کتاب سوره تکاثر
معرفی کتاب سوره تکاثر
سوره تکاثر کتاب پنجم از مجموعه تفسیرهای قرآنی امام موسی صدر است که در انتشارات امام موسی صدر با ترجمه مهدی فرخیان به چاپ رسیده است.
درباره کتاب سوره تکاثر
یشک، قرآن سرچشمهٔ نخست و بیبدیلِ دریافتِ حقایق و منبعِ فهمِ چگونگیِ رستگاری است. همهٔ مسلمانان اذعان دارند که این کتاب، منبعِ نخست فهم اسلام است که دچار هیچ تحریفی نشده است.
رویکرد امام موسی صدر در تفسیر قرآن کریم اجتماعی انسانی و برای انسان است. او با همین شناخت از قرآن بود که پا به لبنان نهاد و منشأ تحولات دامنهدار شگرفی در میان اهالی آن دیار، خصوصاً شیعیان، شد. بنابراین، دریافت و تفسیر او از قرآن برای واکاوی اندیشههای او و حتی نقد آن اندیشهها اهمیت بسزایی دارد.
مجموعه گفتارهای تفسیری امام موسی صدر، غیر از آنچه بهصورت پراکنده در میان دیگر آثار او درج شده، شامل دو کتاب است: یکی از این کتابها دربردارندهٔ سور قصار با عنوان برای زندگی و دیگری شامل آیاتی منتخب از قرآن با عنوان حدیث سحرگاهان منتشر شده است. استقبال علاقهمندان، خصوصاً جوانان، از مجموعهٔ پرتوها (کتابهایی که فقط شامل یک گفتار از امام موسی صدر است و در قطع کوچک و کمحجم فراهم شده است،) ما را بر آن داشت که علاوه بر چاپ دو جلد گفتارهای تفسیری، مجموعهٔ دیگری تهیه کنیم که هر کتاب فقط مختص یک موضوع یا یک سوره باشد، و آن را به علاقهمندان عرضه داریم. آنچه پیش روی شماست، یکی از شمارههای این مجموعهٔ تفسیر قرآن است.
خواندن کتاب سوره تکاثر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
همه علاقه مندان به تفسیرهای قرآنی مخاطبان این کتاباند.
بخشی از کتاب سوره تکاثر
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
أَلهاکمُ التَّکاثُرُ. حَتّی زُرْتُمُ الْمَقابِرَ. کلّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ. ثُمَّ کلّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ. کلّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیقِینِ. لَتَرَوُنَّ الجَحِیمَ. ثُمَّ لَتَرَوُنَّها عَینَ الْیقِینِ. ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یومَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ.
به غفلت کشید شما را نازش به بسیاری مال و فرزند. تا به گورها رسیدید. حقا که بهزودی خواهید دانست. باز هم حقا که بهزودی خواهید دانست. حقا اگر از روی یقین بدانید. البته جهنم را خواهید دید. سپس به چشم یقینش خواهید دید. که در آن روز شما را از نعمتهای دنیوی بازخواست میکنند.
جلسهٔ گذشته تفسیر سورهٔ تکاثر را میگفتیم و به آیهٔ "ثُم لَتُسئَلُنَّ یومَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ» رسیدیم. براساس دریافت خود از قرآن و آرای مفسران این سورهٔ مبارک را تفسیر کردیم؛ سورهای که آدمی را برمیانگیزد که از آنچه از زندگی روزمره او را دربرگرفته است، دامن درکشد و به آینده و زندگی و وضع انسان پس از مرگ و آتش و دوزخ توجه کند. گفتیم که سؤال از نعمتها امری طبیعی است، زیرا هنگامی که خداوند به آدمی نعمت میدهد، فرض بر این است که او شایستهٔ این نعمت است و آن را درمورد مناسب خود مصرف خواهد کرد. روایاتی را ذکر کردیم که "نعیم» را به نعمتهای دنیوی ازجمله آب سرد و گرما و سایه و نان و غیر اینها تفسیر میکنند. سپس، گفتیم که روایاتی در تفاسیر شیعه وارد شده است که تأکید دارد مقصود از "نعیم» نعمتهای دنیوی مانند آب سرد و گوشت و نان جو نیست، بلکه منظور از نعیم و نعمت "ولایت امام» است. ازجملهٔ این تفاسیر نورالثقلین، که احادیث ائمه را آورده است، و البرهان و الصافی است. گفتیم که در روایات متعددی آمده است: حاشا که خداوند سبحان و متعال انعام و اطعام کند و در این دنیا به بندگانش روزی دهد و سپس، آنان را بهسبب این روزی مورد بازخواست قرار دهد. مثلاً امام میگوید: اگر مهمانی برای تو بیاید و تو به او آب و غذا دهی، آیا بعدها به این سبب او را مورد سؤال و بازخواست قرار میدهی؟ ممکن نیست. پس چگونه این مسئله را به خدا نسبت میدهید؟ خصوصاً با این بیان و در این مقام.
