دانلود کتاب صوتی مرشد و مارگاریتا + نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب صوتی مرشد و مارگریتا

دانلود و خرید کتاب صوتی مرشد و مارگریتا

گوینده:حامد فعال
انتشارات:استودیو نوار
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۹از ۵۰۰ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب صوتی مرشد و مارگریتا

کتاب صوتی مرشد و مارگریتا اثر نامیرای میخائیل بولگاکف نویسنده‌ی روسی است. رمانی تحسین‌برانگیز که نوشتنش ۱۲ سال طول کشید و حالا سال‌ها پس از تولدش، همچنان می‌درخشد و مخاطبانش را مبهوت می‌کند. این رمان سورئال در واقع روایت انتقادات بولگاکف بر مسکوی آن سال‌هاست و سه خط داستانی اصلی دارد؛ سفر شیطان به مسکو، سرگذشت پونتیوس پیلاطس، قیصر روم در دوران مصلوب شدن عیسی و عشق مرشد و مارگاریتا.

نسخه صوتی این اثر با ترجمه‌ی عباس میلانی و صدای حامد فعال توسط انتشارات استودیو نوار منتشر و برای خرید و دانلود در طاقچه ارائه شده است.

درباره کتاب صوتی مرشد و مارگریتا

کتاب صوتی مرشد و مارگاریتا بی‌شک یکی از شاهکارهای قرن بیستم است؛ کتابی که در فهرست ۱۰۰ کتاب قرن لوموند قرار دارد، جزء ۱۰۰۱ کتاب برتر تمام دوران‌هاست و دست‌مایه‌ی ساخت چند فیلم سینمایی قرار گرفته است. مطالعه‌ی این داستان در واقع یک سفر هیجان‌انگیز است؛ سفری در زمان‌ها و مکان‌های مختلف و بین روایت‌های بدیعی که در انتها به هم وصل می‌شوند. در واقع این داستان بولگاکف صدای بلند اعتراض به وضع موجود بود؛ در دوره‌ای که خفقان بر جامعه حکومت می‌کرد و ارزش‌های انسانی زیر پا گذاشته می‌شدند. بولگاکف اثرش را زیر سایه‌ی سهمگین و سنگین استالین نوشت تا این اثر برای همیشه روایتی از رنج مردم در آن دوران باشد.

داستان از ورود شیطان به مسکو شروع می‌شود؛ شیطان وارد گفت‌وگوی دو نویسنده در مورد خدا و شیطان می‌شود و گفت‌وگو ادامه پیدا می‌کند و باعث اتفاقات عجیبی در مسکو می‌شود. در ادامه به دوران فرمانروایی پونتیوس پلاطس در اورشیلم می‌رویم و با کشمکش درونی او برای اعدام یک زندانی که همان مسیح است، همراه می‌شویم و در داستان آخر به عشق مرشد و مارگاریتا می‌رسیم که به جهان ابدی ختم می‌شود. هر سه‌ی این داستان‌ها نقاط مشترکی دارند و به هم مرتبط‌اند.

بولگاکف رمان مرشد و مارگاریتا را متاثر از فاوست گوته نوشت و داستان را هم با نقل قولی از او شروع کرد. او در دوران سانسور و ممنوعیت آثار ادبی، اثری نوشت که به زمان‌های بعد سفر کرد و راوی روشن زمانه‌اش شد. این خفقان باعث شد بولگاکف افکارش را در لفافی از فلسفه و نماد پنهان کند؛ بنابراین کتاب صوتی مرشد و مارگاریتا دارای لایه‌های پنهانی است و در موقعیت‌های بسیاری حرفش را با نماد و اشاره می‌زند، از شیطان گرفته تا عیسی و عشق مرشد و مارگاریتا، همگی نمادهایی هستند که بولگاکف به واسطه‌ی آن‌ها حرفش را می‌زند و از اهمیت عصیان می‌گوید.

