دانلود و خرید کتاب درباره زمان سیدموسی دیباج
تصویر جلد کتاب درباره زمان

کتاب درباره زمان

انتشارات:انتشارات سروش
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب درباره زمان

کتاب درباره زمان نوشتهٔ سید موسی دیباج در انتشارات سروش به چاپ رسیده است. مطالب کتاب دربارهٔ زمان در ۱۰ فصل تدوین شده که به‌ترتیب عبارت‌اند از: سرآغاز پرسش، نظریه اصل و آغاز زمان، زمان و نسبیت، حدوث زمانی و حدوث شیئی، صیرورت جوهری زمان، اجزاء مقموم زمان، امتداد و مختصات در زمان و مکان، زمان و حرکت، ماهیت و هستی زمان و حیات انسان و وحدت انسان و فصل ضمیمه زمان در نظریه پدیدارشناسی.

درباره کتاب درباره زمان

سید موسی دیباج در کتاب «درباره زمان» به مقوله زمان و بررسی آن از دیدگاه‌های مختلف پرداخته است. او درباره زمان معتقد است زمان امری بسیط است؛ جنس، فصل، ماده و صورت ندارد و شناخت زمان نیز بسیط و بدیهی و بلکه بدیهی‌تر از بسیاری بدیهیات دیگر است. همچنین زمان نمی‌تواند با هیچ شیء دیگری قیاس شود. هر شیئی در مجاورت زمان اعتبار این‌همانی خود را از دست می‌دهد و تنها زمان در این‌همینی خود می‌ماند.

درباره سید موسی دیباج

سید موسی دیباج (متولد ۱۳۳۵) دارای مدرک دکتری فلسفه از آمریکاست. او دانشیار گروه فلسفه دانشگاه تهران و سردبیر نشریه مطالعات شرقی است. او از شاگردان احمد فردید بود و مدتی نیز سردبیری مجله نامه فلسفه را بر عهده داشت. از جمله آثار او می توان  «فی المکان»، «هرمنوتیک متن و اصالت آن، به ضمیمه هرمنوتیک قرآن»، «فلسفه و معماری» تألیف مشتک با حسین سلطان‌زاده، «آرا و عقاید سیداحمد فردید؛ مفردات فردیدی»، «شعور معماری ایرانی: منابع تاریخی معماری ایرانی»، «شعر و خانه ما: تحقیقی در معماری و ادب معاصر» و «پرسش فلسفی؛ ایرانی بودن چیست؟» را نام برد. هم چنین ترجمه کتاب‌های «درباره یقین» و «یادداشت‌ها ۱۹۱۶ – ۱۹۱۴» از لودویک ویتگنشتاین (مشترک با مریم حیات شاهی) و «مارتین هیدگر: پیش‌درآمدی به فلسفه او» نوشته جوزف کاکلمانس، نیز از دیگر موارد موجود در کارنامه این‌مؤلف و مترجم هستند.

کتاب درباره زمان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان فلسفه و کسانی که می‌خواهند دربارهٔ مفهوم زمان مطالعات بیشتری داشته باشند، پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب درباره زمان

