دانلود و خرید کتاب صوتی حکایت دولت و فرزانگی
معرفی کتاب صوتی حکایت دولت و فرزانگی
کتاب صوتی حکایت دولت و فرزانگی نوشته مارک فیشر است. این کتاب با ترجمه میثم امیری منتشر شده است. کتاب صوتی حکایت دولت و فرزانگی به شما کمک میکند راههای ثروتمند شدن را بیاموزید.
درباره کتاب حکایت دولت و فرزانگی
کتاب حکایت دولت و فرزانگی، اثری تأثیرگذار و فوق العاده پرفروش نوشته مارک فیشر است که اولین بار در سال ۱۹۹۰ منتشر شد. آیا افرادی که به موفقیت میرسند از آنهایی که فقط رویای موفقیت را دارند، بیشتر و سختتر کار میکنند؟ آیا آنها باهوشتر، خوششانستر و حتی بیرحمتر هستند؟ و آیا موفقیت مالی، خوشحالی و سعادت را به دنبال دارد؟ این ها سؤالاتی اساسی هستند که همه انسانها به نوعی با آن درگیرند. کتاب حکایت دولت و فرزانگی، با استفاده از شخصیتی سالخورده، خردمند و دولتمند به شکلی فراموش نشدنی به این سؤالات پاسخ میدهد. این حکیم که رازِ حقیقیِ یکشبه ثروتمند شدن را درک کرده، به تعلیم و تربیت مرد جوانی میپردازد که آرزوهایی به ظاهر دست نیافتنی در سر دارد و محدودیتها و روزمرگیهای زندگی او را مستأصل کردهاند. شخصِ حکیم با درسهایی کاربردی و ملموس، از تفکرات و اقداماتی پرده برمیدارد که میتوانند ذهنیت ثروتمند شدن را در هر کسی ایجاد کنند.
شنیدن کتاب حکایت دولت و فرزانگی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به راههای ثروتمند شدن پیشنهاد میکنیم.
درباره مارک فیشر
مارک فیشر، زاده ی ۱۳ مارس ۱۹۵۳، نویسنده کانادایی است. فیشر در مونترآل به دنیا آمد. او با انتشار کتاب «حکایت دولت و فرزانگی» نام خود را مطرح کرد. این کتاب تنها در ایالات متحده به فروشی بالغ بر صد و پنجاه هزار نسخه دست یافته و به بیست و یک زبان ترجمه شده است. مارک فیشر که نویسندهای تمام وقت و عاشق بازی گلف است، به همراه همسر و دخترانش در مونترآل زندگی میکند.
بخشی از کتاب حکایت دولت و فرزانگی
جوان شتابان به سوی شهر میلیونر فوری عزیمت کرد. در حالی که فکرش سریعتر از اتومبیلش حرکت میکرد. چه قدر دیدار این مرد مشکل به نظر میرسید؟ آیا او از دیدن یک مهمان ناخوانده خوشحال میشد؟ آیا راز ثروتمند شدن خود را برای او بازگو میکرد؟
جوان به محض نزدیک شدن به خانه مرد ثروتمند دچار کنجکاوی فوقالعادهای شد و با وجود سخنان عمویش، معرفینامه را باز کرد. شگفتزده شده بود و چون پیمانی را که با خود بسته بود، میشکست، قلبش به شدت میتپید. پاکت نامه تنها محتوی یک برگ کاغذ سفید بود. جوان در کمال تعجب، در این فکر بود که آیا عموی او اشتباه کرده است یا تنها قصد داشته است که با او شوخی کند.
اکنون جلوی در خانه مرد ثروتمند رسیده بود. به نگهبان جلوی در نگریست. نگهبان چهرهای بسیار جدی داشت و همچون دژی استوار در مقابل در خانه مرد ثروتمند نگهبانی میداد. با لحنی خشک از جوان پرسید:
ـ از دست من چه کاری برایتان ساخته است؟
ـ من میخواهم میلیونر فوری را ملاقات کنم.
ـ قرار ملاقات دارید؟
ـ نه، اما ...
ـ بسیار خوب، پس حتماً معرفینامه دارید.