این رمان، اثری سخت‌خوان و عمیق است که روی مرز بین خیال و واقعیت حرکت می‌کند و این حرکت چنان ماهرانه است که خواننده ناخودآگاه با فضای داستان همراه می‌شود.

این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

مرشد و مارگاریتا برای تمام علاقه‌مندان به ادبیات فرصتی ارزشمند است. بااین‌وجود علاقه‌مندان به رمان‌های فلسفی و عمیق و طرفداران رمان‌های تاریخی و نمادین، لذت وافری از این کتاب می‌برند. در ضمن کتاب صوتی مرشد و مارگاریتا برای آن‌دسته از کسانی که با آثار صوتی ارتباط بیشتری برقرار می‌کنند، ارزشمند است. حامد فعال به‌خوبی از پس صوتی کردن این کتاب و انتقال حس‌وحال آن به مخاطب برآمده است.

چرا باید کتاب صوتی مرشد و مارگاریتا با صدای حامد فعال را بشنویم؟

کتاب صوتی مرشد و مارگاریتا را باید شنید چون قبل از هرچیز از لحاظ تکنیک‌های داستانی و درون‌مایه، اثر بی‌نظیری است. بولگاکف نویسنده‌ای چیره‌دست بود و شخصیت‌هایش را طوری پرداخت می‌کرد که تا مدت‌ها در ذهن خواننده بمانند. در ضمن این اثر نمادین در واقع به خواننده فرصت کشف و جست‌وجو می‌دهد و او را در مقام یک تماشاگر باقی نمی‌گذارد. شیوه‌ی خاص بولگاکف که تلفیقی از سورئالیسم، طنز و فلسفه بود، از آثار او جهان بدیعی ساخته که تنها مختص خودش است و در آثار دیگر پیدا نمی‌شود. این رمان بی‌شک تجربه‌ای منحصربه‌فرد است و ضمن لذت‌بخشیدن به مخاطب، او را به فکر وامی‌دارد. در ضمن این کتاب مورد تحسین منتقدان بسیاری بوده و مطالعه‌اش برای مخاطبان جدی ادبیات ضروری به نظر می‌رسد.

کتاب صوتی مرشد و مارگریتا با صدای حامد فعال به خوبی به قالب صوت درآمده تا علاقه‌مندان به کتاب صوتی را مهمان یک اثر ناب کند.

درباره میخائیل بولگاکف

میخاییل بولگاکف ۱۵ می سال ۱۸۹۱ میلادی پا به دنیا گذاشت؛ در اوکراین که آن دوره جزئی از روسیه بود. او در رشته‌ی پزشکی تحصیل کرد و چند سال در یک روستا به خدمت پرداخت. نوشتن برای این نویسنده از روزنامه‌های مسکو شروع شد و تا پایان عمرش ادامه پیدا کرد. بولگاکف شیفته‌ی رها و سورئال نوشتن بود، همین شد که روزنامه‌ها را رها کرد و پا توی دنیای رمان‌ها گذاشت. سایه‌ی اداره‌ی سانسور همیشه روی سر این نویسنده سنگینی می‌کرد؛ بسیاری از رمان‌هایش ممنوع شدند و نمایش‌نامه‌هایش با تغییرات بسیاری روی صحنه رفتند. بااین‌وجود قلم بولگاکف نه‌تنها سد اداره‌ی سانسور، بلکه سد استالین و زمان را شکست و باعث شد بعدها بسیاری از او به‌عنوان یک نابغه‌ی بی‌بدیل یاد کنند.

بولگاکف نوشتن مرشد و مارگاریتا را در سال ۱۹۲۸ شروع کرد، ولی بعد از دو سال تسلیم شرایط سیاسی شد و حاصل زحماتش را به آتش سپرد. با این وجود مرشد و مارگاریتا در ذهن خالقش زنده ماند و بعدها دوباره روی کاغذ آمد، تا این‌که در سال ۱۹۴۱ با حذف ۲۵ صفحه به انتشار رسید.

