کتاب قصه گویی به روش پیکسار
معرفی کتاب قصه گویی به روش پیکسار
کتاب قصه گویی به روش پیکسار نوشته دین موشوویتز است که با برجمه صوفیا نصرالهی منتشر شده است. این کتاب قوانینی برای روایت بر مبنای بهترین فیلمهای پیکسار را بیان میکند تا الگویی جامع در ذهنتان داشته باشید.
درباره کتاب قوانینی برای روایت بر مبنای بهترین فیلمهای پیکسار
قصههای پیکسار سطح روایت را در سینما چند پله ارتقاء دادند. فیلمنامهنویسان پیکسار پا جای پای بزرگترین فیلمنامهنویسان تاریخ سینما گذاشتند. آنها جذابترین قصههای سالهای اخیر را برای مخاطبان سینما تعریف کردهاند؛ از اسباببازیهایی که زنده میشوند بگیرید تا روحی که به جهان پیش از تولد میرود و میخواهد دوباره به زمین برگردد. برای تخیل آنها مرزی وجود ندارد و برای مهارتشان در قصهگویی نمیشود حدی متصور شد.
دین موشوویتز با مثالهایی ملموس از آثار پیکسار نشان میدهد که چطور فیلمنامهنویسان این استودیو هنر قصهگفتن را ارتقا دادهاند و با سوالاتی که آخر فصل مطرح میکند شما را به عنوان نویسنده، چه فیلمنامهنویس و چه حتی نویسنده کتاب، به چالش میکشد.
بعد از خواندن این کتاب ممکن است نویسندههای بهتری بشویم یا قصههای جالبتری تعریف کنیم یا حداقل قدر هنر قصهگویی را بدانیم و با چموخمهایش آشنا بشویم.
دین موشوویتز فیلمنامهنویس و نویسنده است. او در کتاب اصول روایت به سبک پیکسار فقط از فیلمنامههای پیکسار حرف زده اما در سایت خود تبعیض را کنار گذاشته است و از فیلمنامههای تمام فیلمها و سریالهایی که توسط استودیوهای مختلف ساخته شدهاند مینویسد. موشوویتز مربی نویسندگی است و به عنوان سخنران درباره نوشتن و فیلمنامهنویسی هم شهرت دارد. کتاب اصول روایت به سبک پیکسار نوشته او مدتها پرفروشترین کتاب آمازون بود و تحلیلی عمیق از تکنیکهای فیلمنامهنویسی ارائه میدهد.
خواندن کتاب قصه گویی به روش پیکسار را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به آثار سینمایی پیکسار پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب قصه گویی به روش پیکسار
از نقطهی امنتان خارج شوید: ناامنی بیشتر مساوی داستان بیشتر
چطور به ایدهی یک داستان شکل میدهید تا شامل احساسات قوی شود؟ بیشتر قصههای خوب حول و حوش تماشای کاراکتری میگردد که خارج از منطقهی امنش در تلاش و تکاپوست. پیکسار به شکل متوالی کشف میکند که قهرمان چه چیزی را بیشتر از همه میخواهد و بعد او را به طور دقیق در موقعیت مخالف آن قرار میدهد. این وضعیت ناامنی و ناراحتی برای نویسندگان به دلایل مختلف مثل طلاست.
در سطح روایت، خیلی ساده صحنهها را خلق میکند. به شما به عنوان نویسنده بیدرنگ مصالحی میدهد که بتوانید با آن کار کنید. اگر شما دربارهی موشی بنویسید که سعی دارد در یک فاضلاب آشپز شود، چه بسا داستان زیبا و حتی اصیل و دستاولی خواهید داشت اما لزوماً جالب یا دراماتیک نیست. اما اگر شما دربارهی موشی بنویسید که تلاش دارد در یک رستوران سطح بالا که به خاطر غذاها و نوشیدنیهایش مشهور است آشپزی کند، بلافاصله پرسشهای روایی ایجاد میشوند: چطور وارد رستوران شده است؟ چطور میتواند به شکل عادی آنجا کار کند؟ چه اتفاقی میافتد وقتی کسی او را میبیند؟ چه اتفاقی میافتد وقتی غذاهایش عالی و دلپذیر از کار درمیآیند؟ همهی این پرسشها منجر به داستانی میشود که مسیرهای رسیدن به آن میتواند کشف شود و محصولش را درو کرد. همهی چیزی که لازم دارد این است که کاراکتر را در چالشبرانگیزترین صحنهای قرار دهد که برایش امکانپذیر است.
در یک سطح متفاوت و عمیقتر ایدهی شما باید کاراکترتان را وادار کند که به یک سفر احساساتی برود. شخصیت به اجبار از عناصر اصلیاش فاصله میگیرد و وادار میشود به سختی برای برگشت به منطقهی امنش تلاش کند. درست همان کاری که ما در زندگی انجام میدهیم. این تمایلْ کاراکتر را به حرکات، تصمیمات و احساساتی سوق میدهد که خوراک اصلی روایت داخلی داستانتان است. چکیدهی داستان اسباببازی۳ که میگوید: «اسباببازیها در واقع زنده هستند» ایدهای است که به سرعت هیجانانگیز به نظر میرسد و امکانات روایی متعددی را پیشنهاد میدهد و جهان سرشاری که میشود کشفش کرد. اگر چه در حقیقت هیجانانگیز نیست تا وقتی که چکیده رشد میکند و تبدیل میشود به اینکه: «جای اسباببازیهای محبوب را اسباببازیهای جدیدتر و درخشانتر میگیرند» که باعث میشود ستونهای احساسی داستان معرفی شوند.
حجم
۱۱۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۳۰ صفحه
حجم
۱۱۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۳۰ صفحه
نظرات کاربران
برای دوستداران نویسندگی و داستان عالیه.