نظرات درباره کتاب کمبوجیه و من (جلد دوم، آشیان هور و ماه) و نقد و بررسی خوانندگان | طاقچه
تصویر جلد کتاب کمبوجیه و من (جلد دوم، آشیان هور و ماه)

نظرات کاربران درباره کتاب کمبوجیه و من (جلد دوم، آشیان هور و ماه)

نویسنده:آروشا دهقان
انتشارات:نشر موج
امتیاز:
۴.۶از ۱۴ رأی
۴٫۶
(۱۴)
ز. آروشا دهقان
سلام به دوستان خوبم! جلد دوم مجموعه «کمبوجیه و من» هم بعد از تقریبا دو سال منتشر شد. در این جلد همپای شاه کمبوجیه و آناهیتا به سرزمین فراعنه خواهیم رفت، در جنگ‌ها باهاشون همراه خواهیم شد، مهم‌ترین بخش زندگی کمبوجیه رو خواهیم دید و به پایان این روایت خواهیم رسید. امیدوارم که دوستش داشته باشید و مثل همیشه، خوشحال میشم نقد و نظراتتون رو برام بنویسید.
zahra
پایان زیبایی داشت💖🥰
کاربر نازی کوچولو
به نسبت رمان های تاریخی تخیلی دیگه ای که راجع به تاریخ کشورمون و ایران بود خونده ام خیلی پخته تر قابل پذیرش تر منطقی تر و بطرز عجیبی منطبق بر تاریخ .....شخصیت پردازی خیلی عالی خط داستاتی جذاب من تو یک روز تمومش کردم تاالان بیدار موندم بخاطرش عمیقا راجع به کمبوجیه به فکر فرورفتم اینکه واقعا چه اتفاقی افتاده چه ادمی بوده ایا تمام این سالها به اشتباه قضاوت شده ایا بردیایی که من دوست داشتم پادشاه بشه لیاقتش چی بود یا اتوسا بانویی که همه به نیکویی یاد میکنند چطور چراواقعا هیچ پادشاهی فرزندش را کمبوجیه ننامیده کاش میشد تاریخ را از نزدیک دید تا ابهامی نباشه بااین وجود کمبوجیه داستان با تمام نقص هاش خیلی دوست داشتنی بود اونقدر که از ته دل میخواستم زنده بمونه ممنون خانم دهقان عزیز خسته نباشید مارو تشنه بقیه نوشته هاتون کردین
مهرآسا رضایی
به پایان آمد این دفتر و ای کاش حکایت همچنان باقی بود اما ظاهرا جلد بعدی در کار نیست. بعد از خوندن جلد قبلی طاقت صبر کردن نداشتم برای همین رفتم سراغ سرچ و کتاب‌های تاریخ تا ببینم بالاخره تهش چی میشه و خب... فهمیدم. یکی از دلایلی که دلم نمیومد این جلد رو شروع کنم هم همون پایانی بود که دوست نداشتم بهش برسم اما جدا که غافلگیر شدم پایان‌بندی کتاب فوق‌العاده زیباس. یکی از بهترین پایان‌هاییه که تا حالا خوندم. من این جلد رو خیلی بیشتر از جلد قبلی دوست داشتم. این که بخش بزرگی از ماجراها معطوف به فتح مصر و روابط بین کمبوجیه و آناهیتا بود خیلی به دلم میشست و البته که کاش کمبوجیه‌ش بیشتر بود. 😅 در کل خلاقیتش نسبت به جلد قبلی بیشتر بود. این که روایت‌های تاریخی رو مقایسه می‌کرد، این که دیگه آناهیتا یه زن بی‌دست و پا نبود، این که تلاش می‌کرد مشکلاتش رو حل کنه، این که چرا آرامگاه کمبوجیه نامشخصه، چرا دو روایت از مرگ بردیا وجود داره و از همه مهم‌تر، دیدن کمبوجیه از درون ماجراها خیلی خوب بود. اما نقطه‌ی عطف داستان به نظرم مشخص شدن شخصیت واقعی آناهیتا در تاریخ بود. من از همون جلد اول این تو مخم بود که خب الان این شخصیت کجای تاریخه؟ مگه میشه تو تاریخ باشی، این همه کار انجام بدی و بعدش هیچ اسمی ازت نمونه؟ و این به نظرم باگ داستان بود. ولی واااااااای! اون لحظه که معلوم شد آناهیتا کیه من فقط تونستم کتاب رو ببندم و از جام بلند شم و نفس عمیق بکشم! خوشحالم که توی این سفر تاریخی همراه کمبوجیه و آناهیتا شدم. و ممنونم از نویسنده جان که ما رو با خودش برد. پ.ن: بعد از تموم شدن کتاب به نویسنده پیام دادم و گفتم راستش رو بگو. کجاست؟ و اونم نمی‌دونست. فکر می‌کردم. فکر می‌کردم پیش خودش باشه.😁
mahta.mahbood
پایان‌بندی زیبای کتاب باعث شد دلم بخواد دوباره از اول بخونمش😍 بزنگاه‌های این جلد رو خیلی دوست داشتم و همینطور فضاش رو که در مصر بود. شخصیت آناهیتا به عنوان یه زن قدرتمند خیلی جذاب شده. گنجوندنش تو تاریخ هم جالب بود. فقط کاش کمبوجیه‌ش یه ذره بیشتر بود.😅
ز. آروشا دهقان
ممنونم که کتاب رو خوندید و خوشحالم انقدر دوستش داشتید که می‌تونید یک بار دیگه هم بخونید.🌷
آکسین :)
عجبا ! و فقط همین ... . عمیقا در برابر خلاقیت ذهن آروشا دهقان عزیز در نوشتن این دو جلدی (و بیش از جلد یک ، جلد دو ! ) باید گفت شگفتا ! وقتی که جلد یک رو می‌خوندم فکر می‌کردم با تموم کردن دو جلد کتاب نظرم رو با انتقاد فراوان بنویسم ولی با خوندن جلد دوم ورق برگشت و نظرم کاملا عوض شد . اینکه متن کتاب بر پایه‌ی یک منبع به تنهایی نوشته نشده بود و همچنین روش نویسنده برای ارتباط دادن به مطالب متناقض این منابع ، بهترین بخش کتاب بود و آفرین به این ذهن خلاق 👌🏻 (در «آشیان هور و ماه » چون به مهم‌ترین بخش پادشاهی کمبوجیه اشاره شده بود و بارها و بارها در مورد لشکری کشی کمبوجیه به مصر و سال های آخر پادشاهیش مطالعه کرده بودم ، دائما در حال پیدا کردن شخصیت ها و وقایع تاریخی در دل داستان بودم و چقدر لذت بردم از اینکه خانم نویسنده تا به این پایه مطالعه داشتند در این زمینه ! دست مریزاد )
ز. آروشا دهقان
خیلی خوشحالم که کتاب رو دوست داشتید و به دلتون نشسته. ممنونم که نظرتون رو برام نوشتید.🌷
زهرا
سلام. باید اعتراف کنم که کشش داستانی کتاب بی‌اندازه خوب بود و من رو که یک فیلم‌باز واقعی هستم، دو روز از دنیای سریال‌ها دور کرد. بی‌وقفه می‌خوندمش و منتظر بودم ببینم آخرش چی قراره بشه. جذاب‌ترین چیزی که درواقع ایده‌ی اصلی داستان هم هست، این بود که نویسنده تخیلات و سناریوهای ذهنی خودش رو خیلی منطقی با وقایع تاریخی همراه کرده بود. جایگذاری شخصیت‌های زمان حال و گذشته رو به شدت دوست داشتم و قوی کار شده بود. تخیل داستان آدم رو به مسخرگی نمی‌انداخت