خلاصه رمان مرشد و مارگریتا

داستان کتاب صوتی مرشد و مارگریتا از پارکی در مسکو شروع می‌شود. نویسنده‌ای مشهور به نام برلیوز و سردبیر یکی از مجله‌های ادبی و شاعری به نام بزدومنی در حال قدم زدن هستند. آن‌ها در مورد وجود یا عدم وجود خدا صحبت می‌کنند که ناگهان غریبه‌ای به نام ولند وارد جمعشان می‌شود. ولند همان ابلیس است و مرگ سردبیر را پیش‌گویی می‌کند؛ پیش‌گویی‌ای که به‌سرعت به وقوع می‌پیوندد و باعث آشفتگی روانی شاعر می‌شود و مسکو به هم می‌ریزد. در ادامه به اورشلیم می‌رویم که فرمانروایش، پونتیوس پلاطس، درگیر اعدام یک زندانی است و در نهایت برای رسیدن به قدرت اعدامش می‌کند. داستان بعدی داستان عشق بین مرشد و مارگاریتا است؛ مارگاریتا برای وصال مرشد شوهرش را ترک می‌کند و با کمک ولند که همان ابلیس است، به وصال می‌رسند.

نقد کوتاه کتاب

بولگاکف شیوه‌ی روایت خودش را دارد و این مسئله برای تمام علاقه‌مندان به ادبیات روشن است. او در رمان مرشد و مارگاریتا در اوج قرار گرفته و در قالب مجموعه‌ای از نمادها و شخصیت‌ها، منظورش را به مخاطب منتقل کرده است. بااین‌وجود آثار نمادین همیشه با خطر سردرگمی مخاطب روبه‌رو هستند و مرشد و مارگاریتا نیز از این مسئله مستثنی نیست و شاید خواننده در خوانش اول نتواند به تمام روح کتاب دسترسی پیدا کند.

ترجمه‌های فارسی و بهترین ترجمه

مرشد و مارگاریتا مثل هر اثر بزرگ دیگری بارها به زبان فارسی ترجمه شده‌ است. مترجم‌های بزرگی مثل پرویز شهدی در نشر مجید، بهمن فرزانه در نشر امیرکبیر و عباس میلانی در نشر نو این اثر را به زبان فارسی دعوت کرده‌اند. ترجمه‌ی کتاب صوتی مرشد و مارگاریتا توسط عباس میلانی صورت گرفته که یکی از چیره‌دست‌ترین مترجم‌های ایرانی به شمار می‌رود.

از دیگر ترجمه‌ها هم می‌‌توان به ترجمه‌ی حمیدرضا آتش بر آب نشر کتاب پارسه، منیژه آشنایی نشر یوبان، سالومه مهوشان نشر اکباتان و... اشاره کرد.

اقتباس‌ها از این اثر

کارگردان‌های بسیاری سراغ کتاب مرشد و مارگاریتا رفتند تا جادوی رمان را به سینما منتقل کنند. اولین اقتباس سینمایی این رمان در سال ۱۹۷۲ به کارگردانی «الکساندر پتروویچ» صورت گرفت. بعد از آن «یوری کارا» در سال ۱۹۹۴ به سراغش رفت و در سال ۲۰۰۵ هم سریالی تلویزیونی با الهام از این اثر ساخته شد.

معرفی شخصیت‌های اصلی کتاب

ولند: ولند ابلیس است که به زعم بسیاری نماد استالین محسوب می‌شود. او همه‌چیز را برهم می‌زند و در قالب یک پروفسور افراد موجه شهر را به تیمارستان می‌فرستند.

پلاطس: او فرمان‌روای اورشلیم است که سر دوراهی اعدام کردن یا نکردن عیسی دچار آشفتگی شدیدی می‌شود و در نهایت برای حفظ قدرت او را اعدام می‌کند.

