خرید و دانلود کتاب‌های سوتلانا آلکسیویچ

سوتلانا آلکسیویچ

زندگینامه و معرفی کتاب‌های سوتلانا الکسیویچ

سوتلانا الکساندرونا الکسیویچ صدای حقیقت، روایتگر زندگی در آشوب‌ها و نویسنده و روزنامه‌نگار اهل بلاروس است. او در ۳۱ مه در شهر فرانکینفسک در اوکراین به دنیا آمد. خانواده‌ای نظامی داشت؛ پدرش اصالتا بلاروسی و مادرش اوکراینی بدو. بعد از آنکه پدرش در ارتش برکنار شد، به بلاروس برگشتند و در دهکده‌ای ساکن شدند.وقتی دانش‌آموز بود، شعر می‌گفت و در روزنامه‌ی مدرسه داستان می‌نوشت. در بلاروس در یک مدرسه به تدریس مشغول شد و پس از گذراندن دوران دبیرستان، شغل جدید خود را به‌عنوان روزنامه‌نگار با چند روزنامه‌ی محلی آغاز کرد و به شهر برزا سفر کرد. مدرک دانشگاهی خود را در سال ۱۹۷۲ از دانشگاه بلاروس دریافت کرد. شرایط برای او مهیا شد تا بتواند با روزنامه‌نگاران مطرح آشنا شود و از آن‌ها اصول را یاد بگیرد. سال‌های بعد به‌عنوان خبرنگار مجله‌ی ادبی «نیومن» به کار خود ادامه داد و مسئول بخش ادبیات داستانی شد. سوتلانا آلکسیویچ بخاطر انتقاداتش از بعضی نظام‌های سیاسی در اتحاد جماهیر شوروی و بلاروس مجبور شد به خارج از کشور برود و در کشورهایی مثل ایتالیا، فرانسه، آلمان و سوئد زندگی کند. آثارش به ۴۵ زبان زنده‌ی دنیا ترجمه و در ۴۷ کشور جهان منتشر شده است. او به دلیل روایت چندصدایی که تجلی‌گر شجاعت و شهامت در روزگار معاصر است، توانست جایزه‌ی نوبل ادبیات (۲۰۱۵) را دریافت کند. همچنین جایزه‌ی مدیسی (۲۰۱۳) و جایزه‌ی صلح کتاب‌فروشان آلمان (۲۰۱۳)، جایزه‌ی هنری (۲۰۱۳) توسط مجله‌ی ادبی فرانسوی برای کتاب «زمان دست دوم»، جایزه‌ی ادبیات اروپای مرکزی (۲۰۱۱) را کسب کرد.

سوتلانا محور اصلی آثار خود را اینگونه بیان می‌کند: قصد و هدف من همواره این بوده که بفهمم انسانیت در هر انسانی چه میزان است و چگونه می‌توانم از این انسانیت مراقبت و نگهداری کنم. به عبارتی این امر را وظیفه‌ی خود می‌دانم.

ویژگی مهم آثار سوتلانا الکسیویچ روایت چندصدایی است. تمام کاراکترها از آشپز گرفته تا فعالین سیاسی و نظامی، جایی برای شنیده شدن دارند. او با شخصیت‌های مختلف همنشین می‌شود و به آن‌ها گوش فرا می‌دهد تا بتوانند حرف بزنند. او از بیان نظرات گوناگون و بیان حقیقت ترسی ندارد و توانایی پذیرش شرایط پیش رو را دارد. در واقع سوتلانا در روزنامه‌نگاری به خوبی درس خود را پاس کرده است و می‌داند که چگونه صدای انسان‌ها باشد

نکته‌ی دیگر این است که اگرچه او تلاش کرده است کلمات در کتاب‌ها از زبان شخصیت‌هایش باشد و کمتر به‌عنوان یک نویسنده در ذهن مخاطب ورود کند. اما به‌خوبی تسلط او بر مفاهیم تاریخی و اجتماعی مشهود است، هرچند شنونده خوبی برای شخصیت‌هاست، هرجا لازم باشد به‌عنوان فردی اگاه ورود می‌کند و برای برملا کردن حقیقت می‌جنگد.

او در کتاب‌هایش تاریخ روند احساس و اتفاقاتی که مردم با آن دست‌وپنجه نرم می‌کردند را می‌نویسد. اینکه تجربه‌ها و ترس‌ها و ناامیدی‌ها و احساس‌های تلخ دیگر را به نمایش می‌گذارد. سوتلانا الکسیویچ در یکی از مصاحبه‌هایش می‌گوید: که من در جست‌و‌جوی روشی ادبی بوده‌ام که قدرت بیان حقایق و واقعیت‌ها را داشته باشد؛ چون همیشه واقعیت بوده که مرا آزار می‌داد و تلاشم بر این بود هر چیز را همانطور که هست، روی کاغذ پیاده کنم.

سوتلانا آلکسیویچ یک نویسنده و روزنامه‌نگار عادی نیست؛ او با قلم برنده و ظریف خود به بیان حقایق پشت پرده می‌پردازد؛ او نه تنها بیماری‌های ظاهری را می‌بیند، بلکه آنچه در زیر پوست شهرها، کشورها و مردم است و مسائلی که از چشم دیگران پنهان است و صدایشان سرکوب شده یا به گوش جهان نمی‌رسد را موشکافانه مورد بررسی قرار داده است. با وجود اینکه تاکید دارد که گاه واقعیت‌ها غیرقابل توصیف می‌مانند؛ اما او توانسته با ژانر ادبی غیرداستانی خود، مسائل زنان در جنگ، مشکلات سربازان، فاجعه‌های سیاسی و آثار جبران‌ناپذیر هر یک را بیان کرده و حقیقت را بدون ترس و سانسور در اختیار جهانیان گذاشته است.