و زود تونستم باهاش همراه بشم، طوری که به تمام راهکارهای احتمالی برای ادامه زندگی‌شون با این وضعیت سفر در زمان با خودم فکر می‌کردم، انگار که واقعی باشه😂 دیالوگ‌های عاشقانه‌ای که کمبوجیه سر بزنگاه می‌گفت واقعا عمیق بودن و باعث می‌شد هر چند صفحه یک‌بار یه لبخند عمیق بزنم. و اینکه نویسنده یه عشق پاک رو به تصویر کشید خیلی برام قابل احترام بود. درکل اینکه ایده‌ی سفر در زمان شاید تکراری باشه ولی تو این داستان در جهت نو و درستی به‌کار گرفته شده بود و این برای نسل جدید هم می‌تونه جذابیت داشته باشه که به بهانه داستان تخیلی و عاشقانه، از تاریخ کشورش باخبر بشه. ‼️حالا می‌خوام چندتا از نقد و نظراتم رو بگم، ممکنه اسپویل داشته باشه پس لطفا حواستون باشه : اولین چیزی که اذیتم می‌کرد که تو نظرات جلد قبلی هم بهش اشاره کردم، این بود که ای‌کاش بخش عامیانه کتاب کمی منسجم‌تر و جدی‌تر نوشته شده بود، که بیشتر حس کتاب بودن رو منتقل کنه و اینکه من حس می‌کنم دعواهای بین آناهیتا و کمبوجیه یکم بیش‌ از حد زیاد بود و گاهی یکنواخت می‌شد و اون تصویری که از یه شاه مقتدر در نظرم بود رو می‌زد نابود می‌کرد😂 شگفت‌زدگی زیادی رو توی این داستان تجربه کردم، اونجا که نویسنده خنجر زدن به رکسانه رو تو اون موقعیت و از اون زاویه نشون داد، زخمی شدن کمبوجیه و مرگش و اینکه آرامگاهش مشخص نیست و... ولی به شخصه با پایان‌بندی کتاب خیلی حال نکردم. دوس داشتم همون‌جا که کمبوجیه اولین بار آناهیتا رو توی زمان حال می‌بینه و به اصطلاح عاشق به وصال معشوق می‌رسه، داستان تموم بشه. اینطوری از نظر من دراماتیک‌تر و به‌یادماندنی‌تر می‌شد. چون اولا من اگه جای آناهیتا بودم خیلی دلسرد می‌شدم، بخاطر اینکه کمبوجیه با اون اقتدار و جذبه‌ی شاهیش خیلی خفن‌تر بود (و حالا لو نمی‌دم که روی یه پادشاه از 2500 سال پیش کراش زده بودم😂) و دوما اینکه خیلی غصه خوردم پادشاهی که یه مملکت از این سر تا اون سر به فرمانش بودن حالا توی این دنیا با یه اسم و فامیل و کسایی که آدم حسابش نمی‌کنن چطور باید کنار بیاد :(😂💔 به‌صورت کلی کتاب خوبی بود و دوستش داشتم، نقدها هم نظر شخصی من بودن و ممکنه با نظر بقیه متفاوت باشه. از نویسنده عزیز بابت چندروز زندگی کردن در پاسارگاد و مصر همراه آناهیتا و کمبوجیه سپاسگزارم🌿 قلمتون پایدار.
کاربر ۲۴۳۶۳۵۱
بسیار لذت بردم. به خصوص از پایان شیرینش
کتابخوان در حد امکان
دلنشین و خواندنی
*_*
یکی از کتاب های تقریبا کمیاب توی سبک خودشه،دوست داشتنی بود و خواندنی،هر دو جلد فضای خوبی داشت

حجم

۴۱۷٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۵۷ صفحه

حجم

۴۱۷٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۵۷ صفحه

قیمت:
۸۹,۰۰۰
تومان