کتاب نیروی شفابخش عشق
معرفی کتاب نیروی شفابخش عشق
کتاب نیروی شفابخش عشق یا رازهای شاد زیستن ۲ نوشته زهره زاهدی است که در انتشارات بذر خرد به چاپ رسیده است. در این کتاب با رازهای شاد زیستن و عشقورزی آشنا میشوید.
درباره کتاب نیروی شفابخش عشق
قرن بیستم، از یک سو قرن تکنولوژی، سرعت و اوج دستاوردهای علمی بشری بود و از سوی دیگر قرن سرگشتگی، تنهایی، از خودبیگانگی انسان ها و قرن آشفتگی های عصبی و روانی. هدف از گردآوری و انتشار مقالاتی که تحت عنوان رازهای شاد زیستن، منتشر می شود، این آرزوست که سلامت بیشتر، روان ٔ اندیشه شادابتر، شادی روزافزون و بهبود بیشتر روابط انسانی را به خانهها بیاوریم.
مقالاتی که در این کتابها آمده، برگردانی است از آخرین و جالبترین مطالبی که در مطبوعات معتبر جهان و سایتهای مفید شبکهٔ بینالمللی اینترنت آمده است. از میان مطالب، آنهایی را برگزیدهایم که در آن به رازهای سلامت جسم، روح و روان و به تبع آن، به فراهم آوردن شادابی و سرزندگی پرداخته شده است. لازم به یادآوری است که قرن بیستم همچنین قرن بیداری معنوی انسانها و وقوف به بُعد معنوی آنهاست. از آنجا که این امر جایگاه خاصی در زندگی انسان دارد، ما نیز تلاش کردهایم که به این مطلب حیاتی بپردازیم.
خواندن کتاب نیروی شفابخش عشق را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
همه دوستداران کتابهای انگیزشی مخاطبان این کتاباند.
بخشی از کتاب نیروی شفابخش عشق
دقایقی را با خود خلوت کنید
نشریهٔ مادران شاغل۱۱- اوت ۱۹۹۳
نوشتهٔ: کارولین جبز۱۲
چرا به اوقاتی نیاز دارید که بتوانید از توقعات دیگران بگریزید و فقط مال خودتان باشید؟
مادران امروزی معمولاً به شوخی میگویند که حتی فرصت دوش گرفتن هم ندارند و نمیتوانند تنها به حمام بروند. این شوخی نیست، واقعیت دارد.
خلوت، یکی از ملزومات سلامت روانی است که معمولاً دستکم گرفته میشود و انسانها با از دست دادن آن احساس گمگشتگی میکنند. رینولد بین۱۳، نویسندهٔ کتاب چه طور پدر و مادر بهتری باشیم میگوید: «متأسفانه، اغلب والدین تصور میکنند خلوت هم یکی دیگر از آن چیزهایی است که به خاطر بزرگ کردن بچهها، باید کنار گذاشته شود. اما پدر یا مادر بودن به معنای آن نیست که اجباراً از حقوق منحصربهفرد انسانی خود دست بردارید.»
گذشته از همهچیز، مسئلهٔ خلوت برای مادران شاغل ضرورت بیشتری پیدا میکند. زنی که برای خودش خلوتی ندارد، رفتهرفته حس ثبات شخصیاش را از دست میدهد، حسی که کار کردن را میسر میکند و از او یک کارگر، همسر، مشاور، راننده، فروشنده، پرستار، معلم، کارشناس تغذیه و غیره میسازد. مادری که بدون پرداختن به نیازهای شخصیاش، ناچار است مرتباً نقش عوض کند، یا سردرگم و بیحوصله میشود یا اینکه یکسره ناراضی خواهد بود.