معرفی آثار سوتلانا آلکسیویچ

در سال ۱۹۸۹ کتاب سوتلانا الکسیویچ با عنوان «پسرانی از جنس روی» منتشر شد. این اثر درباره‌ی جنگ افغانستان و شوروی است و به سرنوشت و سرگذشت سربازان افغانستانی می‌پردازد. او برای این کتاب چهار سال زمان صرف کرد تا مناطق جنگی افغانستان را بازدید کند و با قربانیان این جنگ ملاقات داشته باشد. این کتاب باعث شد با انتقادات تندی مواجه شود و برایش عواقب دردسرسازی را به دنبال داشته باشد. او تا سال ۲۰۰۰ در بلاروس سکونت داشت؛ اما بعد به پاریس و سپس آلمان نقل مکان کرد.

«صداهایی از چرنوبیل» در سال ۱۹۹۸ را می‌توان موثرترین کتاب او در نظر گرفت. این کتاب حاصل ۱۰ سال تحقیق نویسنده است برای کشف ابعاد تاریخی فاجعه‌ی اتمی چرنوبیل که در ۲۶ آوریل ۱۹۸۶ اتفاق افتاد. او برای نوشتن این اثر با بیش از ۵۰۰ نفر شاهد عینی صحبت کرده است. آنچه در کنار پرداختن به این موضوع حائز اهمیت است؛ صداقت و مهارت او در گذراندن خطوط داستانی میان مستندنگاری است. سوتلانا صرفا به دنبال آثار زیست محیطی نیست؛ بلکه درصدد یافتن اثرات روحی و روانی آن بر انسان‌هاست.

در سال ۲۰۱۹ سریالی به نام «چرنوبیل» در ژانر درام تاریخی به نمایش درآمد که بر اساس کتاب «صداهایی از چرنوبیل» شکل گرفت. این سریال توانست در هفتادویکمین دوره‌ی مراسم جوایز امی، ۱۰ جایزه را در بخش‌های مختلف از جمله بهترین مینی سریال، بهترین کارگردان تلویزیونی و بهترین فیلم‌نامه از آن خود کند.

کتاب «جنگ چهره‌ی زنانه ندارد» که در سال ۱۹۸۵ منتشر شد، به مسائلی پیرامون جنگ جهانی دوم می‌پردازد و به حضور زنان اشاره می‌کند. سوتلانا الکسیویچ از تجربه‌ی زنان روسی در این کتاب گفته و تنهایی‌ها، مشکلات و کابوس‌های آنها را به گوش جهانیان می‌رساند. سوتلانا در این کتاب صدای زن است. زنانی که شاید کمتر افرادی باشند که بخواهند صدایشان باشند و حقایق را از زبانشان بازگو کنند. او برای نوشتن این کتاب با ۲۰۰ زن مصاحبه کرده و به اعتراف حقایق ناگفته زنانی که با نازی‌ها جنگیده‌اند، دست می‌زند. تئاتر درام «امسک» جایزه‌ی دولتی را برای نمایش «جنگ چهره‌ی زنانه ندارد» دریافت نمود.

سوتلانا الکسیویچ در کتاب «زمان دست دوم» در سال ۲۰۱۳ نیز به تاریخ جماهیر شوروی و فروپاشی آن در سال ۱۹۹۱ می‌پردازد و با کنار هم گذاشتن صحبت‌های مردم آن زمان پازل خوبی از واقعیت‌ها را در اختیار خوانندگان قرار می‌دهد.

کتاب «آخرین شاهدان» منتششرشده در سال ۱۹۳۵ نیز روایت اشخاصی است که در آخرین روزهای جنگ جهانی دوم در روسیه به دنیا آمدند و دوران کودکی خود را در شرایط جنگ گذرانده‌اند. سوتلانا در این کتاب به دنبال این است که به خواننده بگوید افرادی که در جنگ به دنیا می‌آیند و در آن شرایط زندگی می‌کنند چه تفاوتی با دیگران دارند. با الهام از این کتاب فیلمی با همین نام به کارگردانی «ولادیمیر ماگدالیتس» ساخته شد.

«صداهایی از چرنوبیل» و «شیفتگان مرگ» با ترجمه شهرام همت‌زاده؛ «صداهایی از چرنوبیل» با ترجمه‌ی الهام کامرائی و حدیث حسینی (این ترجمه به صورت صوتی با گویندگی مریم محبوب و تایماز رضوانی)؛ «جنگ چهره‌ی زنانه ندارد» از عبدالمجید احمدی و صدای مهسا ملک مرزبان، «صداهایی از چرنوبیل» با ترجمه‌ی طیبه احمدی جاوید، «روزگار رفته» ترجمه‌ی فروغ پور‌باوری و «آخرین شاهدان» ترجمه‌ی مهناز خواجوند و همچنین ترجمه‌ی مصطفی مظفری، با ترجمه‌های فارسی برای علاقه‌مندان به کتاب‌های سوتلانا الکسیویچ در بازار کتاب ایران موجود هستند.