کتاب اصول کارکرد مغز در نوجوانان

اصول کارکرد مغز در نوجوانان کتابی از جان مدینا و از مجموعه کلیدهای تربیت کودکان و نوجوانان است که با ترجمه شهریار نظری منتشر شده است.

کتاب‌های این مجموعه علی‌رغم ارتباط موضوعی، هرکدام از نظر مطلب مستقل هستند. آمادگی برای زایمان، روش‌های مناسب و صحیح شیر دادن، تولد فرزند دوم، نقش پدر در تربیت کودک، پرورش کودک تیزهوش، آموختن به کودکان درباره خدا، سلامت جنسی در کودکان و نوجوانان، پرورش فرزندان امیدوار و موفق، کلیدهای رفتار با نوجوانان و نیز مطالب متنوع و جالب دیگری که به روش‌ها و مشکلات تربیتی کودکان و نوجوانان تا سنین بلوغ می‌پردازد، موضوع کتاب‌های این مجموعه را تشکیل می‌دهند.

روش نویسندگان کتاب‌ها، آموزش شیوه‌های کاربردی به والدین است. در نتیجه، هر کتاب از فصل‌های متعددی تشکیل شده که هر فصل به توضیح یک روش کلیدی می‌پردازد. مجموعه «کلیدهای تربیت کودکان و نوجوانان»، علاوه بر پشتوانه علمی و معتبر خود، از زبانی ساده برای توضیح مطالب و انتقال آن‌ها به خواننده استفاده کرده است که برای عموم مادران و پدران قابل استفاده است.

 درباره کتاب اصول کارکرد مغز در نوجوانان

دوران نوجوانی دوره‌ای ناشناخته برای والدین، معلمان و حتی خود نوجوانان است، دوره‌ای پر از سرکشی، نافرمانی و رفتار پیش‌بینی‌نشده و درعین‌حال دوره‌ای که معمولا با اُفت درسی همراه است. اکثر والدین آمادگی لازم برای برخورد با این برهه خاص از زندگی نوجوانانشان را ندارند و دچار سردرگمی می‌شوند. دکتر جان مدینا نویسنده پرفروش‌ترین کتاب نیویورک تایمز به نام اصول کارکرد مغز در کودکان، بار دیگر آستین بالا زده و به روشی کاملا علمی ما را با جنبه‌های مختلف آموزشی و تربیتی دوره نوجوانی از نظر علوم مغزی آشنا می‌کند. در این کتاب او به سؤالات مهمی مانند اثر فضاهای مجازی بر عملکرد مغزی و تحصیلی نوجوانان، روش‌های تربیتی و آموزشی و نیز اثرات تمرکز ذهنی بر یادگیری پاسخ می‌دهد.

خواندن کتاب اصول کارکرد مغز در نوجوانان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 والدین و مربیان مخاطبان اصلی این کتاب‌اند. 

 بخشی از کتاب اصول کارکرد مغز در نوجوانان

بدی خبر چنان بود که باور آن در ذهن نمی‌گنجید. مگر می‌شود چنین اتفاق بدی برای فردی تا این حد فعال و ورزشکار و جوان بیفتد؟

جیسون گارست‌کیوکز ذاتآ ورزشکار بود. او در سیزده‌سالگی قدی حدود دو متر داشت، اندازه کفشش  بود، در چند تیم مدرسه عضو بود و چندین ورزش را به شکل حرفه‌ای انجام می‌داد. او در تیم‌های فوتبال، چوگان و گلف بازی می‌کرد، اما ورزش اصلی و موردعلاقه‌اش بسکتبال بود. به دنبال حادثه‌ای حین ورزش آزمایش‌هایی روی او انجام شد و مشخص شد که به نوع خاصی از سرطان مبتلاست. در عرض چهار ماه پزشکان به این نتیجه رسیدند که باید پای راست او را از زیر زانو قطع کنند.

