلائل و عوامل بسیار زیادی قطع شد همچنان بر این حالت خود باقی مانده است. اما، چنانچه بپذیریم اسباب و انگیزههای گوناگونی به قطع این روابط منجر شده، پس ادامهٔ این جدایی میان دو کشور، تا به امروز علامت سوالها و ابهامات بسیاری را پیرامون این که چه عواملی باعث نزدیکی و کدامین اسباب باعث جدایی بین این دو کشور بزرگ شده است را بر میانگیزد؟
اگر روزی نگاه خویش را برگردانیم و از بهرهٔ بصیرت در گذشته بهره مند شویم، در مییابیم عادی سازی روابط بین آن دو استثنایی شده که با نابودی علت آن از بین میرود و شاید برچسبی ممتاز برای این رابطه در کل قرن بیستم گشته باشد. وقتی که عبدالناصر روابطش را با تهران به دلیل به رسمیت شمردن اسراییل توسط شاه قطع نمود، روابط مصر و ایران به کمترین سطح خود در سال ۱۹۶۰ م رسید و این جدایی تا سال ۱۹۷۰ م ادامهیافت. سپس، از زوال بازنماند و بار دیگر، به علت امضای پیمان صلح با اسراییل توسط سادات در سال ۱۹۷۹ م قطع شد. این جدایی، پس از سالهای اندکی از نزدیکی بین آنها رخ داد.
اگر بگویم هر کدام از تعاملات رابطه بین قاهره و تهران در طی این مرحله اشکالات آشکاری را نشان میدهد که از ارادهٔ دو کشور بیرون است مبالغه نکردهام. زیرا چنین تعاملاتی در نوع خود به تعاملات عرصهٔ خارجی وابستهاند و معادلات و توازن قوای از نوع خاصی هم که وضعیت قطبگرایی که جامعهٔ جهانی در آن زمان شاهد بود بر آن احاطه نداشت و حتی در توان هیچکدام از مصر و ایران (که دو کشور کنشگر در منطقه هستند) نبود که بتواند ماهیت و وزن روابط خود را با دو قطب بزرگ (جهان) تعیین نماید، بی این که مواضع خود را در قبال بسیاری از مسائل حیاتی دیگر که به نوع تسلیحات و مرزهای امنیتی و میزان نزدیکی خود به جانبداری یا بی طرفی و با میزان رابطهٔ هر کدام از آنها با تل آویو در پیوند است مشخص نماید.
به همین ترتیب، طبیعی بود تحلیل موضوعی تعاملات عرصهٔ خارجی بین سالهای ۱۹۶۷ -۱۹۸۱ م که شاهد وقوع تغییرات شدید در نوع و ماهیت گرایشهای عمومی در منطقه بود را بررسی کنیم که مختصات اساسیاش در کاهش نقش نسبی مصر از مرکزیت اصلی برای تعیین گرایشها در سیاست عربی بارز بود. کاهشی شدید در پیوند با پدیدار گشتن طرفهایی با ایدئولوژیهای منطقهای غیر عربی و در راس آنها ایران و سپس انتقال مرکز ثقل سیاسی از قاهره به منطقهٔ خلیج فارس۶ بود. بهعلاوه، کاهش ترسیم روابط ایران و مصر بر پایههایی را نیز شاهد بود که در اکثر حالات خود به صورت مرحلهای آغاز گردید. همچنین، گویی هر دو کشور سعی میکردند تا از آن یاری بجویند تا فرصتی جهت نزدیکی و تعامل بین ایشان باشد.
رابطهٔ میان قاهره و تهران شکوفایی و رشد بیشتری را بهخود گرفته است به میزانی که به نظرم میآید چنین تعاملی که طی این مرحله بین این دو کشور پدید آمده جالب و شگفت انگیز است. پس از این که تحولی کیفی در الگو و میزان و ابعاد هر گونه رابطهای که میان دو دولت بزرگ در منطقهای واحد ممکن است شکل بگیرد تا جایی که هر دو کشور موفق شدهاند کشور دیگر را به پشتوانهای منطقهای بدل سازند که به شکلی که اهداف سیاست خارجی خود را تحقق بخشند به قدرت آنها میافزاید. بهعلاوه، شاید این قضیهیکی از ارکان اساسی در این کتاب است و عوامل نزدیکی و الگوهای همکاری را که بین این دو کشور ایجاد شده بحث میکند.
شاید در این خصوص به تحول کیفی که روابط بین دو کشور از سال ۱۹۷۱ م شاهد آن بوده است و بهطور مشخص صرفا تحولی دینامیکی از سر مرزهای مصلحتاندیشی یا محدودیتهای عرصهٔ خارجی و ویژگیهای آن نبوده است نظری میافکندیم. دگرگونی در پیوند تا میزان زیادی با ماهیت رابطهٔ شخصی که بین رئیس جمهور سادات و محمد رضا شاه آن دو را با هم جمع میکرد تا حدی که در این رابطه بررسیها حتمی است مخصوصا که آن دو دائما با هم مشورت میکردند و تماس مستقیم داشتند. در نتیجه، گسترش روابط بین کشورهایشان با توجیهات مستقیم از سوی این دو رهبر آرمانگرا قرار داشت.
دوستی صمیمانه از ویژگیهای رابطهٔ ایران با مصر گردید تا جایی که در افق گروهی از متغیرهای منطقهای و شواهد محلی ظاهر گشت که در نوع خود بر اسباب قطع رابطه و عوامل دوری استوار بود. آنگاه، اوضاع واژگون گشت و همراه با آن روابط ایران و مصر از زمان انقلاب ایران به قطع روابط سیاسی تغییر یافت. بعد، رویارویی رسانهای زشتی که متغیرهای مسلط بر منطقهٔ خاورمیانه (غرب آسیا) در آن وقت، آرزویش را داشتند، آتش آن اوضاع داخلی ایران را بر هم زد و از این جهت توجه خاصی به بررسی عوامل جدایی و نیز ابعاد رویارویی سیاسی و علل تداوم آن تا به امروز مبذول داشتم.
فهرست کتاب روابط مصر و ایران
- مقدمهٔ مترجم
- در باره نویسندهٔ کتاب
- پیشگفتار
- پیش گفتار نویسنده
- فصل یک: عرصهٔ خارجی روابط مصرو ایران
- سخن آغازی
- فصل دو: تحولات روابط مصر و ایران
- مقدمه
- فصل سوم: الگوهای همکاری مصر و ایران
- همکاری اقتصادی میان مصر و ایران (۱۹۷۰-۱۹۷۸ م)
- فصل چهارم: تحول روابط مصر و ایران
- عوامل جدایی و ابعاد رویارویی (۱۹۷۸-۱۹۸۱ م)
- سخن پایانی
- فهرست منابع
- یادداشتها
حجم
۶۹۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۴۹ صفحه
حجم
۶۹۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۴۹ صفحه