آغـاز سـخن دربـارۀ زمان همین اسـت که زمـان همانا زمان اسـت. دربارۀ زمـان چـه می‌تـوان گفـت جـز آنکـه آن را در هرجـا کـه امـری زمانـی اسـت باز یابیـم. این‌همینـی (این‌همانی در اصطلاح دیگـر) و فردیت زمان را در تشـخص اشـیاء و اعیان زمانـی می‌توان مشـاهده کرد. در جریـان ادراکی زمـان این‌همینـی را در تغییـر و پیوسـتگی زمـان می‌بینیـم. همچنیـن، انسـان در جریـان ادراکـی کـه زمـان را می‌نمایـد آن را بـا جریـان تغییـر و صیرورت متحد و یگانه مییابد. ایـن حقیقـت کـه زمـان، زمـان اسـت یـک گـزارۀ بی‌محتـوی نیسـت. تکـرار، دلیـل بی‌معنـی بـودن نیسـت. در پاسـخ فرگـه می‌گوییـم اگـر بی‌محتـوی بـود کـه هرگز کسـی همچـون تو یـا و یتگنشـتاین نمی‌توانسـت دربـارۀ آن این‌همـه سـخن‌ها گویـد. ایـن درسـت اسـت کـه انسـان پـس از شـنیدن یـک توتولـوژی بـه وجـد نمی‌آیـد و یـا اینکـه از تکـرار آن ملالـت حاصـل می‌آیـد اما همۀ این‌ها کافی نیسـت تا توتولـوژی را بی‌محتوی در منطق و فلسـفه بدانیم. بالاترین تعریف هر حادث و هر شـیئی زمانی توتولوژی آن است و معذلک ظاهرا تکرار این توتولوژی بیهوده می‌نماید. مجوز عقلی و فلسفی توتولوژی زمان بر مبنای قاعدۀ معروف فلسفی اسـت کـه صـرف الشـیئی لایتثنـی و لایتکـرر. الشـیئی لایتکـرر، شـیوۀ مسـلوب منطقـی و فلسـفی عبـارت «همـان شـیئی همـان شـیئی اسـت» باشـد. پـس مشـهود اسـت که قضیـۀ توتولـوژی نـه بی‌معنـی و بی‌محتوی اسـت و نـه گـزاف و دروغ. «آن» صادق‌ترین قضیه موجود در عالم اسـت کـه از بداهـت هسـتی نیـز آشـکارتر اسـت. آن وسـیط و بسـیط و مظهـر منطقی اسم حق است. البته آن یک ذکر نیست که کسی بخواهد از اثر مداومت و تکرار آن منتفع شود. هیدگر که دلبسـته‌ترین فیلسوف به ارسـطو در زمانۀ ماست، نخست در نقـد تعریـف ارسـطویی زمـان عبـارت محکـم و زیبایـی دارد: «چـه معما گونـه اسـت که هر حرکتـی به زمان نیـاز دارد و بااین‌همـه زمان کمتر نمی‌شـود. هزار حرکت معین را در زمان بین ده و یازده صبح به اندیشـه بیاوریـم. دیگـر بـار، ده هـزار حرکـت در همـان زمـان بیاندیشـیم، آیـا در فـرض دوم حاجـت بـه زمـان کمتـر می‌شـود یا همـان می‌مانـد که بـود؟ آیا زمـان به‌واسـطۀ آنکـه حرکات بـدان نیـاز دارد مصرف می‌شـود؟ ا گر نشـود پیداسـت کـه بـه حرکات بسـته نیسـت. اینکـه زمـان معـدود لازم حرکت باشد صرفاً ادعای ارسطو را ظاهر می‌نماید.» امـا هیدگـر دوبـاره بـه تعریـف ارسـطو بازمی‌گـردد و بـه وجهـی آن را می‌پسـندد: «حرکـت سـاعت بـه مـن می‌گویـد چـه زمانـی اسـت چنان‌کـه بدیـن شـیوه بـه وجهی زمـان را می‌یابم: وقتـی به جای سـاعت به حرکت خورشـید می‌نگـرم و می‌گویـم ظهر اسـت یا عصر اسـت باز زمـان معلوم و مشـخص می‌شـود. چگونـه چنیـن زمـانی را قریـن حرکـت می‌یابیـم باآنکه همچـون شـیئی متحـرک آن را فرادسـت خـود نمی‌یابیم.» مقصـود هیدگر ِ این اسـت که در تعریف ارسطو زمان معدود لازم حرکت همچون شیئی فرادسـتی نیسـت. بلکـه زمـان معـدود لازم حرکـت اسـت از آن حیث که پیش و پس ملاحظه شود. زمان معدودی است که در افق زمان ــ زودتر و دیرتر ــ بدان برمی‌خور یم. زمان چیزی است که در افق زمان با آن مواجه می‌شـویم. زمـان، زمـان معـدود اسـت و بـه آن تعلـق دارد. هنگامـی کـه بگویـم زمـان آن لازم حرکت اسـت کـه خود را وقتی نشـان می‌دهد که آن را چـون حرکـت در افق زودتر و دیرتر پیگیرم پـرده از یک این‌همین‌گویی (این‌همان‌گویـی بـه اصطلاح دیگـر) کنـار مـی‌رود. زمـان دورتـر و دیرتـر اسـت. پـس زمـان، زمان اسـت. چنانچه کشـف این توتولـوژی مضمر در تعریف ارسطویی صحیح باشد سخن در اینجا به اتمام می‌رسد و دیگر هر پرسش و تردید و توضیحی عبث و تهی می‌نماید.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۳٫۵ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۴۲ صفحه

حجم

۱۳٫۵ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۴۲ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان