کتاب فیلم سازی دیجیتال، کم بودجه و مستقل

کتاب فیلم سازی دیجیتال، کم بودجه و مستقل اثری از راسل ایونر است که با ترجمه حمزه ابراهیم زاده در انتشارات سوره مهر منتشر شده است. این کتاب به مخاطبان کمک می‌کند تا با فرآیند فیلم‌سازی دیجیتال آشنا شوند و بهترین تصمیمات را در این حوزه که دائما در حال تغییر است، بردارند. 

درباره کتاب فیلم سازی دیجیتال، کم بودجه و مستقل

راسل ایونر در کتاب فیلم‌ سازی دیجیتال، کم بودجه و مستقل در ده فصل به سراغ تمام موضوعاتی رفته است که در فیلم سازی دیجیتال کاربرد دارند. در فصل اول فرآیند فیلم‌سازی را باهم بررسی می‌کنیم. فصل دوم از ویدئوی دیجیتال سخن گفته است و فصل سوم هم به طور کلی به فیلم و نحوه کارکرد آن پرداخته است. این مطالب، در نقش یک مقدمه برای ورود کتاب به مباحث جدی‌تر و عمیق‌تر هستند. مراحلی مانند پیش تولید، ابزارهای تولید، مباحث زیبایی‌شناسی، ابزارهای تدوین، زیبایی‌شناسی تدوین، حرفه‌های سینمایی و توزیع فیلم و در نهایت بازنمایی صنعت سینما  در فصول بعدی کتاب، مورد بررسی مفصل قرار می‌گیرند. 

در انتهای کتاب نیز فرهنگ اصطلاحات تخصصى فيلم و ويدئو و كتاب شناسى قرار گرفته است که به ما کمک می‌کند هم دانش و اطلاعات خود را بالا ببریم و هم فهرستی عالی از منابعی داشته باشیم که برای مطالعه بیشتر می‌توان به آن‌ها مراجعه کرد. 

از میان ویژگی‌های مثبت این کتاب می‌توان به نکات زیر اشاره کرد. این اثر، راهنمایی کامل و جامع است و هرکسی با هر میزانی از دانش و تخصص که باشد، می‌تواند از مطالب آن استفاده کند. در عین‌حال برای استفاده کردن از مطالب کتاب نیازی به مطالعه تمام بخش‌ها نیست، بلکه می‌توان با مراجعه به فهرست کتاب، به سراغ موضوعی رفت که در آن لحظه به آن نیاز داریم. 

کتاب فیلم سازی دیجیتال، کم بودجه و مستقل را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

خواندن کتاب فیلم سازی دیجیتال، کم بودجه و مستقل را به تمام فعالان در این حوزه و تمام کسانی که دوست دارند در این زمینه مشغول کار شوند، پیشنهاد می‌کنیم. 

بخشی از کتاب فیلم سازی دیجیتال، کم بودجه و مستقل

اگر قديمى ها بودند...

تكنولوژى ديجيتال آنچنان آهسته و گام به گام وارد عرصه سينما شد كه كمتر كسى متوجه حضور قدرتمند و انقلابى آن شد. شايد تنها وقتى كه در فيلم‌هايى مانند «ترميناتور» شخصيت‌ها و تصاوير طراحى شده توسط كامپيوتر (CGI) حضورى همانند شخصيت‌هاى واقعى يافتند، يا در فيلم‌هايى مانند «چشم طلايى»، كه يكى از سرى فيلم‌هاى جيمز باند است، به مسائل مربوط به اينترنت و ديجيتاليسم پرداخته شد، همگان دريافتند كه سينماى ديجيتال ديگر امرى اجتناب ناپذير است. در ابتدا صرفا ويدئو را مخصوص استفاده‌ی سينماگران آماتور مى‌دانستند و نگرانى چندانى بابت آن نداشتند. سپس افكت‌هاى تصويرى كامپيوترى وارد كادرهاى سينمايى شدند، بعد به جاى استفاده از دستگاه‌هاى پيچيده و پر زحمت «موويلا» از تدوين كامپيوترى استفاده كردند، بعد از مدتى كيفيت دوربين‌هاى ديجيتال ارتقا يافت و پروجكتورهاى ديجيتال نيز وارد بازار شدند، و تقريبا تمام عرصه‌هاى توليد، تدوين و توزيع تحت تسلط تكنولوژى ديجيتال درآمدند، به طورى كه صداى ديجيتالى كيفيتى هم پايه صداى ضبط شده بر حاشيه‌ی فيلم سلولوييدى پيدا كرد. «چارلز الكساندر موفات» در مقاله‌ی خود با عنوان «عصر هنرى در دوران بازتوليد ديجيتال» با اشاره به فيلم «چشم طلايى» اعتقاد دارد كه سرى فيلم‌هاى جيمز باند يكى از بهترين روش‌ها براى مقايسه‌ی جامعه [جهانى] طى چهل سال اخير است كه نشان مى دهند جامعه هم در عرصه ارزش‌هاى اجتماعى و هم در تكنولوژى واقعا پيشرفت داشته است.

حال سئوال اين است كه با وجود اين تغييرات همه جانبه، آيا محتوا، ساختار و فرآيند تماشاگرى فيلم‌ها نيز تغيير خواهند كرد؟ اگر امروز نظريه پردازان بزرگ سينما مانند بازن، كراكوئر، آيزنشتاين، يا آرنهايم شاهد اين تغييرات بودند، چه موضعى راجع به اين تكنولوژى مى‌گرفتند؟

مارتين ليستر در مقاله خود، با عنوان «درآمدى بر جايگاه تصوير در فرهنگ ديجيتال»، بر اين نكته تاكيد كرده و مى‌نويسد:

«...فن‌آوری‌ها سرانجام معناهايی تازه می‌آفرينند يا به آن‌ها معناهای تازه‌ای داده می‌شود.... روشن است كه برای شناختن اشيای جديد، ممكن است ابزارهای نظری و انتقادی جديدی مورد نياز باشد. ولي اين ابزارها به بهترين وجه از طريق نقد، تأمل و آزمودن توضيحات قديمی‌تر در مواجهه با شرايط جديد و در درون آن شرايط به دست می‌آيند.»