دانلود و خرید کتاب صوتی موقف
معرفی کتاب صوتی موقف
کتاب صوتی موقف رمانی درباره دعبل شاعر و یاران امام رضا(ع) نوشته سعید تشکری است. این اثر برگزیده جشنواره کتاب سال رضوی ۱۳۹۸ است دعبل خزاعی شاعر شیعی مرید اهل بیت (ع) بود که در زمام امام هشتم (ع) زندگی میکرد. این کتاب با صدای گروهی از گویندگان منتشر شده است.
درباره کتاب موقف
سعید تشکری در این کتاب ۲۹ داستان درباره دعبل آورده است. ضرب، وزن، هِجا، وافِرمُسَدّس، کِنایه، هَزج، مُثَمّن، مُبحتث، مشطور، بیت، حَشو، اطلاق، وقف، اَدراج، مُصَرَّع، مُقَفّی، مُدَوَّر، تقطیع، قطعه، تَدویر، مَجزوء، هَزجمربع، مصراع، مطلع، مُقَفّی، مَحذوف، هجای کشیده، قافیه، بحر طویل. نام داستانهای این مجموعهاند.
دعبل، از طوس و محل تبعیدگاه امام رضا (ع) دور بود، اما با کلام و خدمتگزاریاش به امام، موقف سرزمین امام رضا (ع) بود. دعبل خراعی شعرهای ضداستبدادی تند و تیزی سرود که باعث شد در نهایت به دست خلفای عباسی به شهادت برسد. تندی زبان شعر دعبل دلیل آوارگی و سفرهای پیدرپی او از سرزرمینی به سرزمین دیگر بود. مدفن این شاعر در شهر شوش قرار دارد.
تشکری در روایت این داستانها زبان و بیانی لطیف و شاعرانه دارد و حتی عناوین داستانهایش هم، نامهایی مرتبط با شعر و شاعریاند.
شنیدن کتاب موقف را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
همه علاقهمندان به داستانهای تاریخی با موضوع اهل بیت (ع) را به خواندن این کتاب دعوت میکنیم.
درباره سعید تشکری
سعید تشکری زاده ۱۳۴۲ شهر قوچان، نویسنده و کارگردان و رماننویس ایرانی است. او فارغالتحصیل ادبیات نمایشی و عضو کانون منتقدان تئاتر و کانون جهانی تئاتر TCA است. او ادبیات نمایشی تدریس میکند و تاکنون برای تلوزیون و رادیو آثار زیادی را قلم زده است.
بخشی از کتاب موقف
سعی کرد خودش باشد.
تلاش کرد رنگبهرنگ نشود.
خواست تا دلواپسی را کسی در چشمانش نبیند.
نگاهش را از همه میدزدید اما سعی میکرد کسی از نگاهش گُم نشود.
با این حال و روز، همهٔ کوچههای کوفه را گشت.
هر جا که میشد نشانی از او بیابد. هر جا که محل رفت و آمد و قرارهای او بود، اما او هیچ کجا نبود. به ناچار و علیرغم میلش دوباره نزدیک خانهٔ آنها رفت و درپناه دیواری، منتظر ایستاد.
چشمش به در بود.
هر بار که صدای پایی از دور میشنید، یا کسی از کوچه میگذشت، عالیه میترسید صدای قلبش را بشنوند. گویی قفس سینه برای دلش جا نداشت و تنگ شده بود. بس که بلند میزد. عالیه میترسید آنچه در دلش میگذرد را دیگران بدانند و بفهمند.
درِ خانه باز شد.
عالیه کمی خود را عقب کشید مبادا آنکه از در بیرون میآید او را ببیند، اما نگاهش را تیز کرد تا بداند چه کسی از خانه بیرون میآید.
علی بن رزین، همراه عبدالله بن رزین برادرش از خانه بیرون آمدند.
پدر دعبل و عمویش، شاعران بزرگ قبیلهٔ خزاعه که نه تنها بین مردمان همقبیلهشان و آن محله، که میان همهٔ کوفیان حرمت و احترام داشتند.
عالیه چشم دواند که ببیند دعبل بعد آنها از خانه بیرون خواهد آمد یا نه ـ گرچه میدانست او این موقع روز در خانه نیست، اما کسی همراه آنها نبود.
برادران رزین رفتند و در خم کوچه گم شدند و عالیه باز به انتظار ماند.
نمیدانست چه مدت به انتظار بوده است. انتظار دیدن دعبل برایش هر چند در بیخبری از او، دلواپسی شیرینی نیست، اما باز هم انتظار خوشایندی بود.
این بار که در گشوده شد رزین برادر دعبل، همراه ابوجعفر محمد ابوشیص بن عبدالله پسر عمویش که او نیز شاعری بنام از قبیلهٔ بزرگ و هنرمند خزاعه بود، از خانه بیرون آمدند.
عالیه ناخواسته شنید.
- من و پدرم و عمویم نمیتوانیم برای او معلمی کنیم. راه او در شعر از ما جداست، اما نباید که همراه نبودنمان او را از تنهایی به بیراه بکشاند رزین!
پسر عموی دعبل داشت برای برادر او، حرفی از دعبل میزد و رزین دلواپس پیگیر حرف ابوشیص شد.
- چه کنیم پسر عمو؟
- همان که گفتم.
زمان
۳ ساعت و ۴۳ دقیقه
حجم
۲۰۴٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۳ ساعت و ۴۳ دقیقه
حجم
۲۰۴٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
گویندگی، موسیقی و تنظیم اثر ، شگفت زده تون میکنه ... فوق العاده است، یکی از جذاب ترین آثار صوتی که شنیدم! اما داستان! قبل از این کتاب ، چند صفحه از کتاب دیگهی نویسنده رو خوندم اما پرش شخصیت ها