کتاب آموزش و ارزشیابی راهبردهای حل مساله
معرفی کتاب آموزش و ارزشیابی راهبردهای حل مساله
کتاب آموزش و ارزشیابی راهبردهای حل مساله؛ ویژه آموزگاران و والدین دانشآموزان دوره ابتدایی نوشتهٔ مرتضی صادقی و مریم شریفزاده در انتشارات یار مانا به چاپ رسیده است. هدف اصلی این کتاب «افزایش توانایی حل مسأله» در دانشآموزان است.
درباره کتاب آموزش و ارزشیابی راهبردهای حل مساله
در این کتاب ابتدا سعی شده که بینش خواننده نسبت به مسأله و حل آن ارتقا داده شود، چرا که تدریس خوب زمانی صورت میگیرد که معلم به روش تدریس خود ایمان و تسلط داشته باشد. سپس در مورد دیدگاههایی که به مسأله و حل آن وجود دارد پرداخته شده است. ضمن معرفی و چگونگی آموزش و ارزشیابی راهبردهای حل مسأله که در کتابهای ریاضی دورهی ابتدایی آمده است، نمونههایی از فعالیتها و تکالیف هدفمند، پژوهش و پروژهها و انواع آزمونهای عملکردی ویژه پایههای اول تا ششم ابتدایی و نمونه آزمونهای تیمز و کانگورو به عنوان آزمونهای مدادکاغذی و نیز کاربرد راهبردهای حل مسأله در طبیعت و زندگی ارایه شده است.
کتاب آموزش و ارزشیابی راهبردهای حل مساله را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای معلمان و اولیای دانشآموزان بهمنظور توانمند کردن دانشآموزان در حل مسأله با بهکارگیری راهبردهای حل مسأله راهگشا خواهد بود.
بخشی از کتاب آموزش و ارزشیابی راهبردهای حل مساله
آموزش ریاضی و حل مسأله کم و بیش مورد توجه آموزشگران ریاضی در هر زمانی بوده است، شاید بتوان سقراط را اولین کسی دانست که به نحوهی آموزش در ریاضی دارای سبک بوده است.سال ۱۹۴۵ میلادی را میتوان به عنوان نقطه عطفی در تاریخ حل مسأله به شمار آورد. در این سال اثر بزرگ جورج پولیا به نام «چگونه مسأله را حل کنیم؟» منتشر شد که منشأ تحول عظیمی در آموزش ریاضی به ویژه در دورههای آموزش عمومی در سطح جهان گشت. از دیدگاه جورج پولیا، مهمترین هدف آموزش ریاضی «اندیشیدن» است و به معلمان توصیه میکند که باید سطح توانایی اندیشیدن را در دانشآموزان خود بالا ببرند. پولیا میگوید: «این اندیشه خیال واهی و بیهوده نیست، بلکه عبارت است از: تفکر هدایتشده یا تفکر ارادی یا تفکر بارآور، این نوع اندیشه را میتوان، دستکم در تقریب اول، با «حل مسأله» یکی دانست و من اعتقاد دارم که یکی از مهمترین هدفهای ریاضیات مدرسهای، عبارت است از «تکامل توانایی حل مسأله در دانشآموزان». پولیا در ادامه میگوید: «توانایی انجام ریاضی، شناخت و به کارگیری زبان ریاضیات، پیدا کردن مجهولات از روی اطلاعات و ... اهداف جزئی آموزش ریاضی را تشکیل میدهند». در ادامه روند رشد آموزش ریاضی، و مخصوصا در سال ۱۹۶۲م. پس از صدور بیانیهی ۷۵ نفر از ریاضیدانان معروف دنیا، حرکت و توجه جدی نسبت به مقولهی آموزش ریاضی، به مثابهی یک حوزهی معرفتی مستقل و در عین حال مرتبط با ریاضیات، آمار، علومتربیتی، روانشناسی و ... به وجود آمد. در واقع بعد از این بیانیه تلاش بر این است که بهویژه ریاضیات مدرسه از علمی برای نخبگان به علمی برای همگان (عمومی کردن ریاضیات) مبدل شود و ریاضیات مردمی از جایگاه ویژهای برخوردار شود. از این زمان به بعد و با شروع تحول در آموزش و یادگیری ریاضی، برای درک مفاهیم و ایدههای عمومیتر ریاضی بر تقویت قدرت استدلال یادگیرنده بیشتر تأکید شد و همچنین رویکردهای جدیدی در کنار تأثیر ریاضیات بر توسعهی نیروی تفکر مطرح شد. مطالعاتی که متخصصان آموزش ریاضی در چند دههی اخیر انجام دادهاند از جمله شونفیلد، کای و مونتاگو دریافتند که لازمهی موفقیت در حل مسائل ریاضی، علاوه بر اکتساب اصول مفاهیم ریاضی، مجهز بودن به راهبردهای «شناختی»" و «فراشناختی» و عوامل عاطفی است. در آستانهی ورود به قرن بیستویکم، آموزشگران ریاضی بهویژه انجمن معلمان آمریکا و کانادا (۲۰۰۱ تا۲۰۱۰ (هدف اصلی آموزش ریاضی را ایجاد توانایی استدلال، حل مسأله، ارتباطات و همچنین تلفیق مقولههای گوناگون ریاضی و ارتباط آنها با سایر مقولات تعریف کردهاند.البته گام گذاشتن در این راه مشکلات و مسائلی دارد. مثلا آموزشگران در این چند دهه به این نتیجه رسیدهاند که با وجود تقاضا و درخواستها به رو آوردن به رویکردهای حل مسأله در آموزش ریاضی، انتقال از آموزش حقایق و روشهای ریاضی به آموزش همراه با تأکید بر فهم و درک ریاضی و مهارتهای تفکر، کند و مشکل بوده است. یکی از علتهای این چالش این است که هنوز بسیاری از معلمان مجاب نشدهاند که شیوههای سنتی باید کنار گذاشته شوند.بیشتر آنهایی هم که مایل به تغییر هستند، اطمینان ندارند که چگونه باید این کار را انجام دهند.
حجم
۱۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۱۶ صفحه
حجم
۱۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۱۶ صفحه