ایوان: ایوان شاعر و نویسنده‌ است و شعری در مورد زنده بودن عیسی سروده است. شعر او ممنوع می‌شود و هرگز اجازه‌ی چاپ پیدا نمی‌کند.

مرشد: مرشد معشوق مارگاریتا است و شباهت زیادی به ایوان دارد. در واقع مرشد خود بولگاکف است!

مارگاریتا: او زنی است که روحش را به شیطان می‌فروشد و با او هم‌دست می‌شود تا به مرشد برسد.

جملاتی از کتاب صوتی مرشد و مارگریتا

بزدومنی با عصبانیت در پاسخ این سؤال کاملا بی‌معنی گفت: «انسان خودش بر سرنوشت خودش حاکم است.»

خارجی به آرامی جواب داد: «ببخشید، ولی برای آنکه بتوان حاکم بود باید حداقل برای دوره معقولی از آینده، برنامه دقیقی در دست داشت. پس جسارتاً می‌پرسم که انسان چطور می‌تواند بر سرنوشت خود حاکم باشد در حالیکه نه تنها قادر به تدوین برنامه‌ای برای مدتی به کوتاهی مثلا هزار سال نیست بلکه حتی قدرت پیش‌بینی سرنوشت فردای خود را هم ندارد؟» در اینجا خارجی به برلیوز رو کرد و گفت: «مثلا تصور کنید قرار می‌شد شما به زندگی خود و دیگران نظم بدهید و داشتید کم‌کم به این کار علاقه‌مند می‌شدید که ناگهان... شما... او... او... دچار سکته قلبی خفیفی می‌شد.» در اینجا خارجی از ته دل خندید، مثل اینکه موضوع سکته قلبی برایش جالب بود. «بله، سکته قلبی.» خارجی این عبارت را به صدای بلند تکرار می‌کرد و مثل گربه‌ای می‌خندید: «و این، پایان کار شما به عنوان یک ناظم خواهد بود. دیگر سرنوشت هیچ‌کس جز خودتان برایتان اهمیت نخواهد داشت. خویشاوندانتان هم از آن به بعد به شما دروغ خواهند گفت. وقتی که اوضاع را در هم بر هم می‌بینید، به متخصص و بعد به یک شارلاتان و بالاخره شاید به یک فالگیر رجوع می‌کنید. حتماً قبول دارید که یکی از دیگری بی‌فایده‌تر از آب در خواهد آمد. پایان قضیه یک تراژدی است: مردی که گمان می‌کرد نقشی تعیین‌کننده دارد یکباره به جسدی بی‌حرکت در یک جعبه چوبی تبدیل می‌شود و دیگران هم که او را از آن پس بیفایده می‌پندارند، می‌سوزانندش.

«گاهی از این بدتر هم می‌شود: مردی تصمیم می‌گیرد که به کیسلوودسک برود،» ــ در اینجا خارجی به برلیوز خیره شد ــ «حتماً فکر می‌کنید مسأله مهمی نیست ولی او نمی‌تواند برود، چون بی‌هیچ علت و دلیلی، یکباره از جا کنده می‌شود و پرت می‌شود زیر قطار. طبعاً معتقد نیستید که خود او طراح این برنامه بوده؟ آیا به حقیقت نزدیکتر نیست اگر بگوییم شخص کاملا متفاوتی سرنوشت او را به دست داشت؟» شلیک خنده خوف‌انگیز خارجی بلند شد.

معرفی نویسنده
عکس میخائیل بولگاکف
میخائیل بولگاکف

میخائیل بولگاکف که در سال ۱۸۹۱ در کیف (پایتخت اوکراین)‌ به‌دنیا آمد،‌ دوران کودکی و بالیدنش را در خانواده‌ای بافرهنگ‌ آغاز کرد.‌

نظری برای کتاب ثبت نشده است

زمان

۰

حجم

۰

قابلیت انتقال

ندارد

زمان

۰

حجم

۰

قابلیت انتقال

ندارد