کتاب اقتصاد زیست انرژی

پیشگفتار

کتاب اقتصاد زیست انرژی نوشته فرزاد گلی است و با ترجمه پریسا خسروی و امیررضا برومند منتشر شده است. این کتاب مطالعه روش‌شناسانه درمان‌های زیست انرژیایی است.

درباره کتاب اقتصاد زیست انرژی

در طول دهه‌های اخیر، روش‌های پزشکی مکمل در بسیاری از مراکز پزشکی بخشی جدایی‌ناپذیر از خدمات سلامت شده است. این گسترش بازتاب آگاهی روزافزون بر کمبودهای الگوی پزشکی‌زیستی‌ است که اساساً بر علوم زیستی مبتنی است. پزشکی روان‌تنی، در درون پزشکی غرب، دگرگونی‌ای را در جهت وسعت بخشیدن به دورنمای پزشکی صورت داده است تا دربرگیرندۀ برهم‌کنشی پیچیدۀ عوامل زیست‌شناختی و روان‌اجتماعی در شناخت سلامت و بیماری باشد.

 بر اساس این نگرش، موضوع اصلی پزشکی باید رویکردی بیمار‌محور باشد. الگوی زیست‌ ـ ‌‌روان‌ ـ ‌انرژی که توسط اِنگل پیشنهاد شد، دانش روبه‌رشد رابطۀ میان برهم‌کنشی‌های زیست‌شناختی و روان‌اجتماعی را در پدید آمدن و در درمان ناخوشی‌ها، سازماندهی کرد. پزشکی مکمل از همان آغاز پشتیبان مهمی برای پزشکی روان‌تنی بود. زمینۀ مشترک میان پزشکی مکمل و پزشکی روان‌تنی، رویکرد بیمار‌محور به جای بیماری‌محوری است. پزشکی مکمل و روان‌تنی، هر دو بر سلامت‌زایی ــ یعنی حفظ و گسترش منابع به جای آسیب‌شناسی و آسیب‌زایی ــ متمرکزند. همچنین در روش‌های درمانی هم‌پوشانی چشمگیری با یکدیگر دارند. یوگا و دیگر نظام‌های بهگشت انرژی‌مبنا مثل ری‌کی و کی‌گونگ روش‌هایی برای خودآگاهی و خودشناسی هستند. با این ‌حال، به ‌رغم کاربرد بالینی گستردۀ این روش‌ها، چارچوبی مفهومی که روشنگر ریشه‌های مشترک این رویکرد‌ها، زمینۀ اجتماعی‌ ـ ‌‌‌فرهنگی، مفاهیم نظری و عقلی و نیز تفاوت‌های آن‌ها باشد، هنوز نادر است. امتیاز کتاب اقتصاد زیست انرژی این است که تمام و کمال به این موضوع پرداخته است.

یکی از دلایلی که تشریح مفاهیم بنیادی پزشکی مکمل را چالش‌برانگیز ساخته، وجود مجموعۀ متنوعی از روش‌های گوناگون است که باید انسجام یابند؛ روش‌هایی که با توجه به پیشینۀ نظری و اجتماعی ـ فرهنگی‌شان، تفاوت‌های چشم‌گیری با یکدیگر دارند. خاستگاه فرهنگی این روش‌ها، هم در فلسفه و علم غربی ریشه دارد و هم در مفاهیم دینی و فلسفی و سنت‌های بهگشت شرقی. چالش نظری کتاب اقتصاد زیست‌انرژی در تلاش برای دستیابی به چارچوبی وحدت‌بخش برای چنین مفاهیم و اندیشه‌های متنوع و متفاوت، مطالعۀ آن را تجربه‌ای بی‌نظیر و بسیار جذاب ساخته است.

شاید پزشکی مکمل بتواند با گشودن راه ورود نظام‌های فرهنگی مختلف به مفاهیم نظری خود، در رسیدن به یک الگوی پزشکی نوین مؤثر واقع شود؛ الگویی که تجربه‌های بهگشت و مفاهیم نظری درمان را در فرهنگ‌های گوناگون درهم‌آمیزد. شاید بر حسب اتفاق نباشد که چنین تلفیقی در ایران صورت می‌پذیرد، بستری فرهنگی که از دیرباز همچون پلی میان گفتمان فرهنگی شرق و غرب بوده است. این کتاب سعی دارد راهنمایی جامع در این زمینه باشد. 

خواندن کتاب اقتصاد زیست انرژی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به زیست‌شناسی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب اقتصاد زیست انرژی

مفهوم «انرژی» که به‌عنوان مفهومی بنیادی در درک و هماهنگ‌سازی نحوۀ نگرش بر فرایندهای فیزیولوژیک و روان‌شناختی، نقش مهمی در کتاب دکتر گلی دارد؛ در نظریه‌های غربی نیز حایز اهمیت است. فروید در فراروانشناسی روانکاوی این مفهوم را بسیار به‌کار می‌برد و استفادۀ انرژی فراروانی را به مثابۀ مفهومی برای پرکردن شکاف میان ماتریس زیست‌شناختی و فرایندهای روانشناختی در نظر می‌گیرد. دکتر گلی با استفاده از نظریه‌های علمی و نیز کندوکاو در مفاهیم دینی و اساطیری در کتاب خود غنای این مفاهیم را از چشم‌اندازهای گوناگون نمایان می‌کند. البته اطلاعات مرتبطی نیز در اختیار خوانندگان قرارمی‌گیرد که مبتنی بر شواهد تجربی است و بیان‌گر این حقیقت است که روش‌های پزشکی مکمل کاملاً قابل قیاس با پزشکی مبتنی بر مشاهده است، چرا که اثربخشی این روش‌ها را از راه‌هایی قابل مقایسه با دیگر روش‌های درمانی، می‌توان آزمود.

از همان آغاز چشم‌انداز سه سالۀ همکاری میان دانشگاه فرایبورگ و دانشگاه بین‌المللی علوم‌پزشکی اصفهان در زمینۀ آموزش تدریس و پژوهش، که تحت حمایت DAAD (سیستم خدماتی مبادلات دانشگاهی آلمان) دولت آلمان صورت می‌گیرد، تشریک مساعی دکتر گلی را سرآغازی بسیار خوب برای شکل‌گیری یک گفت‌وگو و مباحثۀ بینافرهنگی یافتیم. آنچه کتاب از خوانندگان خود می‌خواهد و در اختیار آن‌ها قرار می‌دهد، قابلیت هماهنگی است. متنی که در اختیار ماست دارای لایه‌هایی چندگانه است که از بسترهای فرهنگی مختلف سرچشمه گرفته و در عین غنا و پیچیدگی، عدم وضوح در آن به چشم نمی‌خورد. پزشکی مکمل و به ویژه درمان‌های انرژی‌مبنا بدون شک کوششی بینافرهنگی است و این می‌تواند مهم‌ترین نقطۀ قوت آن‌ها باشد.(پروفسور دکتر مایکل ویرشینگ و پروفسور دکتر کارل ای شایت )