مرد جوان پاکت را تا نیمه از جیب خود بیرون کشید ولی دوباره به سرعت آن را به داخل جیبش فرو برد.
نگهبان پرسید: ممکن است نامهتان را ببینم؟
مرد جوان ناگهان حرفهای عمویش را به خاطر آورد « اگر نامه را باز کنی، باید وانمود کنی که تو نامه را باز نکردهای » از این رو نامه را به دست نگهبان داد. نگهبان تظاهر کرد نامه را خوانده و در حالی که چهرهاش تغییری نکرده بود، گفت: « میتوانید وارد شوید. »
نگهبان به مرد جوان محل پارک کردن اتومبیلش را نشان داد و او را به سمت در خانه مرد ثروتمند که به سبک تئودرها بود، راهنمایی کرد. پیشخدمت شیک پوشی در را باز کرد و پرسید: ـ میتوانم کمکتان کنم.
ـ میخواهم میلیونر فوری را ملاقات کنم.
ـ او در حال حاضر نمیتواند با شما ملاقات داشته باشد، لطفاً در باغ منتظر بمانید.
پیشخدمت مرد جوان را تا ورودی باغی که در وسط آن استخر زیبایی وجود داشت، همراهی کرد. جوان به قدری شگفتزده شده بود که غرق در تماشای گلهای زیبا، درختچهها و درختها شده بود. در همین هنگام ناگهان نگاهش به باغبانی افتاد که روی گل سرخی خم شده بود.
باغبان کلاه حصیری لبه پهنی بر سر داشت و چشمانش زیرکلاه پنهان شده بود. جوان با خود فکر کرد « باید هفتاد یا هشتاد سالی داشته باشد ». وقتی مرد جوان به سوی باغبان رفت، باغبان کارش را رها کرد و با لبخندی از جوان استقبال کرد. باغبان چشمهای آبی براقی داشت. او با صدای گرم و مهربانی پرسید: برای چه کاری به این جا آمدهای؟
ـ آمدهام تا میلیونر فوری را ملاقات کنم.
ـ اوه، خوب، به چه دلیلی؟ البته اگر از سؤالم ناراحت نمیشوی، جوابم را بده.
زمان
۳۷ دقیقه
حجم
۸۵٫۷ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۳۷ دقیقه
حجم
۸۵٫۷ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
کتاب اصلی خیلی عالی و آموزنده است ولی این کتاب صوتی خیلی خلاصه هست و نکات اصلی رو جا انداخته و تبدیلش کرده به یک داستان ساده.
سال ها پیش این کتاب رو خوندم. اگه بخوام الان نظرم رو بگم پیشنهاد می کنم به جای خوندن این کتاب ها، اگه چند کتاب در مورد بازاریابی و تبلیغات بخونید، خیلی بیشتر کمک میکنه ثروتمند بشید چون با بازار
این کتاب خلاصه کتاب اصلی هست.
فوق العاده .نسخه فیزیکی رو من خوندم و باورهای بسیار درست و قوی موفقیت رو بهم معرفی کرد و دیدگاه من رو در هدفگذاری و رسیدن به خواسته هایی که دارم تغییر داد و در آخر کاری میکنه که شما
گویندگی کتاب افتضاح بود احساس شنیدن اخبار اقتصادی ساعت 7صبح را داشتم این کتاب فوق العاده است ولی بسیار بد خوانده شده لطفا از آقای شاهین علایی نژاد بخواهید که این کتاب را مجددا بخوانند کتاب باشگاه 5صبحی هایشان عالی بود
مشکل این کتاب اینه که خلاصه شده.
بسیار متن خلاصه شده بود برای کسی که تا کنون کتاب نخونده اصلامناسب نیست
خوب هست کلیدها وتلنگرهای خوبی به ذهن شما وارد میکنه ولی خیلی خلاصه شده
حیف این کتاب که خیلی خلاصش کردین عمق مطالبش روازبین بردین وسطحی، شده مخصوصا نوع بیان روتین وداستان مانندمطالب
کتاب خیلی خوبی است اما خیلی خیلی خلاصه شده چون من قبلا کتاب اصلی رو خوندم ... من پیشنهاد نمی کنم ... به نظرم کتاب اصلی رو بخونین خیلی بهتر درک می کنین