خب معلوم است که چنین خبر بدی کل زندگی این نوجوان را زیرورو می‌کرد. پزشکان مانده بودند که چطور چنین خبر وحشتناکی را به فرد شکننده‌ای در عنفوان نوجوانی بگویند. این مهم را پدر جیسون به‌عهده گرفت. گری، پدر جیسون، این خبر را به او گفت و جیسون به فکر فرورفت. دکترها شرایط و انتخاب‌های پیش رویش را برایش تشریح کردند. او اندکی گریه کرد، اما سپس تقدیرش را پذیرفت و به عمل تن داد، درست برخلاف آنچه فکرش را بکنید! وقتی آن شب به خانه برگشت تمام شب را پای اینترنت به دنبال پروتز مناسب جایگزین پا و کارهایی که می‌توان با آن پای مصنوعی انجام داد گذراند. همین مسئله به‌راحتی نشان‌دهنده پذیرش وضعیت جدید بود.

خب، جو سنگین اولیه پس از قطع پای او گذشت. جیسون عمل جراحی قطع پایش را در ماه مارچ انجام داد، اما چند ماه پس از آن در کنار زمین فوتبال مشغول تشویق سایر دوستانش بود. در کمتر از یک سال او به زمین بازی چوگان بازگشت و برای تیم مدرسه شروع به بازی کرد و با پای مصنوعی جدیدش چندین امتیاز هم به ثبت رساند.

چطور می‌توان جوانانی مانند جیسون را پرورش داد؟ در اینجا ما با نوجوانی سروکار داریم که ورزشکار حرفه‌ای است، از قدرت نفس فراوان برخوردار است و چنان ثبات شخصیتی دارد که شانه‌به‌شانه تئودور روزولت می‌ساید. براساس آنچه من در این فصل خواهم گفت، نمی‌توان همه را الزامآ این‌گونه تربیت کرد، اما با بررسی مغز نوجوانانی چون جیسون می‌توان به راه‌هایی رسید که به نوجوانان ما کمک می‌کند به بلوغ فکری بیشتری برسند. البته رسیدن به این مهم آسان نیست و راه پرپیچ‌وخمی در جلوی ماست و این راه خود جنبه‌های مولکولی، سلولی و رفتاری خاص از نظر علوم مغزی دارد.

در مبحث پیش رو ما از افق جدیدی رونمایی می‌کنیم. در دو فصل گذشته تمام بحث درباره نوع رفتار آموزشی و تربیتی پدر و مادرها بود که باعث پیشرفت دانش‌آموزان می‌شود، اما در دو فصل پیش رو به کارهایی می‌پردازیم که خود دانش‌آموزان می‌توانند انجام دهند تا به این مهم برسند. البته همچنان وظیفه معلمان و والدین برای سیاست‌گذاری و فراهم کردن شرایط لازم در کلاس‌های درس و مدارس بر سر جای خود باقی است، اما دانش‌آموزان هم باید بار سنگینی را به دوش بکشند.

آمارهایی درباره وزن دانش‌آموزان باوجودی‌که امکان حضور دانش‌آموزان بیش از هر وقت دیگری در سالن‌های ورزشی مهیاست، اما انجمن جراحان آمریکا اذعان دارد که حدود نیمی از نوجوانان آمریکایی در هیچ نوع فعالیت ورزشی سنگینی شرکت نمی‌کنند و فقط یک نفر از هر پنج نفر به‌طور فیزیکی و بدنی بیشتر از بیست دقیقه در روز فعالند.

متأسفانه میزان فعالیت بچه‌ها وقتی از دبستان پا به دوره متوسطه می‌گذراند افت می‌کند. براساس گزارش مرکز کنترل بیماری‌های آمریکا، میزان بیماری چاقی مرضی نسبت به دهه ۱۹۷۰ حدود چهاربرابر شده است و حدود یک سوم نوجوانان چاقند یا اضافه وزن دارند. نوجوانان چاق تبدیل به بزرگسالان چاق خواهند شد و درحال‌حاضر سی‌وشش‌ونیم درصد از جمعیت آمریکا چاقند.