دانلود و خرید کتاب دشمن مردم هنریک ایبسن ترجمه میرمجید عمرانی
تصویر جلد کتاب دشمن مردم

کتاب دشمن مردم

معرفی کتاب دشمن مردم

کتاب الکترونیکی «دشمن مردم» نوشتۀ هنریک ایبسن با ترجمۀ میرمجید عمرانی و ویراستاری مهدی سجودی مقدم در انتشارات مهراندیش به چاپ رسیده است. دشمن مردم پرطرف‌دارترین نمایشنامهٔ ایبسن، نمایشنامه‌نویس تحول‌گرای نروژی است. میرمجید عمرانی این اثر را از نسخهٔ نروژی آن ترجمه کرده است و این ترجمه زیرنظر مرکز ایبسن شناسی دانشگاه اسلو هم هست.

 جرج برنارد شاو یکی از مهمترین منتقدین ادبی، نمایشنامه‌های ایبسن را برتر از نمایشنامه‌های شکسپیر می‌داند و می‌نویسد: «ایبسن کمبودی را که شکسپیر به جای گذاشت، جبران می‌کند.»

درباره کتاب دشمن مردم

ایبسن در دشمن مردم داستان مردی را روایت می‌کند به نام دکتر توماس استوکمان که در ابتدا نمایش در خانه‌اش مهمانی‌های زیادی برگزار می‌کند و به طور کلی عده‌ٔ زیادی از مردم او را دوست دارند و به‌عنوان یک شهروند معتبر به او احترام می‌گذارند. او مسئول رسیدگی به حمام‌های برادرش است که شهردار است،. توماس متوجه می‌شود آب‌های این حمام‌ها آلوده است و سعی دارد این خبر را به دیگران بگوید اما همه به او لقب دشمن مردم را می‌دهند و از خودشان دورشان می‌کنند، او می‌خواهد برای عقایدش بجنگد. دشمن مردم در پنج پرده روایت می‌شود و به وضوح نشان می‌دهد که چطور شرایط و محیط، شخصیت انسان‌ها را عوض می‌کند و باعث تفرقه میان کسانی می‌شود که روزگاری با هم در یک جبهه بوه‌اند.

خواندن کتاب دشمن مردم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوست داران ادبیات نمایشی جهان و علاقه‌مندان به آثاری با درونمایهٔ جامعه‌شناختی و فلسفهٔ سیاسی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب دشمن مردم

کلانتر: روی‌هم‌رفته، روحیهٔ رواداری قشنگی تو شهر ما فرمانرواست؛ یه روحیهٔ راستی خوبِ شهروندی. این هم برخاسته از اونه که ما یک امر بزرگ مشترک داریم که دورش حلقه بزنیم، ـ امری که به یک اندازه به همهٔ همشهری‌های درست‌اندیشمون برمی‌گرده ـ

هُوسْتْاد: بله، آسایشگاهِ ساحلی.

کلانتر: دقیقاً. ما آسایشگاهِ بزرگ، نو و باشکوهمون رو داریم. ببینین چی می‌گم! آسایشگاه برجسته‌ترین منبع زندگی شهر می‌شه، آقای هُوسْتْاد. بی چون‌وچرا!

بانو سْتُکمان: تُماس هم همین رو می‌گه.

کلانتر: چه پیشرفت چشمگیری اینجا تو همین چندساله کرده! پولی تو دست‌وبالِ مردم اومده؛ زندگی و جنب‌وجوشی پیدا شده. ارزشِ ساختمان و زمین روزبه‌روز می‌ره بالا.

هوستاد: بی‌کاری هم کم می‌شه.

کلانتر: بله، این هم هست. بارِ ندارها به‌اندازهٔ دلگرم‌کننده‌ای از روی دوش لایه‌های دارا کم شده و باز هم کمتر می‌شه، اگر تنها امسال' تابستانِ واقعاً خوبی داشته باشیم؛ ـ بازدیدکننده‌های خیلی پرشمار، ـ بیمارهای بسیار فراوان که بتونه اسم آسایشگاه رو بندازه سر زبون‌ها.

هُوسْتْاد: و شنیده‌م چشم‌اندازش هم که هست.

کلانتر: نشانه‌هاش بسیار امیدوارکننده‌ست. هرروز درخواستِ جا و این‌جور چیزها براش می‌آد.

هُوسْتْاد: خب، پس مقالهٔ دکتر درست بجاست دیگه.

کلانتر: باز حالا چیزی نوشته؟

هُوسْتْاد: این‌یکی یه‌چیزیه که زمستون نوشته‌ن. سفارش آسایشگاه به دیگرون، گزارشی از اوضاعِ خوب بهداشتی شهرمون. ولی اون زمان گذاشتمش بمونه.

کلانتر: آها، به‌گمونم گیری تو کارش بوده؟

هُوسْتْاد: نه، این نبود؛ ولی دیدم بهتره تا این وقت‌ها تو بهار دست نگه‌دارم، چون الآن مردم به زمینه‌چینی و فکر اقامت تابستانشان می‌افتن.

کلانتر: بسیار درسته؛ بی‌اندازه درسته، آقای هُوسْتْاد.

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۲۲٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۵۶ صفحه

حجم

۱۲۲٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۵۶ صفحه

قیمت:
۱۱۰,۰۰۰
تومان