روایات دراینباره بسیارند، یعنی بیش از ده روایت تأکید میکند که مقصود از "نعیم» ولایت است. در روایاتی که از طریق راویان شیعه نقل شده و نه روایات مشهور، آمده است: "بُنِی الإسلامُ عَلَی خَمسٍ: عَلَی الصَّلوةِ وَ الزَّکاةِ وَ الحَجِّ وَ الصَّومِ وَ الوِلایة.» (اسلام بر پنچ چیز بنا شده است: بر نماز و زکات و حج و روزه و ولایت.) همچنین، آمده است: "وَ لَم یناد بِشَیءٍ کَما نُودِی بِالوَلایة.»۱۰ (آنقدر که به ولایت دعوت شده است به چیز دیگری دعوت نشده است.) روایات متواتر بسیاری نقل شده است که بنابر آن موجودات و اشیا و گیاهان به ولایت ایمان دارند. این اعتقاد به ولایت سبب میشود که ما مسئلهٔ ولایت را بیش از واجب دینی عادی در نظر آوریم. و چنین به ذهن ما القا میکند که ولایت امری تکوینی و دامنهدارتر از تکلیفی شرعی است.
نخست مقدمهای برای تأکید بر این روایات و تأیید قرآن بر صدق آنها و تفسیر درست آنها میگویم. ما هر روز در سورهٔ حمد میخوانیم: "إهدِنَا الصِّراطَ المُستَقِیمَ، صِراطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِم.» این معنا در قرآن بسیار تکرار میشود: "وَ مَن یطِع اللّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِک مَعَ الَّذِینَ أَنعَمَ اللّهُ عَلَیهِم مِنَ النَّبِیینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصّالِحینَ.» بنابراین، عبارت "أَنعَمَ اللّهُ عَلَیهِم» در قرآن دربارهٔ هدایتشدگان به کار رفته است؛ کسانی که هدایت شدهاند و راه را یافتهاند و منحرف نگشتهاند: "غیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِم وَ لَاالضّالِّینَ.»
پس این آیات نیز تأکید دارند که "نعمت» همان نعمت هدایت است، نه نعمت خوردن و نوشیدن، زیرا که هدایت به راه درست، مهمترین مسئلهٔ زندگی است. ما میخوریم تا زندگی کنیم؛ میپوشیم تا زندگی کنیم؛ نَفَس میکشیم و به سایه و خانه پناه میبریم، تا زندگی کنیم. خوب زندگی کردیم، پس از آن چه؟ چرا زندگی میکنیم؟ هدف از زندگی چیست؟ این اموری که در پیرامون ماست، نیازهای مادی ما را برآورده میسازد تا زندگی ما تأمین باشد. اما زندگی برای چیست؟ آیا باز هم برای خوردن؟ برای نوشیدن؟ برای پناه بردن؟ این پذیرفتنی نیست. این نیازها مقدمات زندگیاند. پس زندگی و حیات برای چیست؟ سببش چیست؟
راهی که مسیر ما را در زندگی مشخص میکند و باعث میشود که ما در زندگی هدفی داشته باشیم، همان "صراط مستقیم» است و این نعمت حقیقی ارزانیشده به انسان است. اگر بخوریم و بنوشیم و زندگی کنیم، اما به راه راست هدایت نشویم، گم و منحرف میشویم و میمیریم و از یاد میرویم. اما اگر زندگی کنیم و در راه راست خود برویم، به این نعمت حقیقی میرسیم.
پس از این مقدمهٔ کوتاه، به بحث "ولایت» میپردازیم. ما دربارهٔ دین و ایمان و رسالت انبیا و مُتَمِّمات رسالت انبیا تفسیری داشتیم که همیشه آن را بیان کردهایم. امشب نیز این تفسیر را تکرار و مثالی برای آن ذکر میکنیم.
حجم
۶۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۵۸ صفحه
حجم
۶۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۵۸ صفحه