مادران شاغل، معمولاً خلوت را به معنایی محدود و به مفهوم تنها بودن تعریف میکنند، فرصتی که به ندرت پیش میآید. آنها با این تعریف وقتشان را تلف میکنند. دکتر دارل پدرسون۱۴، استاد روانشناسی دانشگاه بِرگ هام یانگ۱۵میگوید: «اگر خلوت را فرصتی بدانیم که در آن بدون نگرانی از آنچه دیگران از ما میخواهند و دربارهمان فکر میکنند، با خویشتن حقیقی و اصلی خود در تماس باشیم، معنای آن را بهتر درک میکنیم. البته، در مواقع تنهایی همچنین فرصتهایی پیش میآید، اما در کنار نزدیکان، یا در میان غریبهها هم میتوان چنین فرصتهایی را سراغ کرد.»
پدرسون که بخش عمدهٔ کار خود را وقف مطالعهٔ این موضوع کرده است، موقعیتهایی را نشان کرده که در آن میتوان خلوت به دست آورد. تحقیقات او نشان میدهد انتخاب هر یک از این موقعیتها بستگی به جنس، سن، شخصیت و حتی وضعیت جغرافیایی دارد. با این حال اگر بفهمید این فرصتها چه طور و کجا به دست میآیند، احتمال دستیابی به آنها در مواقع نیاز بیشتر خواهد شد.
یافتن خلوت در تنهایی
دو نوع اول خلوت، همان انزوا و تنهایی است که چون به تنها ماندن مربوط میشوند، روشنتر از بقیه هستند. با آنکه عجیب به نظر میرسد، اما پدرسون کنج خلوت را تنها بودن در حضور دیگران تعریف میکند. این همان خلوتی است که مادران شاغل بیش از بقیه آن را مییابند. بارها خواندهاید که پادزهر اضطراب و تنش یک مراقبهٔ کوتاه یا مدتی استراحت در وان کف و صابون است. این موقعیتها معمولاً قابلدسترس هستند. و تازه در همین موقعیتها هم مگر بچهها دور و برتان نیستند؟ بنابراین اگر بچهها سرشان گرم باشد و یا بفهمند که باید مزاحم شما نشوند، میتوانید برای مدت کوتاهی آرامش داشته باشید. با بعضی از مادران هم اوقات خاصی را به خودشان اختصاص میدهند و از این طریق خلوتی را برای خودشان فراهم میکنند. سینتیا، که مادر سه کودک زیر پنج سال است، اولین ده دقیقه بعد از رفتن بچهها به رختخواب را به خودش اختصاص میدهد. او میگوید «روی کاناپهٔ اتاق پذیرایی مینشینم و هیچ کاری نمیکنم. نه چیزی میخوانم، نه چرت میزنم، نه چیزی میخورم و نه دربارهٔ چیز بخصوصی فکر میکنم. فقط به آرامی نفس میکشم».
مادرانی هم هستند که محل خاصی را برای خودشان در نظر میگیرند. کلر یک تابلوی «مزاحم نشوید» دارد و هر وقت میخواهد وقتی را به خودش اختصاص دهد، آن را پشت در اتاقخوابش آویزان میکند.
تنهایی، زمانی است که هیچکس دوروبرتان نباشد و این با خلوت فرق دارد. یکی از دوستانم در خانه کار میکرد و از اولین ساعات صبحگاهی که همه خانه را ترک میکردند و او کاملاً تنها میشد، بسیار لذت میبرد. قبل از شروع کار، خلوت خود را مزمزه میکرد، موسیقی کلاسیک میگذاشت و در خانه با خودش والس میرقصید، به گلها آب میداد و اثاثیه را مرتب میکرد. او اذعان داشت که: «اگر کسی مرا میدید، احساس حماقت میکردم. اما بعد از چند دقیقه حس میکردم خانه دوباره مال من است و برای شروع کار آمادهام.»
