دانلود و خرید کتاب صوتی تاریک خانه
معرفی کتاب صوتی تاریک خانه
داستان تاریک خانه نوشته صادق هدایت است. این کتاب نخستین بار در سال ۱۳۲۱ در مجموعه سگ ولگرد منتشر شد. این داستان را با صدای مصطفی طالبیان بشنوید.
درباره داستان صوتی تاریک خانه
مردی که در سرما در حال رانندگی است، شب شده و میترسد مرد دیگری را پیدا می کند، مرد از او میخواهد همراهش برود و شب پیش او بماند وقتی به خانه او می رسد متوجه حرفهای عجیب صاحبخانه میشود. این کتاب به نوعی صحبتهای هدایت است از افکار خودش. چیزهایی که همواره ذهنش را مشغول می کرده و حالا آنها را بیان می کند و با خواننده به اشتراک میگذارد.
شنیدن داستان صوتی تاریک خانه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این داستان را به تمام علاقهمندان به داستان معاصر پیشنهاد میکنیم
درباره صادق هدایت
صادق هدایت یکی از تاثیرگذارترین و پیشروان داستاننویسان ایرانی است. او آثاری جاودانه از خودش بر جا گذاشته که با گذشت دههها از مرگش همچنان خواندنی هستند و محتوای این آثار آنقدر غنی است که حتی تغییر ذائقهی نسلها در ایران باعث نشده که کتابخوانهای نسلهای جدیدتر مخاطب آثار او نباشند.
صادق هدایت در ۲۸ بهمن ۱۲۸۱ (۱۷ فوریهی ۱۹۰۳) در تهران به دنیا آمد. خانوادهی او اشرافی، متمول و فرهیخته بودند و البته هر چه صادق هدایت بزرگتر شد، بیشتر با این موضوع سر ناسازگاری پیدا کرد. صادق پس از اتمام تحصیل در مدرسهی دارالفنون (با کمی تاخیر) به قصد ادامهی تحصیل در رشتهی دندانپزشکی به فرانسه مهاجرت کرد. خیلی زود فهمید که روحیاتش با این رشته همخوانی ندارد، بنابراین از این رشته انصراف داد.
صادق هدایت پس از مدتی مجددا به تحصیل رو آورد و اینبار برای تحصیل در رشتهی مهندسی به بلژیک رفت. ناگفته پیدا است که او در همین سفرها دل به ادبیات اروپا باخت و بیشتر از رشتهی تحصیلی خودش به مطالعهی آثار ادبی و فلسفی پرداخت. نویسندگانی که با آثار درخشندهشان در این زمان دل و دین از کف صادق هدایت ربوده بودند، عبارت بودند از «ادگار آلن پو»، «گی دو موپوسان»، «رینر ماریا ریلکه»، «فرانتس کافکا»، «آنتوان چخوف» و «فئودور داستایوفسکی».
خواندن این آثار چنان تاثیری بر صادق هدایت گذاشتند که او نمیتوانست تصور کند مخاطب ایرانی از خواندن چنین آثار ارزشمندی محروم بماند. بنابراین دست به کار شد و به ترجمهی این آثار پرداخت. به لطف زحمتهای هدایت در سالهای بین ۱۳۰۲ تا ۱۳۲۹ آثار باارزش و مهمی همچون «دیوار از ژان پل سارتر»، «گورستان زنان خیانتکار» نوشتهی «آرتور کریستین سن» و «مسخ» اثر «کافکا» به زبان فارسی ترجمه و در ایران منتشر شدند. به علاوه تعدادی مقاله از هدایت (مثلا «پیامِ کافکا») منتشر شد که در فضای ادبیات و روشنفکری ایران یک قدم موثر و رو به جلو به حساب میرفت.
درباره کتابهای صادق هدایت بیشتر بخوانید.
زمان
۲۴ دقیقه
حجم
۲۲٫۰ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۲۴ دقیقه
حجم
۲۲٫۰ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
این داستان شاید برای کسی که با آثار صادق هدایت آشنایی ندارد غیر قابل تحمل،آزار دهنده و یا مالیخولیایی باشد.چیزی که من بار ها از عامه مردم جهت تخریب ایشان می شنوم.اما برای طرفداران آن نابغه داستانی است که روح
این کتاب و اکثر کتاب های صادق هدایت واسه کسانی که روحیه ضعیف یا افسردگی دارن توصیه نمیکنم اما واسه افرادی که مثل من به تاریکی،شب،و فضا های آلوده علاقه دارن یا به نوعی درش زندگی میکنن میتونه خیلی جذاب
بسیار تامل برانگیز و تاریک ! روایت گوینده هم این تاریکی و غم را دو چندان کرد . مرحبا
این کار صادق هدایتو از کارهای دیگش کمتر پسندیدم. به نظر میرسه مربوط به کار های انتهای مرگش باشه.
سلام وقت بخیر.ضمن تشکر از روایت ایشون اما چیزی که در اغلب این کتابهای صوتی میبینیم این هست که در قسمتهایی کلمات صحیح ادا نمیشن.مثلن توی این کتاب پَرَک های بینی به اشتباه پِرک های بینی خوانده شد. لطفن قبل از
به طرز هوشمندانهای فردی مالیخولیا رو به تصویر کشید. بنظرم خواننده اگر با قلم و شخصیت هدایت آشنا نباشد، داستان براش اغراقآمیز شده و بیمعنی باشه. وایب و فضای تاریک، خسته و مرموز داستان برام آرامشبخش و جذاب بود.
"یه نفر خوشبخت، چقدر تصورش مشکله؟" تاریک خانه، زیبا و دلنشین بود. وقتی به دنبال آسایش و رهایی در حد رحم مادری و دوست داری تنها چیزی که بغل کرده باشی زانو های خودت باشه. نکته عجیب کسایی که خوندن، از سیاهی
هر شخص آرزویی دارد و دوست دارد بعد از برآورده شدنش دیگر نباشد و این داستان آنرا خوب به تحریر درآورده
من نمیتونم از اثار آقای هدایت بگذرم، نگاه منحصر به فرد و واقعگرایانهای دارند، اینجا هم مثل همیشه شما را به سرعت جذب دنیای غریبی میکند و تا مدتی رهایتان نمیکند، داستان مردی که همسفری را به منزل دعوت میکند
دنیای ادمها اندازه مخصوص خودشان هست و بسته به تفکرات و انتخابشان هست. همین تفاوت جذابش میکنه والا اگر ادمها هم مثل تمام حیوانات شبیه هم میبودیم که تاریخ و داستان پدید نمیامد