کتاب حاج عباس و کمپوت مجتبی
معرفی کتاب حاج عباس و کمپوت مجتبی
کتاب حاج عباس و کمپوت مجتبی نوشته زهره علیعسگری است. این کتاب که برای کودکان و نوجوانان منتشر شده است براساس خاطرهای از حاج عباس حافظی است.
درباره کتاب حاج عباس و کمپوت مجتبی
بدون شک داستان جبهه رفتن حاجعباس حافظی، یکی از قدیمیهای عرصه تدارکات و پشتیبانی لشکر۲۷ محمد رسولالله(ص) سپاه پاسداران را بسیاری از مردم شنیدهاند. اما همه نمیدانند که چطور حاجعباس که یک خواربارفروش تهرانی بود، عصر یکی از روزهای جنگ در دکانش نشسته بود که تحتتأثیر رفتار پسری به نام مجتبی قرار گرفت و از آن به بعد جز جبهه و خدمت به رزمندهها، هدف دیگری نداشت.
تلاش عاشقانه مجتبی برای خرید و ارسال یک کمپوت به جبهه، در کتاب حاج عباس و کمپوت مجتبی به زبانی جذاب برای گروه کودکان روایت شده است و با هنرمندی آزاده عبداللهی با تصاویر زیبا و جذاب آن را دوستداشتنیتر کرده است.
تهیه و مطالعه این کتاب برای نسلی که خاطرات رشادت و مقاومت پدرها و پدربزرگهایشان را نمیدانند بسیار ضروری است.
خواندن کتاب حاج عباس و کمپوت مجتبی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام کودکان علاقهمند به داستان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب حاج عباس و کمپوت مجتبی
اولهای تابستان بود و مدرسهها تازه تعطیل شده بود. بچهها توی کوچه، روی زمین وِلو شده بودند و تیله بازی میکردند. مجتبی هم به تیر چراغ برق تکیه داده بود و سرِ یک تومن با فریدون چانه میزد:
- من بیشتر از یه تومن نمیدم! تیلهها رو میدی یا نه؟
تیلههای رنگُوارنگِ فریدون، توی دست مجتبی روی هم سُر میخوردند و صدای قشنگی میدادند. فریدون به یک تومن راضی نبود و میخواست تیلههایش را از مجتبی پس بگیرد. به زور چند تا از تیلهها را از او گرفت و گفت:
- تو سه تومن داری! توی اون مُشتت قایم کردی! خودم دیدم!
هنوز چند تا تیله توی دست مجتبی مانده و بود و فریدون تقلا می کرد که آنها را هم از چنگش درآورد.
حجم
۶٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۴۲ صفحه
حجم
۶٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۴۲ صفحه