در نگاه اول، به نظر میرسد تنهایی همان خلوتی را ایجاد میکند که هر کس به آن نیاز دارد، اما لزوماً چنین نیست. غالب افراد حتی در تنهایی هم نمیتوانند نیازها و مشکلات فراوان زندگیشان را فراموش کنند. اگر نگران پرداخت صورتحسابها باشید، دیگر استراحت در وان کف و صابون هم نمیتواند شما را به خودتان نزدیک کند. اگر تمام روز تعطیلی را که شوهرتان بچهها را برای گردش بیرون برده، مشغول نظافت آشپزخانه و شستن لباسها شوید، در حقیقت هیچ خلوتی نداشتهاید. وقتی این لحظات نادر به چنگ میآیند، باید آنها را بچسبید و برای آرامش بخشیدن به خود، از آنها استفاده کنید. کاری که در این لحظات انجام میدهید هم میتواند جدی باشد مثل خواندن یک متن معنوی یا نوشتن مقالهای برای یک روزنامه، و هم میتواند احمقانه باشند مثل درددل کردن با ماهی قرمزتان یا خواندن جوکهای روزنامهٔ محبوبتان. نکته در آن است که شما آزادید خودتان باشید، بیقید، بدون هیچ حک و اصلاحی، و بی آنکه تحتفشار باشید.
لذت بردن از خلوت در میان جمع
دو نوع خلوت دیگر وجود دارد که چندان هم آشکار نیست و در مجاورت کسانی به دست میآید که نمیشناسید. نوع اول، مستلزم ناشناس بودن است. یعنی شما در میان غریبههایی باشید که هیچ علاقهای به شما یا نحوهٔ رفتارتان نداشته باشند و این به طرز شگفتآوری رهاییبخش است. به تنهایی خرید کردن در فروشگاههای بزرگ و تنها غذا خوردن در یک رستوران، فرصت بینظیری در اختیار قرار میدهد که یادتان بیاید که هستید. در این مواقع فقط از روی میل و سلیقهٔ خودتان عمل میکنید: «من از این ژاکت خوشم میآید. من فتوچینی (نوعی غذای ایتالیایی، پخته شده از ماکارونی نازک) میل دارم»، بدون اینکه نگران اختلافسلیقه با شخص همراهتان (مطمئنی که این ژاکت را خواهی پوشید؟)، یا بیقراری فرزندتان پیش از آوردن غذا باشید.
راه دیگر ایجاد خلوت در میان جمع، توداری است. با این کار میتوانید درونیات خود را از دسترس کسانی که از شما توقع رابطهٔ متقابل دارند، حفظ کنید. ایجاد این نوع خلوت، در ژاپن و کشورهای پرجمعیتی متداول است که از دوران کودکی یاد میگیرند بدون آزردن دیگران جهت توجه ناخواستهٔ اطرافیان را تغییر دهند.
در آمریکا و کشورهایی که به رفت و آمد و معاشرت بهای زیادی میدهند، مردم کمتر تودار هستند. با این حال اگر راه فاصله گرفتن را بلد باشید، مثلاً تلاقی نگاه با دیگران را به حداقل برسانید، در شرایطی که کنارهگیری از جمع امکانپذیر نیست، فرصتی فراهم میشود که بتوانید با خود باشید.
از آنجا که مادران شاغل وقت کم میآورند، بسیار وابستهٔ این دو نوع خلوت میشوند. مادری گفت بهترین اوقات خلوتش را هنگام رفتن به سر کار، در اتوبوس میگذراند.
من در میان جمع بودم، اما ذهنم جایی دیگر سیر میکرد. این اوقات پانزده دقیقه هم طول میکشید، باز هم حکم تعطیلات کوتاهمدتی را داشت که از آن آسوده باز میگشتم و احساس میکردم دوباره خودم شدهام».
خانمی بود که به طرز مشابهی از جلسات اجباری هفتگیای که در دفترش برگزار میشد، گریز میزد. «هر دفعه ده دقیقهای بیکار میشدم. اوایل حوصلهام سر میرفت، اما حالا بیسروصدا مینشینم و طرح صورت کسانی را که مشغول صحبت هستند میکشم. درست است که ناچارم در این جلسات شرکت کنم، اما حداقل کاری را انجام میدهم که دوست دارم.»
حجم
۸۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۰۷ صفحه
حجم
۸۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۰۷ صفحه